عدالت صحابه
نزد همه فقهاء و محدثین و علماء و اصولین همه اصحاب عادل هستند و عدالت آنها به معنی: دروغ نگفتن بر زبان رسول اکرم جاست، چون قوت ایمان و اخلاق و تقوی، آنها را از دروغ و امور پست جدا کرده و از این بد اخلاقیها خیلی بلندتر و والاتر هستند، عدالت آنها به معنی معصوم بودن از گناه و اشتباه و خطا نیست، هیچ کدام از بزرگان علم و دانش چنین چیزی نگفتهاند. تنها گروهی مبتدع و اهل هوی منکر عدالت صحابه بودهاند که خوشبختانه قابل اعتماد نیستند و بدون دلیل این اصل را انکار کردهاند، چون مجالی نداریم که به نقد و نظر و دیدگاه آنها بپردازیم به این توضیحات مختصر بسنده میکنیم.
عدالت صحابه با قرآن و سنت صحیح ثابت شده است.
قرآن: ۱- آیهی ۱۴۳ سورهی بقره:
﴿وَكَذَٰلِكَ جَعَلۡنَٰكُمۡ أُمَّةٗ وَسَطٗا﴾[البقرة: ۱۴۳]. «شما را امتی وسط و میانه رو قرار دادیم» وسط در هر چیزی یعنی بهترین و عادلترین آن.
۲- آیهی ۱۱۰ آل عمران:
﴿كُنتُمۡ خَيۡرَ أُمَّةٍ أُخۡرِجَتۡ لِلنَّاسِ تَأۡمُرُونَ بِٱلۡمَعۡرُوفِ وَتَنۡهَوۡنَ عَنِ ٱلۡمُنكَرِ وَتُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِۗ﴾[آلعمران: ۱۱۰]. «شما بهترین قومی هستید که به سود مردم بیرون شدهاید. به خوبیها سفارش میکنید و از بدیها نهی و به خدا ایمان دارید». بدون شک مخاطب اصلی اصحاب هستند.
۳- آیهی ۱۰۰ سوره توبه:
﴿وَٱلسَّٰبِقُونَ ٱلۡأَوَّلُونَ مِنَ ٱلۡمُهَٰجِرِينَ وَٱلۡأَنصَارِ وَٱلَّذِينَ ٱتَّبَعُوهُم بِإِحۡسَٰنٖ رَّضِيَ ٱللَّهُ عَنۡهُمۡ وَرَضُواْ عَنۡهُ﴾[التوبة: ۱۰۰]. «خداوند از سابقین اولین مهاجرین و انصار و کسانی که با نیکی از آنها پیروی کردند، راضی و خشنود است و آنها هم از خدا راضی هستند».
۴- آیهی ۱۸ سورهی فتح:
﴿لَّقَدۡ رَضِيَ ٱللَّهُ عَنِ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ إِذۡ يُبَايِعُونَكَ تَحۡتَ ٱلشَّجَرَةِ ﴾[الفتح: ۱۸]. «خداوند از مؤمنانی که زیر درخت با تو بیعت کردند راضی و خشنود است».
۵- آیهی ۲۹ سورهی فتح:
﴿مُّحَمَّدٞ رَّسُولُ ٱللَّهِۚ وَٱلَّذِينَ مَعَهُۥٓ أَشِدَّآءُ عَلَى ٱلۡكُفَّارِ رُحَمَآءُ بَيۡنَهُمۡۖ﴾[الفتح: ۲۹].
«محمد رسول و فرستاده خدا است و یارانی که همراه او هستند با دشمنان خشن هستند و با مسلمانان مهربان».
این آیات و آیات بیشمار دیگری ایمان و صداقت و بزرگی صحابه را بیان میکنند .چه تأییدی بالاتر بعد از تأیید خدا، که چیزی بر او پوشیده نیست و کلامش از همهی کلامها صادقتر، خوبتر و بزرگتر میباشد؟
احادیث رسول جهم پیرامون این اصل قرآنی روایت شده است و رسول اکرم جچون میان آنها زندگی کرده و تقوی و عدالت آنها را شناخته مردم را دعوت میکند و بدانها دستور میدهد که جایگاه صحابه من را بشناسید و آنها را اذیت نکنید.
۱- در صحیحین به صورت مرفوع روایت شده که «لَا تَسُبُّوا أَصْحَابِي، فَوَالَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ، لَوْ أَنَّ أَحَدَكُمْ أَنْفَقَ مِثْلَ أُحُدٍ ذَهَبًا مَا أَدْرَكَ مُدَّ أَحَدِهِمْ، وَلَا نَصِيفَهُ». «صحابه مرا دشنام ندهید. سوگند به خدا اگر یکی از شما به اندازهی کوه احد طلا ببخشد، نمیتواند به اندازهی یک مشت و حتی نیم مشت آنها ارزش بدست بیاورد».
۲- این خبر از رسول جبه تواتر رسیده که فرمودهاند: «خَيْرُ النَّاسِ قَرْنِي ثُمَّ الَّذِينَ يَلُونَهُمْ». «بهترین مردم، مردم دوران من است. سپس قرن بعد از آن».
۳- «اللَّهَ اللَّهَ فِي أَصْحَابِي، لَا تَتَّخِذُوهُمْ غَرَضًا بَعْدِي، فَمَنْ أَحَبَّهُمْ فَبِحُبِّي أَحَبَّهُمْ، وَمَنْ أَبْغَضَهُمْ فَبِبُغْضِي أَبْغَضَهُمْ، وَمَنْ آذَاهُمْ فَقَدْ آذَانِي، وَمَنْ آذَانِي فَقَدْ آذَى اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ، وَمَنْ آذَى اللَّهَ يُوشِكُ أَنْ يَأْخُذَهُ». «شما را به خدا قسم میدهم در مورد اصحابم، پس از من آنها مورد هجوم قرار ندهید، هرکسی آنها را دوست داشته باشد به خاطر دوستی من است که آنها را دوست دارد، و کسی که بغض آنها داشته باشد بدین خاطر است که بغض من دارد، کسی آنها را اذیت کند مرا اذیت کرده است و کسی مرا اذیت کند خدا را اذیت کرده است، کسی که خدا را اذیت کند، خدا او را میگیرد». [ترمذی، ابن حبان].
۴- بزار در مسند خویش با سندی که رجال آن مورد اطمینان هستند روای کرده که رسول الله جفرموده: «خداوند اصحاب مرا از میان جنیان و انسانها برگزیده کرد به جز پیامبران و مرسلین (که آنها درجهی بالاتری دارند)».
واقعیت تاریخ این حدیث را تأیید کرده و هرکسی تاریخ صحابه را مطالعه کرده باشد متوجه میشود آنها دارای چه علم و تقوی و پاکی اخلاق و دوری از هوی و هوس هستند و بزرگان صحابه مانند خلفاء راشدین میان صحابه چنین چیزی را مراعات مینمودند حتی اگر شخص تنها با مشاهدهی پیامبر به مقام صحابی رسیده بود.
روایت شده مرد بادهنشینی که انصار را دشنام داده بود پیش عمر سآوردند. عمر سگفت: «اگر نمیدیدم که با رسول خدا همنشین شده خوب سزایش میکردم ولی او صحابه رسول جاست» عمر با آن جرأت و دادگری خود آن را سزا نمیدهد حتی او را سرزنش نمیکند چون با ایمان رسول خدا را دیده است.
اگر یک آیه و حدیث در مورد آنها نازل و روایت نمیشد باز هم احترام آنها واجب بود و به عدالت و پاکی و امانتداری آنها اطمینان داشتیم، چون صفحات تاریخ را با جهاد و تلاش و خدمت به اسلام و جان دادن در راه خدا و فدا کردن هر چیزی در آن راه رنگین کردند، آنها از همهی کسانی که بعدشان آمدند بهتر و افضل هستند.
علماء و بزرگان هم همه اصحاب را خوب شناختند. حافظ احمد بیهقی /روایت کرده که امام شافعی /-همه جایگاه و عقل و فقه او را میدانند- در رسالهی قدیم خودش به تعریف و تمجید صحابه پرداخته و بعد از آن میگوید: «اصحاب در علم و اجتهاد و تقوی و عقل و استنباط از ما پیشی گرفتند، آراء و نظرات آنها برای ما از آراء و نظرات خودمان بهتر و پسندیدهتر است» [۷۳].
امام ابو زرعه رازی /میگوید: «اگر کسی را دیدی که ارزش و جایگاه صحابه را خدشهدار میکند بدانید که زندیق است چون رسول خدا حق است قرآن حق است و آنچه رسول آورده حق است و هر چیزی که از طرف خدا و رسول به ما رسیده توسط آنها بوده و زندیق و دوستان آنها میخواهند با شک و شبهه در گواهان ما (اصحاب)، قرآن و سنت را باطل کنند. پس زندیق بودن سزاوار آنها است».
چه کلامی از کلام ابو زرعه/حکیمانهتر است که خداوند آن را بر زبان ایشان جاری کند.
مبادا، آنچه از دوخلیفهی رسول جیعنی ابوبکر و عمر در مورد سختگیری برخی از صحابه و بعضی از روایتها، نقل شده، شما را به شک بیندازد، این کار آنها تهمت و تجریح اصحاب نیست. بلکه احتیاط در دین است و خلفاء راشدین با این احتیاط فراوان و محکم در روایت و احادیث حکم کردهاند و این چیز آشکارا در کلام عمر سبه ابوموسی اشعری سدیده میشود که خطاب به او میگوید: «بدان من تو را متهم نمیکنم ولی موضوع حدیث رسول اکرم جاست» آیا این کلام زیبا در مورد ابوموسی مجالی برای شک باقی میگذارد.
[۷۳] مقدمه ابن صلاح ص ۲۶۳