* شستن پاها هنگام وضو
چنان که امامیه نیز میگویند، روایاتی وارد شده که بیانگر این هستند که در وضو باید پا را مسح کرد، اما روایات دیگری وارد شدهاند که با این دیدگاه در تناقض هستند، از جمله:
از ایوب بن نوح روایت است که گفت: «نامهای به ابوالحسن نوشتم و در آن در مورد مسح کشیدن پاها از او سوال کردم و او در جواب گفت: در وضو مسح لازم است و جز مسح چیز دیگری واجب نمی باشد و هر کس پا را شست اشکالی ندارد»[٨٥].
از علی روایت است که گفت: «جلست أتوضأ فأقبل رسول الله ص حين ابتدأت في الوضوء، فقال لي: تمضمض واستنشق واستن، ثم غسلت ثلاثاً، فقال: قد يجزيك من ذلك المرتان، فغسلت ذراعي ومسحت برأسي مرتين، فقال: قد يجزيك من ذلك المرة، وغسلت قدمي، فقال لي: يا علي! خلل بين الأصابع لا تخلل بالنار».
«نشسته بودم تا وضو بگیرم که رسولخدا ص آمد و به من فرمود: مضمضه و استنشاق کن و سواک بزن. دوبار برای هر یک از این موارد کفایت میکند. سپس سه بار صورتم را شستم و پیامبر ص فرمود: دو بار کفایت میکند. سپس دستم را شستم و سرم را دوبار مسح کردم. پیامبر ص فرمود: یک بار مسح کفایت میکند. سپس پایم را شستم. پیامبر ص فرمود: ای علی، بین انگشتان خود را نیز بشوی تا آتش میان آنها نرود»[٨٦].
طوسی میگوید: «این خبر موافق با عامه (اهل سنت) است، و از روی تقیه وارد شده است، زیرا امر معلوم و شک ناپذیر این است که ائمه ما، مسح کشیدن پاها را واجب میدانند و این موضوع مشهورتر از آن است که شک و تردید وارد آن شود. همچنین راویان این خبر همه یا سنی و یا از زیدیه هستند و چنان که در جاهای دیگری هم گفته شد: روایتی که فقط از طریق آنان وارد شده باشد به آن عمل نمیشود»[٨٧].
از ابوبصیر از ابوعبدالله روایت است که گفت:
«إن نسيت فغسلت ذراعيك قبل وجهك، فأعد غسل وجهك، ثم اغسل ذراعيك بعد الوجه، فإذا بدأت بذراعك الأيسر فأعد على الأيمن ثم اغسل اليسار، وإن نسيت مسح رأسك حتى تغسل رجليك، فامسح رأسك ثم اغسل رجليك»[٨٨].
«اگر فراموش کردی و قبل از شستن صورت خود، دستانت را شستی، برگرد و از نو صورت خود را بشوی و بعد از شستن صورت، دستانت را بشور و اگر ابتدا دست چپ خود را شستی، برگرد و ابتدا دست راست خود را بشوی و سپس دست چپ خود را بشوی و اگر مسح کشیدن سرت را از یاد بردی و پاهایت را شستی، برگرد و سرت را مسح کن و سپس پاهایت را بشوی».
از عمار بن موسی روایت است که گفت: «در مورد مردی که وضو را در مورد همه اعضای بدن جز پای خود انجام داده است و سپس پاهایش را در آب فرو میبرد از ابوعبدالله سوال شد و او در جواب گفت: این برای وی کفایت میکند»[٨٩].
طوسی میگوید: «این خبر حمل بر حالت تقیه میشود، اما اگر فرد مختار بود و ترسی نداشت، فقط مسح کشیدن پاها برای وی جایز است»[٩٠].
[٨٥]- الاستبصار ١/٦٥، منتهى الطلب للحلی ١/٦٣، ٢/٦٧، ذکر الشیعة فی أحکام الشریعة ٢/١٤٠ الحدائق الناضرة ٢/٢٩٠، تهذیب الأحکام ١/٦٤، جامع أحادیث الشیعة ٢/٣١٢.
[٨٦]- الاستبصار ١/٦٥- ٦٦، الوسائل ١/٤٢٢، جامع أحادیث الشیعة ٢/٢٩٤ تهذیب الأحکام ١/٩٣.
[٨٧]- الاستبصار ١/٦٦.
[٨٨]- الاستبصار ١/٧٤، مستند الشیعة ٢/١٥٠، جواهر الکلام ١/٢٤٩، الکافی ٣/٣٥، تهذیب الأحکام ١/٩٩، الوسائل ١/٤٥٢، جامع أحادیث الشیعة ١/٣٢٩.
[٨٩]- الاستبصار ١/٦٥، منتهى المطلب ٢/٧٧، ذکرى الشیعة فی أحکام الشریعة، شهید الأول ٢/١٤٠، تهذیب الأحکام ١/٦٦، جامع أحادیث الشیعة ٢/٣١٣.
[٩٠]- الاستبصار ١/٦٥.