نمونه گفتار برخی از معاصرین که معتقد به تحریف قرآن هستند
جالب اینکه تعداد معتقدین به تحریف قرآن نزد شیعه در حال زیاد شدن هستند، به این معنی که متأخرین شیعه با وجود آنکه معتقد به تقیه هستند، اما نتوانستهاند این عقیده را پنهان نگه دارند.
برای مثال خوئی را در نظر بگیرید، با وجود آنکه تلاش کرده عقیدۀ تحریف را انکار کند، خواسته یا ناخواسته او را در برابر متواتر بودن روایات تحریف از طرق شیعه میبینیم که میگوید: فراوان بودن روایات منقول در این زمینه بیانگر آن است که برخی از آن روایات از طرف معصومین نقل شدهاند و اطمینان خاطر را در درون ایجاد میکنند، و برخی از این روایات از راههای معتبر روایت شدهاند[۸۳۳] .
و پیش از او آقای خمینی گفته: شاید آن قرآنی که علیبن ابیطالب جمع کرده بود و میخواست پس از رسول خدا جآن را به مردم تبلیغ کند، قرآنی با تمام ویژگیهایی باشد که در فهم قرآن دخالت مستقیم دارند و با تعلیم رسول الله جبه علی سثبت و ضبط شدهاند.
خلاصه: هر چند پیامبر خدا احکام را کاملاً تبلیغ کرد و حتی اشکالی را برای امت اسلامی باقی نگذاشت، اما تنها کسی که تمام احکام را چه از کتاب و چه از سنت کاملاً ثبت و ضبط کرد، امیرالمؤمنین علیبن ابیطالب بود و آن هم در زمانی که بسیاری از احکام به خاطر بیتوجهی قوم (صحابه ش) به آن، از دست رفت[۸۳۴] .
و در جای دیگری صراحتاً میگوید: آنهایی - یعنی صحابه ش- که بجز به حکومت رسیدن و دنیادوستی هیچ هدف دیگری اعم از اسلام و قرآن نداشتند، و آنهایی که قرآن را تنها وسیلۀ رسیدن به هدفهای پلید خود قرار داده بودند، نزد آنها آسان بود که چنین آیاتی را از کتاب خدا حذف کنند - یعنی آن آیاتی که دلالت بر خلافت علیبن ابیطالب سدارند - و همچنین آسان بود که کتاب آسمانی را تحریف کنند، و قرآن را برای همیشه دور از چشم مردم دنیا قرار دهند، بگونهای که این ننگ در حق قرآن و مسلمانان تا روز قیامت باقی بماند، و آن اتهام تحریفی که به یهود و نصاری میزدند، بر خود آنها نیز ثبت گردد[۸۳۵] .
این به اضافه آنکه آقای خمینی و خوئی دعای مشهور علیه دو صنم و بت قریش (یعنی ابوبکر و عمر) را تأیید نمودهاند که متضمن قسمتهای است که بر وجود تحریف در قرآن دلالت میکنند.
به هر حال این کتاب جای بحث برای این مسئله نیست، هدف ما در ذکر برخی از اقوال علمای شیعه برای تحریف قرآن تنها بیان علتهایی است که آنها را ناچار به این عقیده و نظریه نموده است.
و ما صدها نصوص و روایات و اقوال را از طرق شیعه برای وجود تحریف در قرآن جمعآوری کردهایم که میشود تنها این نصوص یک کتاب مستقل باشند، و از خداوند مسئلت مینماییم که نور و هدایت را به همگی ببخشد.
[۸۳۳] البیان في تفسیر القرآن: (۲۲۶) و نیز نگاه کن به اقرار صریح او درباره تحریف قرآن در صفحات (۱۹۸-۱۹۹-۲۴۷-۲۵۷) در همین کتاب. [۸۳۴] التعادل و الترجیح: (۲۶). [۸۳۵] کشف الأستار: (۱۱۴)، (چاپ تهران).