٢- میزان ارزشی که علمای متأخر شیعه برای کتب رجالی مذکور قائل شدهاند
* کتاب ابن الغضائری مفقود شده و جز مواردی که در کتب رجال از آن نقل شده است، چیزی باقی نمانده است.
* کتاب کشی از جانب علمای معاصر شیعه، از دو جهت مورد نقد قرار گرفته است:
الف- کتاب وی آکنده از غلط است. خوانساری یکی از علمای قرن سیزدهم هجری میگوید: «اما کشی، اگر کسی به کتاب وی نگاه کند به اغلاط فراوان و روشنی دست مییابد»[٣٢١].
ب- آنچه که ابوالهدی کلباسی از شهید ثانی نقل کرده است، زیرا وی ذکر کرده که هدف کشی از کتابش، شناخت توثیق و ضد آن نیست، آنچنان که در دیگر کتب این موضوع چنین عرفی رایج است، بلکه هدف وی ذکر رجال و مدح و ذمهائی است که متوجه آنها شده است و بر ناظر لازم است که حکم را از غیر آن جستجو نماید[٣٢٢].
شاید سخن خوانساری در مورد کتاب کشی، بر اساس خلاصهای باشد که طوسی از کتاب آورده است و این تلخیص هم سالم از نقد نیست.
* در مورد کتاب الفهرست طوسی، کلباسی بیان داشته که این کتاب در مورد تعدیل و تجریح نیست، بلکه در مورد ذکر تألیفات علمای سابق است. سپس میگوید: «از مطالب سابق این نتیجه بدست میآید که این کتاب برای ذکر اصحاب اصول و مصنفات آنان و ذکر طرق آن به آنان وضع شده است و جز در موارد نادر، متعرض جرح و تعدیل نشده است»[٣٢٣].
اما با این وجود هم، کتاب محفوظ نمانده و دچار تحریف شده است. کلباسی میگوید: «بیشتر نسخههای کتاب- یعنی کتاب الفهرست- خالی از تحریف و غلط نیست، چه برخی از افراد صاحب مهارت میگویند بیشتر نسخههای موجود که امروزه در دسترس میباشد دچار تحریف و غلط و اشتباه میباشد»[٣٢٤].
* نجاشی در مورد بسیاری از راویان بزرگ شیعه بحث نکرده است، و این امر متأخرین مذهب را ناچار ساخته که بگویند کسانی را که نجاشی ذکر نکرده و به جرح و تعدیل آنان نپرداخته است، در نزد وی ثقه میباشند، زیرا فقط تعداد اندکی از راویان خالص هستند. پس لازم است که راه حلی هر چند خلاف واقع برای آن ایجاد شود!!
نویسنده الرواشح السماویة میگوید: «پس هرگاه وی آن را ذکر نکرده بود و به صرف شرح حال و زندگی نامه وی اکتفا کرده بود و مدح و ذمی را قرین آن نساخته بود، این نشان این مطلب است که فرد از نگاه وی سالم از هر طعن و نقصی است»[٣٢٥].
چنین شخصی که نویسنده کتاب الراوشح به آن اشاره نموده است، اهل سنت او را مجهول مینامند و روایت چنین شخصی را قبول نمیکنند. پس بنگرید که میان دو مذهب چقدر فرق وجود دارد!!
کلباسی در تعلیل اینکه چرا نجاشی نام برخی از افراد موثق در نزد دیگران و از جمله برخی از بزرگان شیعه را ذکر نکرده است، میگوید: «اینکه ادعا شود که وی از موثق بودن این افراد بیاطلاع بوده است یا معتقد به عدم ثقه بودن آنان بوده است، هردوی این موارد بسیار بعید است، زیرا برخی از بزرگان در میان این افراد هستند»[٣٢٦].
وی یکی از این دو احتمال را ذکر کرده است و هردو را بعید دانسته است، اما نمیدانیم که احتمال سوم که وی آن را پسندیده است چه میباشد؟! اما چیزی که به نظر میرسد این است که نجاشی این کتاب را برای بیان ثقه بودن و مجروح بودن این افراد تألیف نکرده است و این قول راجح میباشد. والله اعلم
این موضوع دلالت دارد که کتاب در کنار اغلاط و وهمیاتی که دارد حق مطلب را در شناخت راویان ادا نکرده است. کلباسی میگوید: «این دارای اغلاط و وهمیاتی است که اهل فهم به آن آگاه هستند و ما در اینجا برخی از آن موارد را ذکر میکنیم»[٣٢٧].
بدین صورت روشن میشود که همه کتب شیعه در مورد تراجم، به هدف تعدیل و تجریح تألیف نشدهاند.
[٣٢١]- رسالة تحقیق أبی بصیر ص:٧٠، به نقل از سماء المقال ١/٨٠- ٨١.
[٣٢٢]- سماء المقال ١/٩١.
[٣٢٣]- سماء المقال ١/١٣٠.
[٣٢٤]- سماء المقال ١/١٣٠.
[٣٢٥]- الرواشح السماویة ص:١١٥.
[٣٢٦]- سماء المقال ١/١٨٨.
[٣٢٧]- سماء المقال ١/٢٠٥.