پاسداری راستین از سنت پیامبر صلی الله علیه و سلم

فهرست کتاب

اهتمام یاران پیامبر جبه حدیث

اهتمام یاران پیامبر جبه حدیث

به خاطر جایگاه سنت در دین و نسبت آن با قرآن، صحابه توجه شایسته‌ای به حدیث داشتند، همانند قرآن، بر سنت هم حریص بودند، لفظ یا معنی آن را حفظ کردند و با آن ذوق پویا و زنده خود هدف و معانی سنت را همانگونه که از رسول جشنیدند شناختند. علاوه بر آن شاهد و گواه حال و وضعیت و ظروف و شرائط بیان حدیث بودند، و در هر حدیثی که دچار مشکل می‌شدند و معنی آن را نمی‌دانستند، به منبع فیاض آن و سرچشمه حکمت رسول اکرم مراجعه می‌کردند و از رسول می‌پرسیدند.

آن اندازه به شنیدن وحی و سنت حریص و مشتاق بودند که نوبتی به شنیدن حدیث اقدام می‌کردند و نمی‌گذاشتند چیزی از دهان پرنور و برکت رسول خارج نشود در حالی که یکی از آنها آنجا نباشد.

امام بخاری/ از عمر روایت می‌کند:

«كُنْتُ أَنَا وَجَارٌ لِي مِنَ الأَنْصَارِ فِي بَنِي أُمَيَّةَ بْنِ زَيْدٍ وَهِيَ مِنْ عَوَالِي المَدِينَةِ وَكُنَّا نَتَنَاوَبُ النُّزُولَ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ج، يَنْزِلُ يَوْمًا وَأَنْزِلُ يَوْمًا، فَإِذَا نَزَلْتُ جِئْتُهُ بِخَبَرِ ذَلِكَ اليَوْمِ مِنَ الوَحْيِ وَغَيْرِهِ، وَإِذَا نَزَلَ فَعَلَ مِثْلَ ذَلِكَ...». «من و همسایه‌ی انصاریم از قبیله‌ی بنی أمیه بن زید -که در مناطق شمال مدینه بودند- نوبتی پیش رسول اکرم می‌رفتیم روزی او و روز دیگر من هر کدام خبر آن روز را برای دیگری تعریف می‌کردیم...»[۱۵].

با این روش سعادت دنیا و آخرت را به دست آوردند هرگز دنیا، آنها را از دین و دین آنها را از دنیا غافل نکرد.

اکنون متوجه شدیم که قرآن و سنت مملو از بیان فضل و بزرگی علم و علماء است و صحابه کرام سنت را مصدر دوم قانون‌گذاری دین می‌دانستند، و رسول جرا بیشتر از خودشان دوست می‌داشتند. در گوش فرا دادن به رسول جلذت و راحتی احساس می‌کردند و معتقد بودند رسول بر اساس هوی و هوس سخن نمی‌گویند و کلام او بر اساس وحی است و از کلام ایشان توشه‌ی ایمان و تقوی را به دست می‌آوردند و آن را راه بهشت [۱۶]می‌دانستند.

اگر همه اینها را دانستیم آنگاه شور و شوق صحابه در گوش فرار دادن به کلام حیات بخش رسول اکرم جرا درک می‌کنیم و متوجه می‌شویم چنین موضع‌گیری از آنها بدیهی و آشکار است و از مسلمات تاریخ روشن آن نسل بی‌مانند است.

و همچنین به ابلاغ سنت اهتمام فراوانی داشتند، چون معتقد بودند که این دین است و ابلاغ دین لازم و ضروری می‌باشد و رسول اکرم آنها را به این کار مبارک تشویق می‌نمودند، چنانچه امام شافعی /و بیهقی /روایت می‌کنند که رسول خدا جفرمود:

«نَضَّر الله امرءاً سمع منا شيئاً، فبلَّغه كما سمعه، فرُبَّ مبلَّغ أَوْعَى من سامع». «سلامت و باطراوت باشد کسی که سنت مرا می‌شنود و آن را حفظ می‌کند همان گونه که شنیده است و به دیگران ابلاغ می‌کند، خیلی اوقات آنها خوب‌تر و بهتر کلامم را درک می‌کنند تا آنها که از من شنیده‌اند». و در روایتی دیگر: «فرُبَّ حَامِلِ فِقْهٍ غَيْرِ فَقِيهٍ، وَرُبَّ حَامِلِ فِقْهٍ إِلَى مَنْ هُوَ أَفْقَهُ مِنْهُ». یعنی: «چه بسا افرادی هستند که با وجودی که خود عالم و فقیه نیستند اما پیام را انتقال می‌دهند و چه بسا کسانی از حاملان فقه و پیام دینی که آن را به افراد آگاه‌تر از خود می‌رسانند».

و در خطبه‌ی مشهور حجة الوداع می‌فرماید: «لِيُبَلِّغَ الشَّاهِدُ الْغَائِبَ فَإِنَّ الشَّاهِدَ عَسَى مِنْ أَنْ يُبَلِّغَ مَنْ هُوَ أَوْعَى مِنْهُ». «حاضران به غائبان ابلاغ کنند، همانا شاید بعضی از غائبان بهتر کلامم را درک کنند» [رواه بخارى].

هرگاه نماینده و سفیری پیش رسول جمی‌آمد قرآن و سنت را به او یاد می‌داد و به او سفارش می‌کرد که اینها را حفظ کرده و به مردم خودش ابلاغ کند.

امام بخاری/روایت می‌کند که رسول خدا به نماینده‌های عبدالقیس فرمود: «اینها را حفظ کرده و به دیگران خبر دهید و برای آنها تعریف کنید» و در روایت دیگر «برگردید و به مردمان خود یاد دهید».

رسول جبارها به گوش آنها رسانده بود که «مَنْ كَتَمَ عِلْمًا أَلْجِمَ بِلِجَامٍ مِنْ نَارٍ». «هرکس علمی را پنهان کند در روز قیامت با لگامی از آتش افسار می‌شود» و می‌فرمود:

و آنها را در حفظ و تبلیغ سنت رسول اکرم تشویق می‌کرد.

[۱۵] صحیح بخاری ـ کتاب العلم ـ باب التناوب في العلم. [۱۶] در حدیثی که امام مسلم روایت نموده چنین آمده است: هر کس راهی را در پیش گیرد که در آن راه علمی را طلب کند الله راهی به سوی بهشت را برای وی آسان می‌گرداند.