سبقت محدثین نقاد از ابن خلدون در تضعیف بعضی از روایات
در صفحه ۳۳۱ در خاتمه، کلام ابن خلدون را در نقد روایات ذکر میکند که با آن میتوان صحیح را از ضعیف تشخیص داد.
البته کلام ابن خلدون در نهایت دقت و زیبایی است و کسی آن را انکار نکرده ولی میخواهم به نویسنده بگویم: محدثین خیلی پیشتر از ابن خلدون این موارد را ذکر کرده و آن را عملی کردهاند [۱۶۵].
همچنین دوست دارم بگویم: ابوریه یکی از سرسختترین مخالفان این قواعد است. او در رسیدن به هوی و خواسته خود، در اموری که بطلانش از بدیهیات است واقع میشود. و مهمترین دلیل بر این مسأله این است، که ابو ریه روایت میکند و میگوید: ابوهریره بر سفره معاویه مینشست و پشت سر علی نماز میخواند، کدامین عقل این را میپذیرد [۱۶۶]؟ معاویه در شام بود و علی در کوفه؟ همچنین اقوال نسنجیده و چرندیات زیادی در کتاب این نویسنده بسیار پیدا میشود.
[۱۶۵] به اصول تفسیر ابن تیمیه و تفسیر ابن کثیر متوفی ۷۷۴ نگاه کنید. [۱۶۶] آیا او واقعا این قواعدی که از آن دم میزند، بر همین روایتهایی که به آنها استدلال میکند و از آن برای نقد محدثین و روایتهای آنها بکار میگیرد، بکار گرفته است یا نه؟