نمونههایی از شرح و تبیین قرآن با سنت
۱- آیه: ﴿وَأَقِيمُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتُواْ ٱلزَّكَوٰةَ﴾«نماز را برپادارید و زکات را پرداخت کنید».
قرآن تعداد نمازها و کیفیت آن و اوقات آنها و واجب و سنت بودنشان را بیان نکرده است. سنت محمدی آمده و آنها را بیان کرده است. همچنین زمان فرض شدن زکات در مال و مقدار آن و حد نصاب و اموال زکاتی را بیان نفرموده، بلکه سنت همه آنها را شرح دادهاست.
۲- آیهی ۳۸ سورهی مائده: ﴿وَٱلسَّارِقُ وَٱلسَّارِقَةُ فَٱقۡطَعُوٓاْ أَيۡدِيَهُمَا جَزَآءَۢ بِمَا كَسَبَا نَكَٰلٗا مِّنَ ٱللَّهِۗ وَٱللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٞ ٣٨﴾[المائدة: ۳۸]. «دست مرد دزد و زن دزد را به خاطر عملی که انجام دادهاند و به عنوان کیفری از سوی خدا قطع کنید و خداوند چیره و حکیم است».
قرآن بیان نمیکند دزدی چیست و برای چه مقداری دست دزد قطع میشود و هدف از دستها چه قسمت از آنهاست و از کجا باید قطع شود، همه اینها را سنت بیان کرده است.
۳- آیهی ۲۱۹ سوره بقره: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِنَّمَا ٱلۡخَمۡرُ وَٱلۡمَيۡسِرُ وَٱلۡأَنصَابُ وَٱلۡأَزۡلَٰمُ رِجۡسٞ مِّنۡ عَمَلِ ٱلشَّيۡطَٰنِ فَٱجۡتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمۡ تُفۡلِحُونَ ٩٠﴾[البقرة: ۲۱۹].
«میخوارگی و قمار بازی و انصاب [۹]و ازلام [۱۰]پلیدند و عمل شیطان میباشند پس از آنها دوری کنید تا اینکه رستگار شوید».
در این آیهی حد و سزای شراب خوار مشخص نشده است و سنت آن را بیان نموده است.
۴- آیهی ۲ سورهی نور: ﴿ٱلزَّانِيَةُ وَٱلزَّانِي فَٱجۡلِدُواْ كُلَّ وَٰحِدٖ مِّنۡهُمَا مِاْئَةَ جَلۡدَةٖۖ وَلَا تَأۡخُذۡكُم بِهِمَا رَأۡفَةٞ فِي دِينِ ٱللَّهِ إِن كُنتُمۡ تُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِ وَٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِۖ﴾[النور: ۲]. «هر یک از زن و مرد زناکار را صد تازیانه بزنید و در دین خدا رأفت نسبت بدیشان نداشته باشید اگر به روز قیامت ایمان دارید».
بیان نشده این حکم برای چه کسی است. سنت تبیین میفرماید این حکم برای زناکار غیر محصن است و اگر محصن (متأهل) باشد حد آن رجم است.
۵- آیهی ۱۱۸ سورهی توبه:
﴿وَعَلَى ٱلثَّلَٰثَةِ ٱلَّذِينَ خُلِّفُواْ حَتَّىٰٓ إِذَا ضَاقَتۡ عَلَيۡهِمُ ٱلۡأَرۡضُ بِمَا رَحُبَتۡ وَضَاقَتۡ عَلَيۡهِمۡ أَنفُسُهُمۡ وَظَنُّوٓاْ أَن لَّا مَلۡجَأَ مِنَ ٱللَّهِ إِلَّآ إِلَيۡهِ ثُمَّ تَابَ عَلَيۡهِمۡ لِيَتُوبُوٓاْۚ إِنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلتَّوَّابُ ٱلرَّحِيمُ ١١٨﴾[التوبة: ۱۱۸]. «و [نیز] بر آن سه تن که [از دستور رسول ج]تخلف کرده و بر جاى مانده بودند [و قبول توبه آنان به تعویق افتاد] تا آنجا که زمین با همه فراخىاش بر آنان تنگ گردید و از خود به تنگ آمدند و دانستند که پناهى از خدا جز بهسوى او نیست پس [خدا] به آنان [توفیق] توبه داد تا توبه کنند بىتردید خدا همان توبهپذیر مهربان است».
قرآن داستان و جرم آنها را بیان نفرموده، سنت به بهترین گونه آن را توضیح دادهاست.
این نمونهها و نمونههای فراوان دیگر که قابل شمارش نیستند، اگر سنت اینها را بیان نمیفرمود معانی این آیات برای ما گنگ و نامعلوم باقی میماندند و نمیتوانستیم آنها را بفهمیم و تنها صحابه و پیروان آنها، که شاهد و گواه ماجرا بودند از این حقیقت آگاه بودند و بس.
ابن مبارک از عمران بن حصین روایت میکند که به مردی گفت: «تو مرد نادانی هستی آیا میتوانی در قرآن پیدا کنی که نماز ظهر چهار رکعت است و با صدای آهسته خوانده میشود. بلکه رسول خدا عدد رکعات وکمیت زکات و مانند آن را بیان نموده است. سپس مالک ادامه میدهد: آیا اینها را در کتاب خدا پیدا میکنید؟ پس بدان که قرآن مجمل بیان کرده وسنت تبیین کنندهی قرآن است».
و اوزاعی از حسان بن عطیه روایت میکند: «وحی بر رسول خدا جنازل میشد و هنگام تفسیر و تبیین آن جبرئیل حضور پیدا میکرد».
مکحول میگوید: «قرآن به سنت نیازمندتر است (برای بیان احکام) تا سنت به قرآن».
امام احمد میفرماید: «سنت مبین و مفسر قرآن است».
[۹] مکانی بوده که قربانی برای بتها انجام میشده است. [۱۰] ظرفهایی بوده که نوشیدنیهایی که نذر بت میشده در آن ریخته میشده است.