٣- ارائه یک فتوا و نقیض آن برای یک شخص
مردی نزد امام میرود و در مورد مسألهای از او سوال مینماید و همین شخص سال بعد میآید و در مورد همان مسأله سوال میکند و امام جواب دیگری به او میدهد!
ما نمیدانیم که چرا آن شخص همان سوال را دوباره از وی کرده است؛ آیا به این خاطر بوده که به جواب اول اطمینان نداشته است، یا اینکه میخواسته امام خود را بیازماید، زیرا به وی اعتماد نداشته است؟! که در این صورت جواب وی متناقض است.
شکی نیست که این امر اعتماد و اطمینان را در انسان متزلزل میکند، زیرا چگونه ممکن است که امامی یک فتوای متناقض بدهد حال اینکه ادعای علم لدنی از جانب خدا را دارد؟!
شخص سوال کننده اندوهگین و ناراحت میشود و نزد یکی از دوستان زبان به شکایت میگشاید و دوستش به وی اطمینان میدهد که احتمالاً امام از کسی که در مجلس همراه تو بوده است هراس داشته و از روی تقیه فتوا داده است!! سوال کننده در جواب میگوید: در آن مجلس کسی همراه من نبود. سپس سوال کننده تصریح میکند که امامش جاهل است، و تخمینی- و نه از روی علم- فتوا میدهد و او را متهم به این میکند که فتوای باطل داده است، و اعتقاد به امامت او را ترک میکند.
بنابراین، اصحاب امام که در عصر او حضور داشتهاند نتوانستهاند فتوای درست را از میان فتاوای امام تشخیص بدهند. پس کسانی که بعد از آنان خواهند آمد به طریق اولی قادر به این کار نیستند. چنان که قبلاً ذکر شد علمای شیعه نیز به این مطلب تصریح دارند که إن شاءالله بعداً هم در مورد آن بحث خواهد شد.