گفتگوهای عقلانی با شیعیان اثنی عشری منابع شیعه در میزان نقد علمی

فهرست کتاب

مطلب دوم: نگاهی به موضوع تناقض در روایات منسوب به ائمه

مطلب دوم: نگاهی به موضوع تناقض در روایات منسوب به ائمه

در مطالب قبلی، نمونه‌‌هایی از تناقض روایات در کتب شیعیان دوازده امامی ذکر شد، به نحوی که روایتی را نمی‌توان یافت مگر اینکه روایتی که در تناقض با آن می‌باشد در کنار آن قرار دارد. روایتی بیانگر مذهب اهل سنت است، و روایتی دیگر در تناقض با آن است، زیرا اهل بیت بر عقیده اهل سنت که از رسول‌‌خدا ص به ارث برده‌‌اند زیسته‌‌اند و غیر از این، عقیده دیگری ندارند. اما چون مؤسسان مذهب نتوانستند عقیده اهل بیت و فقه و دانش آنان را که موافق با حق است مخفی نمایند، اقدام به اختراع عقیده تقیه کردند و آن را به اهل بیت منسوب کردند تا مردم ظاهر ائمه را قبول نکنند و اظهار داشتند که ظاهر تقیه است، یعنی برای فریب مردم میباشد.

بر این اساس، اهل بیت که شرف انتساب به رسول‌‌خدا ص را دارا می‌باشند مردم را فریب می‌دهند و در بیشتر از پنج هزار موضع، خلاف حقیقت را بیان می‌کنند بطوری که حتی پیروان نتوانسته‌‌اند حق و باطل اقوال و اعمال آنان را از هم تشخیص بدهند.

سپس علمای شیعه می‌‌آیند و هر قول یا عملی را که از آنان صادر شده و موافق با نظر اهل سنت است چنین تفسیر می‌کنند که از روی تقیه صادر شده است!!.

به درستی که این ظلم به اهل بیت طاهر است!!

بنابراین، اقوال و اعمال منسوب به اهل بیت دو دسته هستند:

* اقوال ظاهری

* اقوال باطنی

اقوال ظاهری موافق دیدگاه اهل سنت است، و اقوال باطنی مخالف دیدگاه اهل سنت می‌‌باشد.

چیزی که با عقل و دین توافق و سازگاری دارد، این است که شخصی که مکلف به ابلاغ دین و حفظ آن می‌باشد، باید ظاهر و باطن او برابر باشد و اگر ظاهرش متناقض با باطنش باشد، این نقص در او می‌باشد و چنین امری در شأن مسلمانان گناهکار هم نیست، چه برسد به برگزیدگان آنان!!

مردم شرعاً مکلف به اعتماد به ظاهر تشریع هستند، زیرا آنان اطلاعی از باطن ندارند. بنابراین، اگر شخصی اظهار دارد که ظاهر عمل رسول‌‌خدا ص مراد نمی‌باشد، این سخن از او پذیرفته نمی‌شود و ائمه چنان که شیعیان اظهار می‌دارند نائب رسول‌‌خدا ص هستند. به همین دلیل اعتماد به غیر ظاهر آنان جایز نیست.

اما اگر فرض کنیم که غیر ظاهر مراد آنان بوده است، در این صورت چه کسی برای مردم بیان می‌کند که ظاهر قول و عمل آنان مراد نیست؟! آیا همه ظاهر آنان مراد نیست، یا اینکه برخی از آن مراد نمی‌باشد؟! چه کسی میان این دو فرق می‌گذارد؟! آیا این شخص امام است یا علما؟! اگر امام باشد در این صورت می‌بینیم که بعد از هر امامی، امام دیگری آمده است و این امام بعدی رأی و عمل درست را از میان دو قول و دو عمل سابق ترجیح نداده است!! اما اگر علما هستند در این صورت باید گفت که آیا به علما وحی شده است که یکی از آن دو بر اساس تقیه بوده و دیگری بر اساس تقیه نیست؟!

این تناقض علمای شیعه را دچار حیرت زیادی کرد و این حیرت باعث شد بسیاری از عقلای قدیم و جدید آنان تشیع را ترک نمایند، زیرا یقین یافته‌‌اند که خداوندی که این دین را نازل کرده است ممکن نیست که آن را با این صورت منسوب به ائمه ضایع و تباه گرداند.

دلیل بر ترک تشیع توسط عقلای قدیمی شیعه، شهادت طوسی از علمای شیعه دوازده امامی- متوفای قرن چهارم- بر این مطلب است که قبلاً بیان شد و از آن تاریخ تا به امروز تعداد زیادی مذهب شیعه را ترک کرده‌‌اند که تعداد آنان معلوم نیست. تعداد زیادی از علمای بزرگ معاصر شیعه دست به نقادی تشیع یا ترک آن زدهاند که از بارزترین آن‌ها میتوان به این افراد اشاره کرد:

١- آیت الله العظمی ابوالفضل برقعی. وی از حوزه‌‌های شیعه در قم فارغ التحصیل شد و به درجه اجتهاد در فقه شیعه دست یافت، اما دیری نپائید که شیعه را مورد انتقاد شدیدی قرار داد و در این مورد کتاب بزرگ خود «کسر الصنم» را نوشت. منظور وی از صنم، «کتاب الکافی» است که محتوی روایات کذبی می‌باشد که امت را دچار تفرقه کرده است.- این موضوع بیان خواهد شد- زیرا این کتاب سبب ایجاد این عقیده و متفرق‌سازی امت شده است. به همین دلیل، ایشان این کتاب را صنم- بت- نامیده‌‌اند و با تحقیقی متین و با تأنی بیان کرده‌‌اند که این کتاب مشتمل بر احادیث باطلی است که با قرآن در تضاد می‌باشد.

٢- دکتر علی مظفریان. وی پزشکی جراح بود و تشیع را ترک نمود و امام مسجد اهل سنت در شیراز شد.[١١٨]

٣- استاد موسی موسوی. وی شیعه را مورد نقد قرار داد و اعلان کرد که قصد تصحیح مذهب شیعه را دارد و کتاب‌هایی را در این جهت تألیف کرد، از جمله: «شیعه و تصحیح» «ای شیعیان جهان، بیدار شوید» «الثورة البائسة» و کتاب‌هایی دیگر.

٤- علامه احمد کسروی. وی بعد از رسیدن به درجه اجتهاد شیعه را ترک کرد و کتابی به نام «دراسة التشیع» تالیف نمود.

٥- از جمله کسانی که راه وی را پیمود استاد علی اکبر حکمی زاده تبریزی است که معتقد می‌باشد تنها دوازده درصد از کتاب کافی صحیح است.

٦- امام نواب محسن الملک سید محمد مهدی علی هندی- متوفای هشتم رمضان المبارک سال١٣٢٥هـ- نویسنده کتاب «آیات بینات». این کتاب به زبان اردو است، و جزء مهمی از آن به عربی و فارسی ترجمه شده است و از جمله کتب نادر در دفاع از صحابه و رد شبهات وارده از جانب شیعیان دوازده امامی می‌باشد [١١٩].

٧- استاد سنگلجی. وی بر این نکته تأکید دارد که قرآن به این روایات نیاز ندارد و با همه شرکیاتی که شیعه در آن‌ها افتاده‌‌اند می‌جنگد. وی به قدری مبارزه کرد که او را وهابی به حساب آوردند، زیرا هر کس مردم را به اخلاص برای خدا و خضوع برای خدای یگانه دعوت نماید، علمای شیعه او را وهابی می‌نامند.

٨- استاد عبدالوهاب فرید تنکابنی که از سنگلجی تبعیت نمود.

٩- مصطفی حسینی طباطبائی که در این باور از آن دو تبعیت نمود، و روایات شیعه را مورد نقد قرار داده است، لکن وی همه روایات فرق اسلامی را مورد نقد قرار داده است تا بدین وسیله از تندی نقد خود نسبت به شیعه بکاهد، زیرا چنین افرادی برای حمایت جان خود در مقابل مقلدان، سپری غیر از این ندارند.

١٠- استاد حیدر علی قلمداران- متوفای١٤٠٩ﻫ- که تألیفات ارزشمند و سودمند زیادی دارد.

١١- دکتر مرتضی رادمهر- متوفای ١٤٢٦ﻫ- نویسنده کتاب «چرا سنی شدم؟».

١٢- استاد محمد باقر سجودی نویسنده کتاب «تضاد در عقیده»[١٢٠].

١٣- استاد احمد کاتب که شیعه را مورد نقد قرار داد و عقیده امامت را باطل کرد، عقیده‌‌ای که طرفداران آن معتقدند امامت بر اساس نص خدا یا رسول او می‌باشد، و ولادت مهدی منتظر، محمد بن حسن عسکری امام دوازدهم شیعیان را نفی کرده است، و روایاتی تاریخی را که این عقیده مبتنی بر آن می‌باشد یکی یکی باطل کرده است. این امور را وی در کتاب «تکامل فکر سیاسی شیعه، از شوری تا ولایت فقیه»[١٢١] بیان کرده است.

این‌ها نمونه های آشکاری از کسانی است که بیدار شده اند و حقیقت را درک کرده اند و خداوند آنان را به راه حق- به صورت کلی یا جزئی- هدایت کرده است.

اما تعداد کسانی که حق را درک کرده‎اند، اما جرأت اظهار موضع خود را ندارند بسیار زیاد هستند، آن چنان که دوستان برخی از این افراد بیان کرده اند.

اما دیگران همچنان راه قدمای خود را می‌پیمایند و سعی دارند تا با ادعای تقیه- که در شأن افراد صغیر امت نیست چه برسد به بزرگان- این تعارض را رفع کنند.

علمای شیعه سعی کرده‌‌اند تا این تعارض را رفع نمایند و به همین منظور کتاب‌هایی را برای رفع این تعارض نوشته‌‌اند و در این کتاب‌ها فقط توانسته‌‌اند بگویند: نصف این روایات متعارض، که بالغ بر پنج هزار مورد هستند از روی تقیه بیان شده‌‌اند.

ببینید که چه لکه ننگی به بیت نبوت ملحق می‌شود، با این ادعا که آنان بیشتر از پنج هزار روایت متناقض را از روی تقیه و به سبب ترس و جهت حفظ جان خود بیان کرده‌‌اند؟!!

قبلاً بیان شد که طوسی در مقدمه کتاب «تهذیب الأحکام» که در آن بیشتر از پنج هزار روایت متناقض را گردآورده است، می‌گوید: «یکی از دوستان که خداوند او را مؤید دارد و خداوند حق او را بر ما واجب کرده است در مورد احادیث اصحاب ما- که خداوند مؤیدشان دارد و گذشتگان آنان را رحمت کند- با من مذاکره کرد و اختلاف و تباین و منافات و تضادی که در آن‌ها وجود دارد به طوری که هر خبری را نگاه کنی روایتی در تضاد با آن وجود دارد- یا خبری را نمیتوان یافت که دارای متضاد نباشد- و در مقابل هر حدیث روایتی وجود دارد که با آن در منافات است... و حتی عده‌‌ای از کسانی که در علم صاحب قدرت نیستند و به وجوه نظر و استدلال و معانی الفاظ آگاه نیستند دچار شبهه گشته و بسیاری از آنان از اعتقاد و باور حقیقی برگشته‌‌اند، به این دلیل که در این موضوع، وجه حقیقی برای آنان روشن نشده و از حل شبهه موجود در آن عاجز شده‌‌اند. از شیخمان ابوعبدالله- خداوند مؤیدش دارد- شنیدم که گفت: ابوالحسین هارونی علوی به حق و امامت ایمان و اعتقاد داشت و بعد از آن رجوع کرد، به این دلیل اختلاف احادیث برای او مشتبه شده و دچار التباس گشته بود و باور و اعتقاد دیگری را پذیرفت».

حال بنگرید به این تقیه مسکین که در دین برای مواقع ضرورت تشریع شده است، اما در نزد طوسی تبدیل به اصلی شده است که همه بار گناهان آن تناقضات بر آن حمل می‌شود! آیا به نظر شما اگر تقیه انسانی می‌بود و علیه شیعه اقامه دعوا می‌کرد و برای این ظلم روا شده بر او و اینکه این تناقضات در طول قرن‌ها بر او تحمیل شده است درخواست غرامت می‌کرد آیا اینان می‌توانستند غرامت او را بدهند؟!

نکته آخر اینکه، آیا با وجود این تناقضات می‌توان در دین شیعه صواب و خطا و حق و باطل را از هم بازشناخت؟!

[١١٨]- دکتر مظفریان در همین راه متحل آزار، شکنجه و انواع بلایای حکومت ایران گشت تا اینکه در همین راه نیز به شهادت رسید. (ویراستار)

[١١٩]- خوانندگان محترم می‌توانند نسخه‌های اردو، عربی و فارسی این کتاب را از سایت عقیده بدست بیاورند. (www.aqeedeh.com). تقریبا تمامی کتاب‌هایی که در اینجا ذکرشان می‌آید در کتابخانه عقیده در دسترس عموم می‌باشد. (مُصحح)

[١٢٠]- استاد محمد باقر سجودی تالیفات دیگری نیز دارند، مانند: روزهای پیشاور رد بر کتاب شب‌های پیشاور، راهی دیگر برای کشف حقیقت، و حقیقت امام زمان. همه این کتاب‌ها در سایت عقیده است. (مُصحح)

[١٢١]- نک: کتاب «نظری السنة فی الفکر الإمامی الشیعی، التکون والصیرورة». وی در اواخر این کتاب، گروهی از ناقدان روایات شیعه را که دعوت به ترک این روایات و حذر از آن‌ها کرده‌اند ذکر کرده است.