گفتگوهای عقلانی با شیعیان اثنی عشری منابع شیعه در میزان نقد علمی

فهرست کتاب

٤- مراجع متأخر

٤- مراجع متأخر

وقتی که این وضعیت کتب اساسی مذهب می‌باشد، موسوعات متأخری که در قرن یازدهم هجری و بعد از آن نوشته شده‌‌اند، و دربردارنده همه روایات بعد از مرگ آخرین امام ظاهر شیعه و بیش از هشت قرن بعد از آن می‌باشد چه وضعیتی خواهد داشت؟ این کتاب‌ها عبارتند از:

١- الوافی، فیض کاشانی (م ١٠٩١ هـ).

٢- وسائل الشيعة، حر عاملی (م ١١٠٤هـ).

٣- بحار الأنوار، مجلسی (م ١١١١هـ).

٤- مستدرک الوسائل، نوری طبرسی (م ١٣٢٠ هـ).

در اینجا به بحث در مورد کتاب بحار الأنوار بسنده می‌شود:

* آیت الله محمد آصف محسنی در کتاب مشرعة بحارالأنوار می‌‌گوید: «شکی نیست که در سند روایات مذکور در کتاب، افراد ضعیف و کذاب و مجهول فراوانی وجود دارد، وهمچنین بر ثقاتی که در گرفتن و یا روایت کردن حدیث اشتباه میکرده اند، نیز بیشتر منابع این کتاب، نسخههای آن‌ها با سند متصل معنعن و به نقل افراد ثقه از افراد ثقه تا مؤلفان ثقه آن‌ها، به مؤلف نرسیده است. تعدادی از مؤلفان مصادر کتاب هم مجهول هستند. هر کس مقدمه مؤلف در ابتدای کتاب را بخواند به آسانی درک می‌کند که مؤلف کتاب، یعنی علامه نیز به صحت روایات کتاب خود از ابتدا تا به آخر اعتقاد نداشته است، و هر عاقلی اگر حال راویان را و کیفیت کتابت و تدوین در آن دوران‌‌ها را بنگرد، به مخالفت آن روایات با واقعیت یقین می‌یابد. علاوه بر این به تحریف جملات روایات و کلمات آن‌ها یقین می‌یابد»[٤٧٦].

* وی همچنین می‌‌گوید: «علمای معتدل بدانند که کتاب بحارالأنوار علامه مجلسی(رضوان الله علیه) گرچه دریاهای نور است، اما در آن میکروب‌هائی مضر برای استفاده کنندگان از آن و موادی ناصحیح وجود دارد که باید از آن‌ها اجتناب شود و اشیاء مشکوک و مشتبهی در آن است که باید در مورد آن‌ها توقف شود»[٤٧٧].

* همچنین می‌‌گوید: «پس کتاب بحارالأنوار کتاب مهمی است، اما قبول و پذیرش همه آنچه که در آن است، جایز نمی‌باشد. به همین خاطر آبشخوری برای آن قرار داده‌‌ایم تا از مکان مخصوصی از این کتاب استفاده شود و استفاده کننده در آن غرق نشود و از آبی که در آن میکروبهای مضر قرار دارند، نخورد»[٤٧٨].

* نیز می‌گوید: «با دیده عبرت نگاه کنید به کتب اخلاقی مدون و موجود در نزد ما؛ به تحقیق که این کتاب‌ها اخلاق اسلامی را با شعارهای عرفانی و نعره‌‌های صوفیانه و مبالغه‌‌گوئی‌‌های افراد غافل و نادان و مزخرفات یونانی که در خود دارند، تباه و خراب کرده‌‌اند و آن را با روایات ضعیف و مجهول زینت داده، و این روایات را به صورت قطعی و به مانند روایات متواتر به رسول اکرم ص و ائمه نسبت داده‌‌اند»[٤٧٩].

* همچنین می‌‌گوید: «چیزی که کمر شکن است وجود روایاتی است که سندشان معتبر است، اما معانی آن‌ها متضارب است و متونشان تناقض دارد. مشهورترین علت‌‌های این امر، مجهول بودن راویان در تلقی، ضعف فهم آنان و قصور استعداد آنان در کلام امام است. این امر ارزش روایت معتبر را هم پایین می‌‌آورد، چه برسد به روایات دیگر. هدایتگر و نگهدارنده خدا است»[٤٨٠].

* نیز می‌‌گوید: «کسانی که به افراط تمایل دارند و کسانی که هر کتاب حدیثی را حجت می‌‌دانند، و هر حدیثی را که منسوب به پیامبر ص یا امام باشد حجت می‌‌دانند، تعدادشان بیشتر است، و این فزونی تعداد یا به خاطر سادگی آنان یا کمی علم و دانش آنان و یا شدت اعتقاد و محبت و اخلاص آنان به کسانی است که سند حدیث منقول از پیامبر اعظم ص و اوصیای او به وی منتهی می‌شود و به همین دلیل تضعیف آن شخص و ردّ او برایش دشوار می‌شود، یا به این خاطر است که وی به صدور خبر از جانب پیامبر ص یا امام اطمینان دارد. این‌ها اسبابی است که برای افراد غیر از آن‌ها از محققین حاصل نمی‌شود»[٤٨١].

[٤٧٦]- مشرعة بحار الأنوار ٢/٤٩٤.

[٤٧٧]- مشرعة بحار الأنوار ١/١١.

[٤٧٨]- مشرعة بحار الأنوار ٢/٢٧٣.

[٤٧٩]- مشرعة بحار الأنوار ١/١٥.

[٤٨٠]- مشرعة بحار الأنوار ٢/٤٣٦.

[٤٨١]- مشرعة بحار الأنوار ١/٢٢.