گفتگوهای عقلانی با شیعیان اثنی عشری منابع شیعه در میزان نقد علمی

فهرست کتاب

مطلب اول: بیان موضوع فساد عقائد مصنفان اثنی عشری و راویان دین آن‌ها

مطلب اول: بیان موضوع فساد عقائد مصنفان اثنی عشری و راویان دین آن‌ها

برخی از علمای شیعه، نویسندگان کتاب‌های مورد اعتماد شیعه را متهم به فساد عقیده نموده و کتاب‌هایشان را غیر قابل استدلال می‌‌دانند و این علاوه بر اتهام سابقی است که متوجه راویان بود.

شکی نیست که بزرگترین طعنه‌‌هایی که متوجه سران مذهب شیعه شده است، از جانب خود علمای شیعه می‌باشد.

* شیخ الطائفه طوسی – چنانچه شیعیان او را به این نام می‌نامند و مصنف نیمی از کتب اربعه مورد اعتماد شیعه(م٤٠٦هـ) – می‌گوید: «هرگاه یکی از مصنفان و اصحاب اصول را ذکر کردم لازم است اشاره نمایم به تعدیل و تجریح‌‌هایی که در مورد آن‌ها گفته شده است، و اینکه آیا به روایت وی اعتماد می‌شود یا نمی‌شود و اعتقاد او را بیان کنم که آیا موافق حق است یا مخالف آن؛ زیرا بسیاری از مصنفان اصحاب ما و نویسندگان اصول، دارای مذاهب فاسدی هستند، گرچه کتبشان مورد اعتماد میباشد»[٤٥٠].

پس وی بسیاری از مصنفان شیعه را به این متهم می‌کند که مذاهب فاسدی دارند و سپس اظهار می‌دارد که کتبشان مورد اعتماد است!!

پس مصنف یا روایات صحیحی را روایت می‌کند یا روایات باطل را نقل می‌نماید.

اگر چنین افرادی روایات صحیحی را روایت می‌کنند و عقیده آنان صحیح نیست، چگونه می‌توان از او انتظار داشت که عقائد دیگران را صحیح کند؟! و اگر روایات فاسد را روایت می‌کند، چگونه این فساد از وی پذیرفته می‌‌شود؟!

* شریف مرتضی مصنفان شیعه را ردّ کرده و آن‌ها را به این متهم می‌کند که قابل استدلال نیستند و علیه آنان گواهی می‌دهد که دلایلی را که با آن، دین خود را ثابت می‌کنند، نمی‌شناسند و مصنفات آنان صلاحیت این را ندارد که به عنوان حجت دینی مورد استفاده قرار بگیرند. پس در این صورت حجت‌های دینی از کجا أخد می‌شوند اگر احادیثی که محدثان شیعه روایت می‌‌کنند، غیر قابل استدلال هستند؟!

شریف مرتضی می‌گوید: «مصنفات اصحاب حدیث از شیعه را رها کنید، زیرا کسی از آنان اهل استدلال نیست و کسی از آن‌ها معنای حجت و دلیل را نمیشناسد و کتبشان هم برای استدلال وضع نشده است»[٤٥١].

این اشاره‌‌ای سریع بود به حکم بعضی از علمای شیعه در مورد مصنفان اصول شیعه اثنی عشری. در مبحث آتی توضیحاتی را در مورد آن خواهیم داشت.

[٤٥٠]- الفهرست ص:٣٢.

[٤٥١]- رسائل الشریف المرتضى ١ /٢٧، و نک: مدخل إلى فهم الإسلام، یحیى محمد ص:٣٩٣.