توضیح و شرح باب:
گفتهی: اللهم اغفر لی إن شئت
از آنجا که بنده از رحمت و مغفرت و بخشش خدا یک لحظه هم بینیاز نیست بلکه موجودی است که در ذات خود و سراپا به خدایی نیاز دارد که ذاتاً بی نیاز است، همان طور که میفرماید: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ أَنتُمُ ٱلۡفُقَرَآءُ إِلَى ٱللَّهِۖ وَٱللَّهُ هُوَ ٱلۡغَنِيُّ ٱلۡحَمِيدُ ١٥﴾[فاطر: ۱۵]: «ای مردم! شما (در هر چیزی، محتاج و) نیازمند خدایید، و خدا بینیاز (از عبادت شما است) و ستوده است»؛ از این رو پیامبرجاز جملهی مذکور و هر دعایی که همراه با استثنا باشد، نهی کرده است؛ چون این وهم را ایجاد میکند که انسان از مغفرت و رحمت خدا بی نیاز است و این با توحید تضاد و تناقض دارد.
مؤلف میگوید: (في «الصحیح» عن أبي هریرة: أن رسول اللهجقال: «لا یقولن [۲۲۲۰]أحدكم: اللهم اغفر لي إن شئت، اللهم ارحمني إن شئت، لیغزم المسألة، فإنه [۲۲۲۱]لامكره له».
ولمسلم: «ولیعظم الرغبة، فإن الله لا یتعاظمه شیء أعطاه» [۲۲۲۲].
در صحیحین از ابوهریره روایت شده که رسول اللهجفرمودند: «هیچ یک از شما نگوید: خدایا! مرا ببخشای اگر خواستی، بار الها! به من رحم کن اگر خواستی. باید با عزم راسخ [و بدون استثنا] درخواستش را مطرح کند؛ چون چیزی [ نمیتواند ]خدا را [در بر آورده کردن نیاز بنده ] مجبور کند».
مسلم از طریق دیگری این عبارت را آورده است: «و باید خواسته و نیازش را بزرگ گرداند؛ چون چیزی را که خدا به انسان میدهد، برای خدا بزرگ نیست».)
عبارت: (فی «الصحیح») منظور صحیح بخاری و صحیح مسلم است.
راجع به فرمودهی: (اللهم اغفر لي إن شئت) قرطبی میگوید: پیامبرجاز این گفته نهی فرموده است؛ چون این گفته بر کم اشتیاقی و کم اهمیتی به خواسته دلالت دارد. گویی این گفته این نکته را در بردارد که این خواسته اگر برآورده شود، خوب و اگر برآورده نشود، مهم نیست و او از آن بی نیاز است. کسی که حال و وضعش چنین است، نیازمندی و اضطرار که روح دعاست، برایش تحقق پیدا نمیکند و این نشان دهندهی کم اهمیتی به گناهانش و به رحمت پروردگارش است.
به علاوه، کسی که چنان دعایی را مطرح میکند، به اجابت آن یقین ندارد در حالی که پیامبرج فرموده: «اُدعوا الله وأنتم موقنون بالإجابة واعلموا أن الله لا یستجیب دعاء من قلبٍ غافل» [۲۲۲۳]: «خدا را بخوانید در حالی که به اجابت دعایتان یقین دارید و بدانید که خدا هیچ دعایی را که از قلب غافل صادر شده، اجابت نمیکند».
راجع به فرمودهی: (لیعزم المسألة) قرطبی میگوید: (یعنی باید در خواستهاش جزم داشته باشد و نیازش را ثابت کند و به اجابت دعایش یقین داشته باشد؛ چون وقتی این کار را بکند، نشان میدهد که به عظیم بودن مغفرت و رحمتی که میخواهد، علم دارد و نشان میدهد که او به خواستهاش نیاز مبرم دارد و درمانده است و خدا وعده داده که دعای درمانده را اجابت کند؛ آنجا که میفرماید: ﴿أَمَّن يُجِيبُ ٱلۡمُضۡطَرَّ إِذَا دَعَاهُ﴾[النمل: ۶۲]. «(آیا بتها بهترند) یا کسی که به فریاد درمانده میرسد») [۲۲۲۴].
عبارت: (فإنه لا مكره له) یعنی چیزی خدا را مجبور نمیکند. این حدیث، لفظ بخاری در مبحث «الدعوات» است. لفظ مسلم از ابوهریره این است که میگوید: رسول اللهجفرمودند: «لا یقولن [۲۲۲۵]أحدكم: اللهم اغفرلی إن شئت، اللهم ارحمني إن شئت، لیعزم المسألة فی الدعاء فإن الله صانع ما شاء، لا مكره له»: «هیچ یک از شما نگوید: خدایا! مرا ببخشای اگر خواستی، بارالها! به من رحم کن اگر خواستی. باید خواسته و نیازش را در دعا با جزم و عزم راسخ مطرح کند؛ چون خدا هرچه بخواهد میکند و هیچ چیز و هیچ کسی او را مجبور نمیکند».
قرطبی میگوید: «این فرموده اظهار میدارد که مقید کردن طلب مغفرت و رحمت به مشیت خدا بی فایده است؛ چون دعا و هیچ چیز دیگر خدا را در انجام دادن چیزی درمانده نمیکند، بلکه هر چه میخواهد، میکند و هر چه میخواهد، حکم میکند. به همین دلیل خدای متعال اجابت دعا را به مشیت خودش مقید نموده و میفرماید: ﴿فَيَكۡشِفُ مَا تَدۡعُونَ إِلَيۡهِ إِن شَآءَ﴾[الأنعام: ۴۱]: «او اگر خواست آن چیزی را برطرف میسازد که وی را برای رفع آن به فریاد میخوانید». پس وقتی خدا چنین است، به شرط گرفتن مشیت خدا؛ برای اجابت دعاء بی معناست. در آنچه رسیدن به اوست [۲۲۲۶].
عبارت: (ولمسلم) یعنی امام مسلم از طریق دیگری این عبارت را آورده است.
فرمودهی: (ولیعظم الرغبة) یعنی باید نیازش را بزرگ گرداند، (فإن الله لا یتعاظمه شیء [۲۲۲۷]أعطاه): «چون چیزی که خدا به انسان میدهد، برای خدا بزرگ نیست». میگویند: «تعاظم زید هذا الأمر» یعنی این کار برای زید سنگین و دشوار شد. برخی از علما میگویند: «رغبة به معنای خواسته و نیازی است که میخواهد». بعضی دیگر میگویند: «به معنای درخواست است». براین اساس بزرگ کردن درخواست، با اصرار و پافشاری در درخواستش صورت میگیرد. قول اول، اظهر است. در این صورت معنای عبارت مذکور این است: به خاطر گستردگی بخشش و کرم خدا، دادن چیزی بر او سنگین و دشوار نیست. بلکه همهی موجودات در فرمان خدا، آساناند، او بر هر چیزی تواناست. از این رو بندگانش را امر کرده که بهشت و فردوس اعلی را از خدا بخواهند؛ همان طور که پیامبرجمیفرماید: «إذا سألتم الله فأسألوه الفردوس الأعلی» [۲۲۲۸]: «هرگاه چیزی را از خدا خواستید، فردوس اعلی را از او بخواهید». بلکه خدا بندگانش را امر کرده که رضایت و خوشنودی خدا را از او بخواهند و درخواست رضایت و خوشنودی خدا از درخواست فردوس اعلی بزرگتر است و این نهایت خواستههاست. پس اکتفا به خواستهی کوچک و بیارزش، بدگمانی به بخشش و کرم خداست.
[۲۲۲۰] در نسخهی «الف» عبارت: «لا یقول» آمده است. عبارت: «لا یقولن» با توجه به نسخهی «ط» و صحیحین، اینجا آورده شده. در روایتی نزد بخاری، به شمارهی ۷۰۳۹، عبارت: «لایقل» آمده است. [۲۲۲۱] در نسخهی «الف»، عبارت: «فإن الله» آمده است. شیخ سلیمان/این لفظ را به صورت «فإنه» که اینجا آوردهام، شرح داده است. در روایتی نزد بخاری، به شمارهی ۵۹۸۰، همین لفظ «فإنه» آمده است. [۲۲۲۲] بخاری در صحیحش، شمارهی ۶۳۳۹ و مسلم در صحیحش به شمارهی ۲۶۷۹ این حدیث را روایت کردهاند. [۲۲۲۳] ترمذی در سننش، به شمارهی ۳۴۷۹ این حدیث را روایت کرده و میگوید: «حدیثی غریب است». همچنین ابن ابی حاتم در تفسیرش، به شمارهی ۱۸۴۲۶؛ طبرانی «الدعاء»، شمارهی ۶۲؛ ابن حبان در «المجروحین»، ۱/۳۶۸؛ خطیب در «تاریخ بغداد»، ۴/۳۵۵ و ۱۴/۲۳۷؛ ابن عساکر در «تاریخ دمشق»، ۱۴/۳۱۵ و دیگران این حدیث را از طریق حدیث ابوهریرهسروایت کردهاند. در سند این حدیث، صالح بن بشر مُری وجود دارد که طبق گفتهی صاحب کتاب «التقریب»، صفحهی ۲۷۱ ضعیف است. این حدیث شاهدی از حدیث عبدالله بن عمرو دارد که امام احمد در «المسند»، ۲/۱۷۷ روایتش کرده و در سند آن، ابن لهیعه می باشد که ضعیف است. پس این حدیث به کمک شاهدش، حسن است و منذری در «الترغیب والترهیب»، ۲/۳۲۲؛ هیثمی در «مجمع الزوائد»، ۱۰/۱۴۸ آلبانی در «صحیح الترغیب»، شمارهی ۱۶۵۳ آن را حسن دانستهاند. [۲۲۲۴] المفهم، ۷/۲۹ [۲۲۲۵] در نسخهی «ب»، عبارت : «لا یقول» آمده است. [۲۲۲۶] المفهم، ۷/۲۹- ۳۰. [۲۲۲۷] در نسخه های «الف» و «ض»، عبارت: «لایتعاظم شیء» و در نسخهی «ب»، عبارت: «لا یتعاظم شیئاً» آمده است. آنچه که اینجا آورده شده براساس نسخهی «ط» و کتاب «التوحید» و صحیح مسلم میباشد. [۲۲۲۸] بخاری در صحیحش، شمارهی ۲۶۳۷ این حدیث را روایت کرده است. در روایت بخاری عبارت: «الفردوس الأعلی» نیست، بلکه حدیث به این صورت آمده است: «إذا سألتم الله، فأسألوه الفردوس، فإنه أوسط الجنة، وأعلی الجنة..» : «هرگاه از خدا خواستید، فردوس را از او بخواهید؛ چون فردوس بهترین جای بهشت و بالاترین جای بهشت است...».