دروغ گفتن بر زبان علماء برای متهم کردن ابوهریره
در صفحهی ۱۶۹ میگوید: «اتهام زدن و انکار کردن بر ابوهریره ادامه یافت تا دوران تابعین و تابع تابعین» و بعد از آن برای اثبات ادعاهای باطل و دروغ خود کلامهای غیر صحیحی به امام ابی حنیفه /و ابراهیم نخعی /و اعمش /و ابی جعفر اسکافی /و ابن اثیر نویسندهی کتاب المثل السائر نسبت میدهد. تا اینکه میگوید: «مسأله مصراه در مجلس هارون الرشید به بحث و گفت و گو گذاشته شده و صدای حاضرین بلند شد. بعضی به حدیث ابوهریره [۹۲]استناد کردند و بعضی دیگر حدیث او را رد کردند و گفتند: ابوهریره متهم است. در پایان هارون رشید هم قول آنها را قبول کرد».
پاسخ:
آنچه به ابوحنیفه نسبت داده که گفته صحابه همه عادل هستند مگر چند نفر از جملهی آنها ابوهریره و انس بن مالک است. این کلام به هیچ کتاب موثقی نسبت داده نشده و سند آشکاری ندارد تا صحت و ضعف آن بیان شود ولی من یقین دارم که دروغ است، از جهتی این کلام مخالف کلام دیگر وصحیح ایشان میباشد که فرموده «هر چیزی از رسول خدا روایت شود بر سر و چشم میگذاریم» این کلام ثابتی از ایشان است و حدیث ابوهریره و دیگران را شامل میشود.
اما این قضیه که همهی اصحاب عادل هستند، هیچ کدام از بزرگان و امامان اربعه و یاران قابل اعتماد آنها مخالف عدالت صحابه نیستند، ولی یکی از اصول مذهب حنفی این است که روایت آن راوی پذیرفته میشود که فقیه و مجتهد باشد، چه روایت او هماهنگ قیاس یا مخالف باشد فرق نمیکند، ولی اگر فقیه و مجتهد نباشد، وقتی روایت او پذیرفته میشود که موافق قیاس باشد، اما اگر روایت مخالف قیاسی، و موافق با قیاسی دیگر باشد، نیز حدیث او قبول است، اما اگر روایت او با تمام قیاسها مخالف باشد، روایت او پذیرفته نیست، این به این دلیل میباشد که روایت حدیث به معنی، بین آنها مشهور و معروف بود. چرا که زمانی که راوی در فقه مشکل داشته باشد، هیچ تضمینی نیست از اینکه چیزی به حدیث نیافزاید، یا کم نکند چون در نقل معنی ممکن است دچار اشتباه شود و از همه این احتمالات در امان نیستیم. لذا با فقیه نبودن راوی اطمینان به او در نقل درست معنی حدیث، از دست میرود. واحناف برای این موضوع به حدیث «مصراه» مثال میزنند. حنفیها میگویند: این حدیث مخالف قیاس است چون با قرآن و سنت و اجماع ثابت شده است که ضمانت جنس تلف شده، یا با مثل آن است یا قیمت آن [۹۳]. بعضی دیگر از احناف آن حدیث را نمیپذیرند نه بخاطر مخالف آن با قیاس، بلکه به خاطر با کتاب و سنت و اجماع مخالف است.
بنابراین بیان شد که بعضی از حنفیها احادیث ابوهریره سرا نپذیرفتهاند ولی هرگز او را متهم به کذب نکردهاند و عدالت و صداقت او را زیر سؤال نبردند، آنچنانکه مؤلف گمان کرده و بر حنفیه هم جنایت کرده است و آنها را به رهاکنندگان حدیث و مهاجمان به صحابه مخصوصاً ابوهریره متهم میسازد. ولی آنها تنها بر اساس اصل مذهب خود بعضی از احادیث را نپذیرفتهاند.
[۹۲] حدیث مصراة را امام بخاری در صحیحش روایت کرده است، «کتاب بیوع، باب الـمحفلة والـمصراة» عن ابی هریره: که گفت: رسول الله فرمودند: شتر و گوسفند را برای فروش تصریه نکنید، پس کسی که چنین حیوانی را خرید، و بعد از دوشیدن متوجه شد، یا اینکه آن را نگه دارد اگر خواست یا اینکه همراه با یک صاع خرما برگرداند. مصراة: عملی است که فروشنده حیوان قبل از فروش حیوانش شیر حیوان را برای چند روز نمیفروشد تا اینکه زیاد جلوه دهد. و مشتری دچار اشتباه میشود. (مترجم) [۹۳] التوضیح على التاویح: ج ۲، ص ۲۴۲-۴۳۵.