مطلب دوم: نگاهی به موضوع فساد عقائد مصنفان اثنی عشری و راویان دین آنها
در مطلب سابق سخن دو نفر از علمای متقدم شیعه در تأکید بر دو قضیه ذکر شد که عبارتند از:
١- بسیاری از مصنفان کتب شیعه، دارای عقائد فاسدی هستند.
٢- در میان مصنفان کتب روایت، کسی وجود ندارد که سخن وی قابل استدلال باشد، بلکه حتی حجت و دلایلی را که با آن عقیدهاش را یاری نماید، نمیشناسند.
شکی نیست که این طعن شدیدی بر مؤلفان شیعه است. مؤلفان مورد اعتماد شیعه عبارتند از:
* طوسی مؤلف دو کتاب از کتب مورد اعتماد شیعه، یعنی: تهذیب الأحکام والاستبصار.
* ابن بابویه معروف به «صدوق» مؤلف کتاب فقیه من لا یحضره الفقیه.
* کلینی مؤلف کتاب الکافی.
پس آیا عقائد این افراد فاسد است؟! و آیا سخن این افراد قابل استدلال نیست و آیا در میان آنان کسانی هستند که دلایل را نمیشناسند؟!
طوسی گرچه یکی از مؤلفان کتب اربعه است، لکن عبارت و سخن وی تقریباً اشاره به نویسندگان دیگر کتب اربعه دارد، زیرا وی میگوید: «بسیاری از مصنفان اصحاب ما و نویسندگان اصول، دارای مذاهب فاسدی هستند، گرچه کتبشان مورد اعتماد میباشد». در آن تاریخ و بعد از آن اشخاصی غیر از این افراد، سراغ نمیروند که کتابهایشان مورد اعتماد نباشد، و خود طوسی یکی از این افراد است. پس منظور طوسی از لفظ «بسیاری» چه کسی غیر از این افراد میتواند باشد؟!
عقیده عینکی است که انسان به وسیله آن به حیات و زندگان مینگرد. پس اگر این عینک فاسد باشد، حیات نیز فاسد میشود و اگر عقیده امینان بر روایت دین یا تدوین آن فاسد باشد، این موضوع بر همه جوانب دین منعکس میگردد.
وقتی که عقیده عالم فاسد باشد حال آنکه او دین را روایت کرده و برای مردم نقل میکند و عقیدهاش را با روایات خود صحیح نکرده است، چگونه عقائد دیگران را صحیح میکند؟
* شریف مرتضی آن افراد را نام برده است و عبارتند از اصحاب حدیث شیعه؛ زیرا وی میگوید: «مصنفات اصحاب حدیث از شیعه را رها کنید، زیرا کسی از آنان اهل استدلال نیست و کسی از آنها معنای حجت و دلیل را نمیشناسد و کتبشان هم برای استدلال وضع نشده است».
این سه نفر که در عصر وی میباشند، اصحاب حدیث شیعه هستند. بنابراین چگونه اعتماد کنیم به کسی که حجت و دلیل را نمیشناسد؟!