نمونۀ آیاتی که ادعا کردهاند کلمه بنیهاشم و آل محمد جاز آنها حذف شده است
به هر حال باید نمونههای این نظریه را ذکر کنیم، چرا که به موضوع این کتاب ما ارتباط دارد، از جمله آیاتی که شیعه ادعا میکنند که کلمه بنیهاشم از آنها حذف شده، این است که از صادق روایت شده:
«ولو نشاء لجعلنا من بنیهشام ملائکةً فی الأرض یخلفون». «اگر میخواستیم، طائفه بنیهاشم را به ملائکههایی تبدیل میکردیم که بر روی زمین رفت و آمد میکردند».
راوی گفت: آیا در قرآن کلمه بنیهاشم وجود دارد؟ ابوعبدالله گفت: بخدا قسم، وجود داشته و مانند قسمتهای دیگری حذف شدهاند[۸۳۶] .
و از جمله آیاتی که شیعه ادعا میکنند کلمه آل محمد جدر آنها حذف شده، قول امیرالمؤمنین در آن روایت طولانی زندیق است، اینکه گفته: «سلام علی یس»، زیرا خداوند ﻷپیامبرش را بدان نامید، نظر به اینکه فرمود:
﴿يسٓ ١ وَٱلۡقُرۡءَانِ ٱلۡحَكِيمِ ٢ إِنَّكَ لَمِنَ ٱلۡمُرۡسَلِينَ ٣﴾[یس: ۱-۳] .
زیرا خداوند قبلاً دانسته که آنها (یعنی صحابه) کلمه سلام علی آل محمد جرا حذف میکنند، چنانکه غیر آن را حذف کردهاند[۸۳۷] .
از باقر روایت شده که جبرئیل این آیه را بر محمدجنازل کرد: «فبدل الذین ظلموا آل محمد حقهم قولاً غیر الذی قیل لهم، فأنزلنا علی الذین ظلموا آل محمد حقهم رجزاً من السماء بما کانوا یفسقون».
(کلمه «آل محمد حقهم» اصلاً در قرآن وجود ندارد - مترجم)[۸۳۸] .
و از صادق روایت شده که این آیه را اینگونه تلاوت نمود: «إن الله اصطفی آدم ونوحاً وآل إبراهیم وآل عمران وآل محمد علی العالـمین» و گفت: اینگونه نازل شده است.
در روایتی آمده : کلمه «آل محمد» را از قرآن حذف نمودهاند (یعنی صحابه - مترجم).
و در روایت دیگری آمده: کلمه آل محمد را حذف نمودهاند و کلمه آل ابراهیم و آل عمران را ثابت گذاشتهاند.
و در روایت دیگری آمده: اسمی را در جای اسم دیگری قرار دادهاند.
و در روایت دیگری آمده: حرفی را به جای حرف دیگری قرار دادهاند[۸۳۹] .
و از امیرالمؤمنین سچنین روایت شده است: (لیس لک من الأمر شییء أو یتوب علیهم أو یعذبهم فإنهم ظالـمون لآل محمد». پس آل محمد را حذف کردهاند[۸۴۰] .
از صادق روایت شده: جبرئیل آیه را اینگونه آورده است: (إن الذین ظلموا آل محمد حقهم لم یکن الله لیغفر لهم»[۸۴۱] .
و نیز از او روایت شده: آیه اینگونه نازل شده است: (یا أیها الذین آمنوا لاتخونوا الله والرسول وتخونوا أماناتکم في آل محمد وأنتم تعلمون»[۸۴۲] .
و باز هم از ایشان روایت شده: جبرئیل آیه را اینگونه آورده است: (ولایزید الظالـمین آل محمد حقهم إلا خسارا»[۸۴۳] .
و نیز از او روایت شده: آیه را چنین تلاوت نمود: (وعنت الوجوه للحی القیوم وقد خاب من حمل ظلماً لآل محمد» و گفت: این آیه به این صورت نازل شده است[۸۴۴] .
و از باقر روایت شده: جبرئیل این آیه را بر رسول خدا جاینگونه نازل فرمود:
«وقال الظالـمون لآل محمد حقهم إن تتبعون إلا رجلاً مسحوراً»[۸۴۵] .
و از صادق روایت شده: آیه را اینگونه تلاوت نمود: (وسیعلم الذین ظلموا آل محمد حقهم أیّ منقلبٍ ینقلبون) گفت: به خدا قسم، این آیه اینگونه نازل شده است[۸۴۶] .
و از باقر روایت شده که گفته: این آیه اینگونه نازل شده است: (ولن ینفعکم الیوم إذ ظلمتم آل محمد حقهم أنکم فی العذاب مشترکون)[۸۴۷] . مثال در اینباره بسیار فراوان هستند و به این مقدار که ذکر نمودیم، اکتفا میکنیم.
[۸۳۶] البرهان: (۴/۱۵۱)، فصل الخطاب: (۳۲۸)، تأویل الآیات: (۲/۵۶۹)، البحار: (۳۵/۳۱۵). [۸۳۷] الاحتجاج: (۲۵۳)، البحار: (۹۲/۴۶)، (۹۳/۱۲۰)، البرهان: (۴/۳۴)، الصافی: (۴/۲۸۲)، فصل الخطاب: (۳۲۲). [۸۳۸] الکافي: (۱/۴۲۴)، الصافی: (۱/۱۳۶)، البرهان: (۱/۱۰۴)، القمی: (۱/۲۴۸)، فصل الخطاب: (۲۵۴)، البحار: (۲۴/۲۲۲-۲۲۴)، (۹۲/۶۴)، العیاشی: (۱/۴۵). [۸۳۹] القمی: (۱/۱۰۸)، البرهان: (۱/۲۷۷)، الصافی: (۱/۳۲۸-۳۲۹)، تأویل الآیات: (۱/۱۰۵)، نورالثقلین: (۱/۲۷۴)، أمالی الشیخ: (۱۸۸)، البحار: (۱۱/۲۴)، (۲۳/۲۲۲-۲۲۵-۲۲۷)، (۹۲/۵۶)، العیاشی: (۱/۱۹۳)، تفسیر فرات: (۱/۷۸)، التبیان: (۲/۴۴۱)، فصل الخطاب: (۲۶۴-۲۶۵)، محجة العلماء: (۱۳۰)، البیان: (۲۳۳)، مجمع البیان: (۱/۷۳۵)، جوامع الجامع: (۱/۲۰۲). [۸۴۰] البحار: (۹۳/۲۷)، فصل الخطاب: (۲۷۰). [۸۴۱] الکافي: (۱/۴۲۴)، القمی: (۱/۱۵۹)، البرهان: (۱/۴۲۸)، فصل الخطاب: (۲۷۸)، البحار: (۲۴/۲۲۴)، (۳۵/۵۷)، (۳۶/۹۳-۹۹)، (۹۲/۶۴)، الصافی: (۱/۵۲۳)، العیاشی: (۱/۳۱۱)، تأویل الآیات: (۱/۱۴۳)، الـمناقب: (۲/۳۰۱). [۸۴۲] فصل الخطاب: (۲۹۰). [۸۴۳] کنز الفوائد: (۱۴۰)، الصافی: (۳/۲۱۳)، البرهان: (۲/۴۴۳)، البحار: (۲۴/۲۲۶)، (۹۲/۶۵)، فصل الخطاب: (۳۰۴)، العیاشی: (۲/۳۳۸)، تأویل الآیات: (۱/۳۹۰)، نورالثقلین: (۳/۲۱۳). [۸۴۴] کنز الفوائد: (۱۵۹-۲۰۷)، البحار: (۲۳/۳۶۱)، (۲۴/۲۲۲-۲۵۷)، فصل الخطاب: (۳۰۸)،تأویل الآیات: (۱/۳۱۸)، البرهان: (۳/۴۴). [۸۴۵] البرهان: (۳/۱۵۶)، الصافی: (۴/۵)، تأویل الآیات: (۱/۳۷۱)، القمی: (۲/۸۸)، البحار: (۲۴/۲۰-۲۴)، (۹۲/۶۴)، فصل الخطاب: (۳۱۵)، کنز الفوائد: (۱۷۹)، تفسیر فرات: (۱/۲۱۹)، نور الثقلین: (۴/۷). [۸۴۶] الصافي: (۴/۵۷)، البرهان: (۳/۱۹۴)، فصل الخطاب: (۲۱۸)، جوامع الجامع: (۲/۲۰۵)، تأویل الآیات: (۱/۴۰۰)، نورالثقلین: (۴/۷۲)، القمی: (۱/۲۳)، (۲/۱۰۱). [۸۴۷] الصافي: (۴/۳۹۲)، البرهان: (۴/۱۴۳)، فصل الخطاب: (۳۲۸)، کنز الفوائد: (۲۹۰)، القمی: (۲/۲۶۰)، البحار: (۲۴/۲۳۰)، (۳۵/۳۶۸)، (۳۶/۱۵۳)، تأویل الآیات: (۲/۵۵۷).