طعن او به وهب بن منبه وردی بر آن:
وهب بن منبه /یکی از بزرگان تابعین و قابل اعتمادترین آنها است و درمیان بزرگان حدیث کسی را نمیشناسیم که او را زیر سؤال برده باشد مگر این نویسنده.
تحلیلگر و منتقد آگاه هرگز انکار نمیکند که در طول تاریخ اسلامی مقدار زیادی اسرائیلیات و خرافات وارد میراث فکری مسلمانان شده است و مسلمانان آنها را با حسن نیت روایت کردهاند. و همچنین قابل انکار نیست که اثرات بسیار مخربی در کتابهای علمی و افکار عوام مسلمانان گذاشته است و باعث شده است دشمنان دین، از آنجا که این نقلیات را جزء دین قلمداد کردند، اسلام را به باد استهزاء و تمسخر بگیرند، در حالی که اسلام از آنها بریء میباشد.
اما آنچه که محقق و پژوهشگر هرگز آن را نمیپذیرد این است که کعب و وهب و امثال آنها که مسلمان شده و اسلامشان نیکو گشت، هدفشان تباهی و تخریب و نابود کردن دین بوده است. خداوند به امت مسلمان لطف نموده که تمامی این اسرائیلیات در مورد داستان پیامبران و امتهای گذشته و بیان وضعیت آغاز و پایان آفرینش و اسرار مخلوقات است و ارتباطی به حلال و حرام و عقائد ندارند مگر برخی از آنها که با با عصمت انبیاء منافات دارد و دروغ بودن آن هم بدون تحقیق و بررسی برای هر شخصی آشکار میشود.
ابن خلدون وقتی در «مقدمه» به بحث تفسیر ماثور میرسد، همانند نویسنده، یهودیان مسلمان شده را متهم به تخریب و تباهی دین نمیکند، بلکه آنها را منبع نقل اسرائیلیات میداند. این ویژگی تحلیلگر و منتقد واقعی است نه مانند ابوریه که تنها ادعا و حمله کردن را به کار میگیرد [۵۱].
[۵۱] مقدمه ابن خلدون: ص۳۶۱.