باب (۳۶): از جمله شرک این است که انسان در اعمال دینیاش، دنیا را بخواهد
خدای متعال میفرماید: ﴿مَن كَانَ يُرِيدُ ٱلۡحَيَوٰةَ ٱلدُّنۡيَا وَزِينَتَهَا نُوَفِّ إِلَيۡهِمۡ أَعۡمَٰلَهُمۡ فِيهَا وَهُمۡ فِيهَا لَا يُبۡخَسُونَ ١٥ أُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ لَيۡسَ لَهُمۡ فِي ٱلۡأٓخِرَةِ إِلَّا ٱلنَّارُۖ وَحَبِطَ مَا صَنَعُواْ فِيهَا وَبَٰطِلٞ مَّا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ ١٦﴾[هود: ۱۵-۱۶]: «کسانی که (تنها) خواستار زندگی دنیا و زینت آن باشند (و جز خوردن، نوشیدن، اموال و اولاد را طالب نبوده و چشمداشتی به آخرت نداشته باشند، برابر سنّت موجود در پیکرهی هستی، پاداش دسترنج و) اعمالشان را در این جهان بدون هیچ گونه کم و کاستی به تمام و کمال میدهیم (چرا که مدار این جهان بر اعمال استوار است؛ نه بر نیات و مقاصد و بر این خوان یغما چه دشمن چه دوست) و حقی از آنان در آن ضایع نمیگردد. آنان کسانیند که در آخرت جز آتش دوزخ بهره و سهمی ندارند و آنچه در دنیا انجام میدهند، ضایع و هدر میرود (و بیاجر و پاداش میشود) و کارهایشان پوچ و بیسود میگردد (هرچند که اعمالشان به ظاهر انسانی و مردمی و عبادی باشد)».
در «الصحیح» از ابوهریره روایت است که میگوید: رسول خداجفرمودند: «بندهی دینار و بندهی درهم بدبخت و هلاک شدند. بندهی لباس خز و راه راه، و بندهی جامهی مخمل و کرکدار، بدبخت و هلاک شدند. اگر چیزی به اینان داده شود، خوشنود و اگر چیزی به آنان داده نشود، ناراحت میشوند. اینان بدبخت و نگونسار شدند. هرگاه خاری به بدنشان برسد، نمیتوانند آن را بیرون آورند. خوشا به حال بندهای که افسار اسبش را در راه خدا گرفته، سرش ژولیده و غبار آلود شده و پاهایش غبار آلود شده است. اگر در پست محافظت و پاسداری از لشکر باشد، [مأموریتش را خوب انجام میدهد] و از لشکر [در برابر حملهی دشمن] محافظت و پاسداری میکند و اگر در آخر لشکر باشد، همان جا میماند. اگر از فرماندهان و بزرگان اجازه بگیرد [به دلیل اینکه جاه و موقعیتی ندارد] به او اجازه نمیدهند و [به دلیل اینکه نزد حاکمان، پادشاهان و امثال آنان موقعیت و جایگاهی ندارد، نزد آنان برای کسی میانجیگری و شفاعت نمیکند و به فرض اینکه شفاعت بکند] شفاعتش پذیرفته نمیشود».