نگاهی به سخنان «فینک»؟
حقیقتاً اظهارات فینیک و همفکرانش تحول مهمی در تاریخ خاورشناسی به شمار میآید، بعد از آنکه دیدگاه گولدزیهر و همنوعانش، سالیانی دراز بر فکر مستشرقین سیطره یافته بود، کسانی از میان خود آنان سر بر میآورند و نظریاتشان را پیرامون حدیث و محدثان نقد و به حق اعتراف نمودند. وآن اینکه حدیث بر پایههایی محکم و خدشه ناپذیر مبتنی است وریشهی آن به دوران نبوت برگشته و حاصل تحول دینی، سیاسی و اجتماعی مسلمانان نمیباشد چنانکه زیهر میپندارد.
در حقیقت گفتههای فینیک و همفکرانش، نزدیکترین نظریه به حق است که مسلمانان و به ویژه محدثان بدان اعتراف نمودهاند و در نتیجه یکی میشوند.
با همه اینها میگویم که از ملاحظات دقیقی که فینک بر اکثر خاورشناسان داشته است این است که، آنان ماجرای «غرانیق» را تأیید میکنند در حالیکه یکی از پوچترین و ناممکنترین مسائل محسوب میگردد. چون عصمت پیامبر جرا زیر سؤال برده و خدشهای بر پیامبرش وارد میکند. در حالیکه میبینیم آنها حکم بر جعلی بودن یا حداقل شک و تردید، نه تنها بر احادیث صحیح بلکه بر صحیحترین احادیث وارد میکنند، همچنانکه پیرامون حدیث مورد اتفاق: (بار سفر جز بهسوی سه مسجد نبندید...) که بخاری و مسلم روایتش کردهاند دیدگاه عجیبی را مطرح میکنند.
میگویم: روش اکثر آنان چنین است، حدیث جعلی را صحیح و صحیح را ضعیف میپندارند و هوی و تعصب ایشان است که آنها را وادار به چنین موضعگیریِ غیر علمی کرده است و باعث شده کینه پنهانشان علیه اسلام، پیامبر ج، قرآن کریم و سنت آشکار شود.
یکی دیگر از نقدهای تیز بینانهی «فینیک» این است که راویان مسلمان متعصب نبوده بلکه بیطرفی را حفظ نمودند، و دلیل او بر این ادعا این است که راویان مسلمان همانگونه که احادیث دال بر عصمت پیامبر جاز هر آنچه به نبوت و توحید لطمه وارد میکند روایت میکنند، روایتی که عصمت و مقام نبوتش را نیز مخدوش مینماید نقل و گزارش میکنند. آنان اگر به بخش نخست اکتفا میکردند اشکالی نداشت ولی رعایت امانت و درستکاری در زمینهی روایت باعث شده است که حتی آنها از روایتهایی که ضربه بر عقیدهی صحیح و عصمت هم وارد مینمایند، پرهیز نکردهاند.
ولی این بدین معنی نیست که آنان روایت میکنند و درجهی روایت را اعم از صحت، حسن، ضعف و یا جعلی بودن را روشن نمیسازند هرگز، ایشان روایت کرده و به تبیین درجهاش میپردازند و یا دیگر دانشمندان محدث این مسئولیت را بر عهده میگیرند، چون همهی محدثان ودیگران نیز اجماع دارند حدیث جعلی جز به همراه بیان ساختگی بودنش روایت نمیگردد و گرنه روایت کنندهای که از آن اطلاع دارد، بینهایت گناه کار است.