٣- سبب وضع این مصطلح
آیا این اصطلاح برای این وضع شد که روایات، مورد بررسی قرار بگیرند تا آنچه را که این روش تأیید کرد قبول نمایند و آنچه را که ردّ کرد ردّ نمایند، یا اینکه برای امر دیگری وضع شد؟
ظاهر این است که شیعه این مصطلح را به مانند اهل سنت برای حمایت از روایات، وضع کرده باشند، اما چنان که خواهد آمد، عاملی مخالف این نظریه است، زیرا وی بیان داشته که سبب ایجاد این مصطلح، نیاز به آن و داور قرار دادن آن نیست، بلکه سببش این است که شیعیان در قرن هفتم از جانب اهل سنت و به دست شیخ الإسلام ابن تیمیه / مورد هجوم واقع شدند که روایاتشان فاقد سند است. پس در پاسخ به این هجوم، حلی این مصطلح را برای بستن این دَر ایجاد کرد. این موضوع بیانگر این است که این مصطلح قبل از آن تاریخ ایجاد نشده است و سبب ظهور آن، فقط نقدی است که ابن تیمیه از آنان کرده است.
* ابن تیمیه / میگوید: «رافضیان کمترین شناخت و عنایت را به این موضوع دارند، زیرا آنان به اسناد و سائر ادله شرعی و عقلی نمینگرند که آیا با این ادله توافق و همخوانی دارد یا مخالف آن میباشد. به همین دلیل، هرگز آنان دارای اسناد متصل و صحیحی نیستند، بلکه در همه اسناد متصل آنان بناچار کسانی وجود دارند که معروف به کذب یا کثرت غلط میباشند»[٤٢٩].
شکی نیست که ابنتیمیه / در مورد عصر خود سخن گفته است و آنان نتوانستند او را تکذیب کنند، بلکه جوابشان این بود که ابن مطهر فوراً اقدام به ایجاد این روش کرد که شیعیان به خاطر عدم داشتن آن مورد خرده جوئی واقع شدند.
* حر عاملی میگوید: «فائده ذکر سند، دفع خردهگیری عامه (اهل سنت) از شیعه است مبنی بر اینکه احادیث شیعه معنعن- متصل- نیست- و سند آن ذکر نمیشود- و بلکه منقول از اصول- کتابهای حدیث- قدمای شیعه است»[٤٣٠].
[٤٢٩]- منهاج السنة ٧/٣٧.
[٤٣٠]- وسائل الشیعة ٣٠/٢٥٨.