عملکرد امام زمان به هنگام ظهور
در هر حال، بهتر آن است که از همۀ آنچه که ذکر نمودیم، چشمپوشی نماییم و به صاحب خود توجه کنیم که به هنگام ظهور -پس از این همه انتظار و سرگردانی و نیز پس از آنکه بعضی از ما بعضی دیگر را دروغگو توصیف میکردند و برخی از ما به صورت برخی دیگر تف میکردند- چه خواهد کرد.
شیعه روایت کردهاند که نخستین کار مهدی به هنگام ظهور، نبش قبر ابوبکر و عمر باست، و اینکه بلاهایی را بر جنازۀ آن دو میآورد!.
از بشیرنبال روایت شده که گوید: ابوعبدالله گفت: آیا میدانی اولین کاری که قائم به آن دست میزند، چیست؟ گفتم: خیر. گفت: این دو نفر را بیرون میآورد (یعنی ابوبکر و عمر ب) که هنوز تر و تازه هستند، پس آنها را میسوزاند و خاکسترشان را بر باد میدهد و مسجد را نیز خراب میکند[۷۲۷] .
و در روایتی آمده: هرگاه قائم ظهور کرد، فوری میرود که دیوار قبر را خراب کند، خداوند ﻷباد شدید و صاعقه و رعد و برقی را میفرستد تا اینکه مردم میگویند: این رعد و برق و باد شدید به خاطر خراب کردن دیوار این قبر است، یارانش از کنار او متفرق میشوند، حتی یک نفر به دور او باقی نمیماند، به دست خودش کلنگ را برمیدارد، و او اولین کسی است که کلنگ میزند، سپس یارانش که میبینند با دست خودش کلنگ میزند، برمیگردند، در آن روز بزرگوارترین فرد آن کس میباشد که زودتر برمیگردد؛ همگی دیوار را خراب میکنند، سپس جسد ابوبکر و عمر را بیرون میآورد که تر و تازه میباشد، و آنان مورد لعنت قرار میدهد و خودش را از آنان تبرئه میکند و آنان را به صلیب میزند، سپس جسدشان را میسوزاند و خاکستر آنان را بر باد میزند[۷۲۸] .
آن گونه که معلوم است این پستی و خواری نزد یاران ائمه علامتی ویژه است.
عبدالعظیم حسنی از جواد روایت نموده که گفته: امام زمان همواره دشمنان خدا را میکشد تا خداوند راضی شود. گفتم: ای سرورم! چگونه دانسته میشود که خداوند راضی شده است؟ گفت: خداوند مهربانی را به دل او میاندازد، پس هرگاه وارد مدینه شد، لات و عزی را بیرون میآورد و میسوزاند[۷۲۹] . (منظور از لات و عزی ابوبکر و عمر باست. مترجم).
مجلسی هنگامی که در کتابش (بحار) این روایت را آورده، در توضیحات آن گفته: (که توضیحاتش همگی حماسه است) منظور از لات و عزی دو بُت قریش یعنی ابوبکر و عمر است[۷۳۰] .
و در روایتی از صادق روایت شده که گفته: لات و عزی که لاشهای تر و تازه دارند، بیرون آورده میشوند، پس آنان را میسوزاند. همانا دچار فتنه شدن مردم در آن روز شدیدتر و سختر از فتنه گوسالۀ سامری است[۷۳۱] .
میگویم: روایات بیرون آوردن جسد ابوبکر و عمر بو سوزاندن آنان بسیار فراوان هستند که تعداد زیادی از علماء شیعه این روایات را ذکر نمودهاند[۷۳۲] .
لذا اشکالی را نمیبینم که توضیح و تفصیل آن را بیان کنم تا خواننده محترم بداند اولین کاری که مهدی به هنگام ظهور انجام میدهد، چیست؟ آن مهدیای که ظهور نموده تا زمین را پر از عدل کند بعد از اینکه پر از ظلم و جور شده است، امروز برای ریشه کن نمودن فساد میخواهد چه کاری را انجام دهد؟.
شیعه از مفضل روایت میکنند، او هم، در آن داستان طولانی که در آن از وضعیت مهدی به هنگام ظهور بحث شده، از صادق روایت کرده که گوید: سپس رو به شهر جدم رسول خدا جمیرود، وقتی وارد مدینه میشود، مقام عجایبی در آنجا وجود دارد که در آن مقام خوشحالی مسلمانان و پستی کافران آشکار میگردد. مفضل گفت: ای سرورم! آن چه مقامی است؟ گفت: نزد قبر جدم میرود و میگوید: ای مردم! آیا این قبر جدم رسول الله جاست؟ میگویند: بله ای مهدی آل محمد!. میگوید: در قبرش چه کسی با او میباشد؟ میگویند: دو رفیقش و دو نفری که در کنار او خوابیدهاند. میگوید: چگونه از میان تمام مردم، تنها آنها در کنار او دفن شدهاند، شاید کسان دیگری باشند؟ مردم میگویند: ای مهدی آل محمد! در اینجا به جز آن دو نفر کس دیگری وجود ندارد، آنان با پیامبر جدفن شدهاند، زیرا آنان دو خلیفۀ ایشان و پدران همسران او هستند. سپس بعد از سه روز به مردم میگوید: آنان را از قبرشان بیرون بیاورید. با حالتی تازه از قبرشان بیرون آورده میشوند که هنوز رنگشان تغییر نکرده، میگوید: آیا در میان شما کسی وجود دارد که آنان را بشناسد؟ مردم میگویند: با صفاتشان آنان را میشناسیم و هیچ کس دیگر در کنار جد تو به جز آن دو دفن نشده است. میگوید: آیا کسی هست به جز این را بگوید یا درباره آنان شک داشته باشد؟ میگویند: خیر. پس تا سه روز بیرون آورده نمیشوند، سپس خبر در میان مردم پخش میشود و مهدی حاضر میگردد و دیواران قبر را کنار میزند و به افراد معروف خود میگوید: قبر را بکنید و آنان را بیرون بیاورید. پس با دستهایشان قبر را میکنند تا به آنان میرسند. جسد آنان بیرون آورده میشوند که هنوز تر و تازه هستند و صورتشان بهم نخورده است، کفنهایشان کنار زده میشود. سپس امام زمان دستور میدهد تا آنان را بر سر درخت خشک و بزرگ و پوسیدهای ببرند، پس بر روی آن درخت خشک و پوسیده به صلیب زده میشوند، بر اثر آن، درخت خشک و پوسیده زنده میگردد و برگهایش میروید و شاخههای درخت بلند میشوند. پس آنان که محبت آنان را دارند، میگویند: به خدا قسم این شرافت و کرامت آنان است و به درستی ما رستگار شدیم که محبت آنان را داریم و آنان را دوست میداریم، و به آن کسانی که به اندازهئ یک دانه محبت آنان را در دل دارد و خودش را پنهان نموده، خبر داده میشود. در نهایت همۀ دوستدارانشان حاضر میشوند که آنان را میبینند و دچار فتنه میشوند. منادی مهدی فریاد میکشد و ندا میزند: هر آن کسی که رفیقان پیامبر را دوست میدارد، در یک طرف قرار گیرد. مردم به دو دسته تقسیم میشوند: یک دسته آنان را دوست میدارند و دستۀ دیگر خودشان را از آنان تبرئه میکنند. پس مهدی از دوستداران آنان میخواهد که برائت خودشان را از آن دو اعلام دارند. در جواب میگویند: ای مهدی آل رسول الله ج! ما خود را از آنان تبرئه نمیکنیم، و ما ندانستیم که آنان نزد خداوند و نزد تو از چنین منزلت و جایگاهی برخوردارند، و اینک فضل و بزرگواری آنان برای ما مشخص شد، حال آیا اکنون خود را از آنان تبرئه میکنیم که ما دیدیم که هنوز جسدهای تر و تازهای دارند و درخت خشکیده بره وسیلۀ آنان زنده شد؟ بلکه به خدا قسم ما خود را را از تو تبرئه میکنیم و از هر آن کسی که ایمان به تو آورده و آنان را دوست نمیدارد، اعلام برائت میکنیم و همچنین اعلان برائت میکنیم از آن کسی که آنان را به صلیب آویخت و از قبرشان بیرون آورد و بر سر آنان آورد آنچه را که آورد. مهدی دستور میدهد که باد سیاهی بر سر آنان میوزد و تمام دوستداران ابوبکر و عمر را مانند تنههای خرمای پوسیده میکند، سپس دستور میدهد تا آنان را از روی صلیب پایین بیاورند و به اذن خداوند آنان را زنده میکند و دستور میدهد تا مردم جمع شوند، سپس داستان همۀ دورانها را برای آن مردم نقل میکند، حتی داستان قتل هابیل پسرآدم ÷و جمع نمودن هیزم آتش ابراهیم و به چاه انداختن یوسف و حبس یونس در شکم ماهی و قتل یحیی و صلیب عیسی و عذاب جرجیس و دانیال إو زدن سلمان فارسی و روشن کردن آتش در باب امیرالمؤمنین و فاطمه و حسن و حسین برای سوزاندنشان و زدن دست فاطمه صدیقه کبری با کتک و ضربه زدن شکم فاطمه و اسقاط محسنش، و سم ریختن در غذای حسن و کشتن حسین و سربریدن فرزندان و عموزادگان و انصار و اعوانش و اسیر نمودن فرزندان رسول خدا جو ریختن خون آل محمد و هر خون دیگری که ریخته شده و نکاح حرام و هر خبث و فاحشه و گناه و ظلم و خیانت از عهد آدم تا به هنگام قیام قائم ما، همه و همه را برای آن جمع بازگو میکند. در نهایت ابوبکر و عمر را قانع میکند و آنان به خطای خود اعتراف میکنند. سپس در آن موقع دستور میدهد که در مقابل ظلمی که به حاضرین نمودهاند، از آنان قصاص گرفته شود. سپس آنها را بر روی درختی به صلیب میزند، و دستور میدهد از زیرزمین آتشی بیرون میآید که آنان و درخت را میسوزاند، سپس دستور میدهد که بادی میوزد و خاکستر آنان را به دریا میبرد. مفضل گفت: ای سرورم! این آخرین عذاب آنان است؟ گفت: هیهات ای مفضل! به خدا قسم آنان زنده میشوند و در حضور سرور بزرگ محمد رسول الله جو صدیق اکبر، فاطمه، حسن، حسین، ائمه و هر آن کسی که ایمان درست داشته و یا کفر خالص داشته، حاضر میشوند و از آنان قصاص گرفته میشود، حتی آنان در هر شب و روز هزار بار کشته میشوند و سپس برگردانده میشوند برای آنچه که خدایشان میداند و میخواهد[۷۳۳] .
شاید دومین کاری که مهدی بعد از آن انجام میدهد آن باشد که با مادر مؤمنان عائشه صدیقهلانجام میدهد.
عبدالرحیم قصیر از ابوجعفر روایت نموده که گفته: اما وقتی قائم ما ظهور میکند، حمیراء (عائشه) به او برگردانده میشود تا حد را بر او اجرا نماید، و تا به جای دختر محمد از او انتقام بگیرد. گفتم: فدایت شوم، چرا حد را بر او اجرا میکند؟ گفت: به خاطر تهمتی که به مادر ابراهیم ÷نسبت داد. گفتم: چگونه خداوند آن را برای قائم به تأخیر انداخته؟ گفت: خداوند ﻷمحمد را به رحمت مبعوث کرده و قائم را به نقمت مبعوث میکند[۷۳۴] .
پس با توجه به اینکه صاحب ما نقمت و انتقام گیرنده خواهد بود، دیگر بعید نیست که شیعه روایاتی را وضع کنند که با نقمت بودنش مناسبت داشته باشند، دیگر لطف خدا و عدل ایشان را فراموش کنند، و اگر دقت بیشتر میخواهی او را نقمت شیعه بگو.
از صادق روایت شده که گفته: هرگاه قائم آل محمد ظهور کند، پانصد نفر از قریشیان را زنده میکند و گردنشان را میزند، و سپس پانصد نفر دیگر را آماده میکند و گردنشان را میزند، سپس پانصد نفر دیگر، تا اینکه شش بار این کار را تکرار میکند. گفته شد: آیا تعداد اینها به این اندازه میرسد؟ گفت: بله از میان خود و بردگانشان انتخاب میگردند[۷۳۵] .
در روایتی آمده که قریش میگویند: ما را به نزد این طاغی برسانید، به خدا قسم اگر محمدی، یا علوی و یا فاطمی میبود چنین کاری را انجام نمیداد[۷۳۶] .
و این مصداق روایت شیعه است که از صادق روایت نمودهاند: وقتی که قائم ظهور میکند، در میان ایشان و عرب و قریش به جز شمشیر هیچ چیز دیگری وجود ندارد، و به جز شمشیر چیزی را از آنها نمیگیرد[۷۳۷] .
شیعه در تفسیر و توضیح اینگونه روایات قول جالبی دارند که آن را رجعه میگویند، به این معنی که خداوند گروهی از مردگان را به صورت و شمایل خودشان به دنیا برمیگرداند، گروهی را ذلیل و گروه دیگری را عزیز میگرداند، و این به هنگام ظهور مهدی میباشد[۷۳۸] .
به هر حال این کتاب ما جای بحث این عقیده نیست، اما بحث خود را طبق روایات شیعه دربارۀ عملکرد مهدی به هنگام خروج، ادامه میدهیم.
از هروی روایت شده که گوید: به رضا گفتم: ای فرزند رسول الله ج! دربارۀ آن روایت چه میگویید که از صادق گزارش شده که گفته: وقتی که قائم ظهور میکند، بچههای قاتلان حسین را به جای کاری که پدرانشان انجام دادهاند، به قتل میرساند؟
گفت: بله چنین است[۷۳۹] .
از بدر بن خلیل ازدی روایت شده که گوید: از ابوجعفر شنیدم که میگفت: وقتی که قائم ظهور میکند به دنبال بنیامیه در شام میفرستد، اما آنان به روم فرار کردهاند. رومیها به آنان میگویند: نمیگذاریم وارد روم شوید تا به دین نصرانی نگروید. صلیبها را به گردنشان میآویزند و وارد روم میشوند. پس وقتی که یاران قائم نزد آنها میروند، طلب صلح و امان میکنند. اصحاب قائم میگویند: تا اینکه اسیران ما را تحویل ندهید، صلح نمیکنیم. گفت: پس آنان اسیران را تحول میدهند[۷۴۰] .
از صادق روایت شده که گفته: سیزده شهر و طائفه و گروه با قائم میجنگند: اهل مکه، مدینه، شام، بنوامیه، اهل بصره، دمیسان، کردها، اعراب، ضبه، غنی، باهله، ازد و اهل ری[۷۴۱] .
[۷۲۷] البحار: (۵۲/۳۸۶). [۷۲۸] منبع قبلی. [۷۲۹] کمالالدین: (۳۵۲)، البحار: (۵۲/۲۸۳)، إثبات الهداة: (۳/۴۶۹). [۷۳۰] البحار: (۵۲/۲۸۴). [۷۳۱] کمالالدین: (۱/۳۶۴)، عیون الأخبار: (۱/۵۸)، البحار: (۳۶/۲۴) (۵۲/۳۷۹). [۷۳۲] اگر خواستی نگاه کن: إثبات الهداة: (۱/۴۷۶) (۳/۵۸۴)، عیون الأخبار: (۱/۶۱)، کمالالدین: (۱۴۶)، دلائل الإمامة: (۲۳۸)، نورالثقلین: (۳/۱۲۰). [۷۳۳] البحار: (۵۳/۱۲). [۷۳۴] علل الشرایع: (۲/۲۶۷)، البحار: (۵۲/۳۱۴)، إثبات الهداة: (۳/۴۹۸)، دلائل الإمامة: (۲۵۶). [۷۳۵] الإرشاد: (۳۴۳)، غیبة النعمانی: (۱۵۵)، البحار: (۵۲/۳۳۸، ۳۴۹)، إعلام الوری: (۴۳۱)، إثبات الهداة: (۳/۵۲۷، ۵۴۰). [۷۳۶] تفسیر العیاشی: (۲/۵۷)، البحار: (۵۲/۳۴۲) و نیز نگاه کن إثبات الهداة: (۳/۵۳۹). [۷۳۷] غیبة النعمانی: (۱۵۵)، البحار: (۵۲/۳۵۵)، إثبات الهداة: (۳/۵۴۰). [۷۳۸] عقائد الإمامیة: (۱۰۴). [۷۳۹] علل الشرایع: (۱/۲۱۹)، عیون الأخبار: (۱/۲۴۷)، البحار: (۴۵/۲۹۵، ۲۹۶، ۲۹۸) (۵۲/۳۱۳)، إثبات الهداة: (۳/۴۵۵، ۴۹۷، ۵۳۰). [۷۴۰] روضة الکافی: (۵۱)، العیاشی: (۳۴۳)، البحار: (۵۲/۳۷۷، ۳۸۸)، إثبات الهداة: (۳/۴۵۰). [۷۴۱] البحار: (۵۲/۳۶۳)، إثبات الهداة: (۳/۵۴۴).