٥- روش اهل سنت و روش شیعه
افراد منصف شیعه اعتراف دارند که علم روایت، خیلی وقت پیش نزد اهل سنت به پختگی و کمال رسیده است، از جمله:
* شیخ نورالدین موسوی عاملی میگوید: «کتب عامه (اهل سنت) بر این دلالت میکند که آنان در ابتدای زمان تابعین احادیث خود را برگزیدند، و به آنها اعتماد کردند، و همه چیزهایی را که صحتش برایشان مشتبه بود، ساقط کردند. حتی مالک بن أنس احادیث بی شماری را ثابت کرده و احادیثی را که ظاهر و آشکار است ثابت کرده است و صحاح سته کتابهای مشهوری هستند»[٤٨٢].
* سید هاشم معروف حسنی میگوید: «چیزی که نباید انکار کرد این است که محدثان اهل سنت از اواسط قرن پنجم- در قیاس با محدثان شیعه- آگاهی و هوشیاری بیشتری داشتند نسبت به خطراتی که حدیث شریف را فراگرفته بود. به همین دلیل علاوه بر کتب روایت و احوال رجال، در خلال دو قرن دهها کتاب در مورد احادیث موضوع و جعلی نوشتند و حتی نام برخی از آنها «موضوعات» است. از میان این افراد میتوان به عبدالرحمان بن جوزی، دانشمند مشهور اشاره کرد که کتاب «الموضوعات» را در قرن ششم هجری در سه جزء تألیف کرد. بعد از وی نیز در این باب کتابهایی تألیف شد و سیوطی و فتنی! و دیگران کتابهائی را با همان برنامه و روش تألیف کردند و کتابهایشان تبدیل به بزرگترین و پرفائدهترین منابع برای مؤلفان این موضوع شد.
اما شیعیان از این موضوع خود را به بیاطلاعی زدند و انگار که این موضوع برایشان اهمیت نداشت، حال آنکه تعداد احادیث موضوع و جعلی وارده در میان روایات آنان، کم تعدادتر و کم خطرتر از احادیث جعلی اهل سنت نبود. همه آنچه که میتوان گفت این است که شیعیان مشکلات احادیث خود را از مؤلفات خود در باب علم رجال و درایت، درمان کردند. این دو علم در مورد احوال راوی و روایت بحث میکنند و خطوط عمومی را برای آنچه که اعتماد بر آن صحیح است یا صحیح نیست، ترسیم میکنند. اما آنان (شیعیان) در طول این قرنهای طولانی تلاش نکردند حتی تنها یک کتاب را که مشتمل بر نمونههائی از احادیث موضوع و جعلی بابها و مسائل مختلف باشد، تألیف نمایند، حال آنکه شیعیان همواره از آثار سوء این احادیث جعلی بر مذهب شیعه در رنج بودهاند، مذهبی که از امور شاذ و اسطورهها و خرافاتهائی که مزدوران حکام و قصهگویان و رهبران فرقهها و احزاب وارد کردهاند قبلا بدور بوده است»[٤٨٣].
بعد از این مطالب در مورد منابع روائی شیعه، در مطلب آتی توضیحاتی با این موضوع خواهیم داشت.
[٤٨٢]- حاشیة کتاب الفوائد المدنیة، أمین استرآبادی ص:١٢٥.
[٤٨٣]- الموضوعات فی الآثار والأخبار عرض ودراسة ص: ٨٨.