خیانت علمی ابوریه
ابوریه در مورد نقل روایت یا اقوال علماء از دو جهت مرتکب خیانت علمی میشود:
۱- کتاب «البداية والنهاية» را به عنوان مرجع ذکر میکند وخواننده را دچار این توهم میکند که چنین نتیجههای ستمگرانه را از کتاب ابن کثیر گرفته است. در حالی که ابن کثیر در حدیث «الامناء ثلاثه» بعد از ذکر طرق حدیث میگوید: همه سندهای حدیث ضعیف هستند، و سپس میگوید: ابن عساکر بعد از ذکر این حدیث، احادیث موضوع زیادی در فضل معاویه آورده است، عجیب این است که چطوری ابن عساکر با این همه علم و درایت و حفظش متوجه نکارت و ضعف رجال حدیث نشده است؟! و ابن جوزی به وضع این احادیث اشاره کرده است و سیوطی نیز این حکم را پذیرفته است [۱۳۰].
۲- برای اینکه ابن عدی این حدیث را از ابوهریره روایت نکرده، بلکه راوی حدیث را واثله بن اسقع به شمار آورده است و حدیث «السهم» از انس و ابن عمر روایت شده است که مجموع طرق آن جعلی میباشند، پس اگر این وضعیت احادیث باشد. تمام افترائات و دروغهای ابوریه خنثی میشوند».
اما اینکه در صفحه ۱۸۹ میگوید: «طرفداری او از بنی امیه او را وادار میکرد که مردم را به دادن صدقات و مالیات به حکومت تشویق کند، و از شورش علیه آنها و دشنام دادنشان نهی میکرد، و برای اثبات ادعای خود «الشعرو الشعراء» که هیچ اعتبار روایی ندارد را از قول عجاج الرازی نقل میکند. حتی اگر روایت صحیح باشد، چیزی در روایت نیست که ابوهریره را خدشهدار کند، و یقینا ابو ریه بخاطر کینه و بغضی که بر ابوهریره دارد، هر چیز را بر علیه او میپندارد، این حدیث غیر از نصیحت یک فرد مسلمان به پرداخت زکات، چیز دیگری نیست، و در روایت چنین آمده است: «چیزی نمانده که سربازان شامی به سراغ شما بیایند» ولی ابوریه کلام او را به طرفداری و چیره خوار بودن بنی امیه تفسیر کرده است. اما عبارت بر عکس آن است، چون او به عدم رضایت از آنها اشاره میکند. اما از قدیم گفته شده است هوی انسان را کور و کر میکند.
[۱۳۰] اللائی الـمصنوعة: ج ش ۱، ص ۲۱۶-۲۱۹.