و اینک روایات صحیح در مورد تفسیر این آیه:
طبرسی گفته: اقوال زیادی دربارۀ تفسیر این آیه:
﴿وَٱلنَّجۡمِ إِذَا هَوَىٰ ١﴾وجود دارد
از جمله: خداوند به قرآن سوگند یاد کرده است که آنرا به صورت پراکنده و در مدت بیست و سه سال بر پیامبر جنازل فرمود، خداوند ﻷاز اینرو قرآن را به نجم نام برده که به صورت پراکنده و دسته دسته نازل گشته است.
و از جمله: منظور به «النجم» ستارۀ ثریا است، خداوند به آن ستاره سوگند یاد کرده که در هنگام فجر غروب میکند، و عربها کلمه نجم را تنها بر ثریا اطلاق میکنند.
و از جمله: مراد به «النجم» مجموعه ستارههایی است به هنگام سقوط و وقتی که از چشم پنهان میشوند، و منظور به «الخنس» هم که در جای دیگری از قرآن آمده، همین است.
قول دیگر میگوید: منظور به «النجم» رجم شیاطین بوسیلۀ نجوم است، شیاطین هر گاه بخواهند از آسمان استراق سمع کنند به وسیله این نجوم هدف قرار میگیرند[۹۸۸] .
طباطبائی میگوید: منظور به «النجم» مطلق جرمهای نورانی آسمان است، و خداوند در کتاب خودش به بسیاری از مخلوقاتش سوگند یاد کرده است.
و قول دیگر در مورد تفسیر آیه این است: منظور به «النجم» عدهای از جرمهای آسمان است، اعم از خورشید و ماه و بقیه سیارهها. بنابراین مراد به ﴿وَٱلنَّجۡمِ إِذَا هَوَىٰ ١﴾ فرود آمدن ستاره برای غروب و پنهان شدن است[۹۸۹] .
مغنیه میگوید: مراد به نجم همۀ ستارهها است، زیرا الف و لام (النجم) الف و لام جنس است، و معنی: ﴿وَٱلنَّجۡمِ إِذَا هَوَىٰ ١﴾سقوط و از هم پاشیدن تمامی ستارهها در روز قیامت است. بدلیل قول خداوند ﻷ:
﴿وَإِذَا ٱلۡكَوَاكِبُ ٱنتَثَرَتۡ ٢﴾[الإنفطار: ۲] .
«هنگامی که ستارهها از هم میپاشند».
تمامی این اقوال به واضحی بیانگر آن هستند که هر آنچه در روایات این باب آمده، دور از حقیقت میباشند.
در هر حال، ما چقدر بینیاز بودیم از نوشتن این روایات و اقوال، اگر همواره نمیدیدیم که بعضی از نویسندگان صفحات کتابهای خودشان را به اینگونه روایاتی سیاه میکنند که - به گمان شیعه - خود امیرالمؤمنین برای اثبات امامت خویش از آنها استفاده نکرد.
و در پایان میگوییم این استدلال، استدلال قبلی را از درجۀ اعتبار ساقط میکند - منظور به استدلال قبلی حدیث ابتدای دعوت و یا (یوم الدار) میباشد -، زیرا در این روایات اشاراتی هست که از آنها فهمیده میشود که مسئله اولی (یعنی یوم الدار) در اساس وجود نداشته... خوب تدبر کنید.
[۹۸۸] مجمع البیان: (۹/۲۶۰). [۹۸۹] تفسیر الکاشف: (۷/۱۷۳).