پاسداری راستین از سنت پیامبر صلی الله علیه و سلم

فهرست کتاب

طعن ابو ریه بر کعب الأحبار و ردی بر آن:

طعن ابو ریه بر کعب الأحبار و ردی بر آن:

در صفحه‌ی ۱۰۸ عنوانی به اسم «الاسرائيليات في الحديث» را ذکر کرده و سپس منشأ آن را ذکر می‌کند وسپس از کعب الأحبار و وهب بن منبه و عالمانی از اهل کتاب که مسلمان شده‌اند شروع کرده و در مورد کعب خیلی عجولانه و بسیار زیاد سخن رانده است و او را اولین صهیونیست به حساب می‌آورد.

نظر من در مورد قضاوت و تحلیل او به شرح ذیل است:

۱- کعب یکی از تابعین بزرگوار است؛ و علمای جرح و تعدیل -که چیزی زیر ذره‌بین آنها گم نمی‌شود- او را به وضع یا صفات مذموم دیگر متهم نکرده‌اند و جمهور علماء، کعب را موثوق به می‌داند [۴۹]، بدین سبب میان ضعفاء و متروک‌ها، ذکری از او نیست.

امام ذهبی/در کتاب «تذكرة الحافظ» شرح حال کوتاهی از ایشان ذکر فرموده‌اند، و امام ابن عساکر در «تاریخ دمشق» و ابو نعیم «الحلية» مفصلاً در مورد او توضیح داده‌اند.

ابن حجر در «الاصابة» و «تهذيب التهذيب» برای او عنوانی را قرار داده‌است و همه ناقدان و تاریخ‌نگاران در مورد او گفته‌اند: «ثقه» است.

بخاری از معاویه با سندش از معاویه روایت می‌کند که در حالی که برای بعضی از قریشیان -هنگامی که در زمان خلافتش حج کرد-: سخن می‌گفت در مورد کعب اظهار نظر کرد و گفت: «که کعب یکی از راست‌گویان اهل کتاب است که مسلمان شده‌اند ولی ما از او تجربه دروغ دیده‌ایم»، و این روایت نظر ناقدان حدیث در مورد کعب را به چالش می‌کشاند و بعضی از روایت‌های کعب را خدشه‌دار می‌کند.

اما این نمی‌تواند دلیل باشد تا کلام نویسنده را قبول کنیم و مانند او کعب و امثال کعب را دروغگو و واضع بدانیم.

هرچند این کلام معاویه است که مردی تیزهوش بوده و سیرت مردان و دسیسه‌هایشان از او پنهان نمی‌ماند، نه از کعب می‌ترسد و نه برای او چاپلوسی می‌کند و اگر از کعب چیزهای بیشتری می‌دید قطعاً آن را پنهان نمی‌کرد و می‌گفت. ولی بزرگان نسبت به کعب دیدگاه نیکویی دارند، ابن حبان در «الثقات» می‌گویند: «هدف معاویه این بوده که بعضی مواقع اشتباه می‌کند نه اینکه بگوید او کذاب و دروغگو است».

ابن جوزی/می‌گوید: «یعنی بعضی چیزهایی که کعب از اهل کتاب نقل می‌کند دروغ است نه اینکه خودش دروغ بگوید چون کعب یکی از بزرگان است» قبل از ابن جوزی، ابن عباس سدر مورد کعب گفته:« قبل از او تغییر وتحریف ایجاد کردند و(و این باعث شد او) در دروغ بیافتد» [۵۰].

اما فراموش نکنیم ابن جوزی متخصص نقد بوده و در این میدان صاحب قدرت و ملکه‌ای است که کسی از زیر ذره‌بین نقد او گم نمی‌شود ویک تنه اعلان جنگ با وضاعین کرده است، و کتاب «الموضوعات» یکی از مشهورترین کتاب‌های او است، هر چند به خاطر اینکه گاهی در صدور حکم وضع آسانگیری می‌کرده از وی ایراد گرفته‌اند. بنابراین اگر او در مورد کعب، نظر مؤلف وأمثال ایشان مبنی بر کذاب ووضاع بودن کعب را داشت کوچک‌ترین تردیدی در تجریح و طعن او به خود راه نمی‌داد، و از جمله معاویه در مورد او برداشت نیک نمی‌کرد، خصوصا که زبانش نسبت به وضاعین بسیار تیز و برنده است، آنچنان که خود آشکارا در مقدمه کتابش آن را بیان نموده است.

این‌چنین برای ما آشکار می‌شود که بر اساس گفته‌های بزرگان حدیث، کعب دروغگو و جعل‌کننده نبوده، هر چند در نقل از اهل کتاب دچار اشتباه و خطا شده است، واگر او در کلام اهل کتاب تلاش خود را برای یافتن حق از ناحق را بکار می‌برد، بی‌شک که اولاتر و زیباتر می‌نمود.

[۴۹] الـمقالات للکوثری: ص ۳۱. [۵۰] الـمقالات للکوثری ۳۱.