مطالب عمدهی این فصل
۱- استفاده از تعویذ، مهره، دستبند و امثال آن [برای شفا در شرع به شدت ممنوع شدهاند].
۲- اگر صحابهی پیامبرج(که از نظر ایمانی و مقام از دیگر مسلمانان برتر است) درحالی وفات مییافت که تعویذ یا دستبند و غیره در بدنش بود، هرگز کامیاب نمیشد. این تاییدی از سخن صحابه است بر اینکه شرک اصغر از گناهان کبیره بزرگتر است.
۳- چنین کارهایی اگر بنا بر بیخبری و جهالت فرد انجام شوند نیز گناه است، و جهالت عذری به شمار نمیآید.
۴- این قبیل اشیاء (یعنی تعویذ، مهره و ...) در این جهان نیز فایدهای ندارند، چون پیامبرجفرمود: «به تو جز ناتوانی چیزی نمیافزاید».
۵- اگر فردی دست به چنین کار زشتی زد باید به شدت او را منع کرد.
۶- این مطلب به صراحت بیان شده که هرکسی تعویذ و یا چیزی دیگر به خود بیاویزد به همان چیز سپرده خواهد شد.
۷- به صراحت بیان شده که هرکسی مهره یا تعویذی به خود بیاویزد شرک است.
۸- استعمال دستبند در بیماری و تب نیز همین حکم را دارد.
۹- تلاوت نمودن آیهی کریمه توسط حذیفه بر این حقیقت دلالت مینماید که صحابهی کرام از آیاتی که دربارهی شرک اکبر آمدهاند بر شرک اصغر استدلال میکردهاند. چنان که ابن عباس بر آیهی سوره بقره استدلال کرد.
۱۰- آویزان کردن مهرههایی برای دفع چشم زخم از همین قبیل است و شرک میباشد.
۱۱- پیامبرجدر مورد کسی که تعویذ میآویزد دعای بد نمود و فرمود که خداوند آرزویش را برآورده نسازد و فرمود هرکسی مهرهای بیاویزد خداوند آرامش به او ندهد. استفاده از حلقه، نخ و امثال آنها برای رفع بلا یا دفع آن شرک است.