۳- اتهام محدثین به اینکه زیاد به نقد متن احادیث توجه نکردهاند
نویسندهی کتاب [ضحی الاسلام: ج۲، ص۱۳۱،۱۳۰] به هنگام بحث از موضوع نقد و بررسی حدیث از سوی محدثین میگوید: ولی ایشان نقد داخلی -یعنی نقد متن حدیث- را زیاد مورد توجه قرار نداده و دامنهاش را گسترش ندادند. به متن حدیث نپرداختند که آیا فلان متن با واقعیت خارجی انطباق دارد یا نه؟ برای مثال: آنچه ترمذی از ابو هریره روایت کرده که پیامبر جفرمود: «الْكَمْأَةُ مِنَ الْمَنِّ، وَمَاؤُهَا شِفَاءٌ لِلْعَيْنِ، وَالْعَجْوَةُ مِنَ الْجَنَّةِ، وَهِيَ شِفَاءٌ مِنَ السَّمِّ». «قارچ از جنس منّ (گزنگبین یا عسلک) است [۱۷۸]و آب آن باعث شفای بیماریهای چشم است. و خرمای عجوه از بهشت و شفای زهر میباشد».
آیا آنان در نقد حدیث، قارچ را امتحان کرده و آیا پادزهر در آن وجود دارد؟ آری ایشان روایت کردهاند که ابوهریره گفته: سه یا پنج یا هفت عدد قارچ را آوردهام و عصارهی آنها را در یک ظرف شیشهای ریختم، کنیزکی داشتم که چشمانش کم سو بود، چشمانش را با آن سرمه کشید و بهبود یافت [۱۷۹]. ولی این گفتهی ابوهریره برای اثبات صحت حدیث کافی نیست، زیرا نمیتوان برای تشخیص و اثبات خاصیت دارویی به یک آزمایش جزئی اکتفا کرد. بلکه بایستی بارها در بوتهی آزمایش قرار داده شود، از این بهتر هم این است که تجزیه گردد تا عناصر تشکیل دهندهاش شناخته شود. اگر تجزیه نمودن در آن زمان ممکن نبوده میبایست آزمایش و جست و جوی کامل جای آن را میگرفت، پس این است روش شناخت صحت یا جعلی بودن حدیث.
پاسخ آن بدینگونه است که:
۱- این حدیث صحیح و در صحیحترین و معتبرترین کتابهای حدیث یعنی صحیح بخاری و مسلم آمده و دیگران نیز همچون ترمذی در «جامع» و ابن ماجه در «سنن» روایتش کردهاند. در سند آن چیزی وجود ندارد که نشانهی جعلی بودنش باشد. و در متنش هم چیزی وجود ندارد که مخالف عقل، یا نقل و یا یافتههای موجود در جهان خارج باشد. تا دانشمندان اهل حدیث در آن به شک افتند. هر حدیثی که صادر شدنش از پیامبر جبه اثبات رسیده باشد نمیتوان در آن شک کرد، زیرا از طریق وحی وارد شده پس نباید راجع به این حدیث در پذیرش و اعتقاد به وجود شفا در آن اختلافی وجود داشته باشد. و اگر این حدیث از روی اجتهاد بوده و وحی از آن سکوت کرده به عنوان تأیید خداوند برای پیامبرش و به منزلهی وحی تلقی میشود. چون هم از لحاظ شرع و هم از لحاظ عقل محال است خداوند پیامبرش را دربارهی چیزی باطل و نادرست تأیید نماید. آن کار هرچه باشد، عاملی برای شک کردن در آن وجود ندارد. از این رو آنچه حدیث مزبور بر آن دلالت میکند، وجود شفای بیماریهای چشم در قارچ است و نباید در آن شک نمود و آنچه از حدیث سریعاً به ذهن میرسد این است که مراد از قارچ، آب آن است که برای چشم دارو به حساب میآید. و این همان چیزی است که صحابی بزرگوار ابوهریره از آن برداشت نمود و قارچ را فشرد و آبش را در چشم کنیزش که کم سو بود چکاند و به اجازهی خداوند مهربان شفا یافت.
۲- مسلمانان از زمان صحابه تا کنون در تجربه و آزمایش کردن کوتاهی نکردهاند. مثلاً ابوهریره آن به آزمایش میپردازد. ابن القیم در کتاب: «زاد الـمعاد في هدی خیر العباد»، به اعتراف پزشکانی بزرگوار از جمله: مسیحی، ابن سینا و دیگران اشاره میکند که آب قارچ، بینایی چشم را روشنتر میکند و حاوی جوهر لطیف و نازکی است که دال بر احاطهی آن است، و سرمه کشیدن بدان برای کم بینایی و چشم دردِ شدید، مفید است [۱۸۰].
همچنین در کتاب تذکره اثر داود انطاکی نیز آمده که سرمه کشیدن با آب آن، سفیدی چشم را صیقل میدهد. امام نووی در کتاب: شرح صحیح مسلم [۱۸۱]نقل میکند که یکی از دانشمندان معاصر او کور شده و بینایی خود را از دست داده بودند، تنها با آب قارچ چشمش را سرمه کشید و بهبود یافت. نووی میگوید: آن عالم، استادی اهل صلاح و نیکوکار و راوی حدیث بود.
عدهای معتقد بودند باید آن را به صورت ترکیب با دیگر ادویه بکار برد. گفته خویش را با برخی آزمایشهای انجام شده تأیید کردهاند، و آن اینکه قارچی را آورده، عصارهاش گرفته و چشمی را با آن سرمه کشیدهاند که در نتیجه چشم آشفته و بیقرار گشته است.
غافقی در کتاب: «الـمفردات» میگوید: آب قارچ وقتی با سنگ سرمه خمیر شود و چشم بدان سرمه کشیده گردد بهترین دارو برای چشم است، چون پلک را تقویت و نیروی بینایی را افزایش میدهد.
پس میبینیم برخی مسلمانان به ویژه دانشمندان در اجرای آزمایشات بر حسب قدرت و امکانات موجود در آن دورانها کوتاهی نکردهاند. برخی از پزشکان معتقد بودهاند آب قارچ به تنهایی و بدون ترکیب با چیز دیگری داروی چشم است و برخی هم بر این باورند با مخلوط کردن با دیگر دواها باید بکار گرفته شود.
۳- در این دورانی که علم پیشرفت کرده و دانش پزشکی گامهای بلندی برداشته تا جاییکه پزشکان در درمان برخی بیماریهای عالج ناپذیر به موفقیت دست یافته و توانستهاند به امر مهم پیوند اعضاء بپردازند، اگر گروهی از پزشکان متخصص در رشتههای مختلف پزشکی با همکاری عدهای از داشنمندان متخصص علم حدیث (با هر دو شاخهی روایت و درایت) به تحقیق و بررسی نظرات پزشکی پیامبر ج(طب نبوی) بپردازند فواید بسیاری در بر دارد و برایشان روشن میشود بسیاری از احادیثی که خاور شناسان و دنباله روان مسلمانانشان در آنها به تردید افتادهاند از نظر معنا و درایت صحیح است همچنانکه از لحاظ سند و روایت نیز صحیح میباشد، و به این نتیجه میرسند که اینگونه احادیث از جمله معجزات پیامبر جمحسوب میگردد. چون پیامبر بزرگوار نه پزشک بوده و نه به کار پزشکی پرداخته است. و در دوران نبوت و بعد از آن هم پزشکی جود نداشتهاند که این حقایق را بداند تا پیامبر جاز آنها یاد گرفته باشد.
پس راه چارهای باقی نمیماند جز اینکه بگوییم این احادیث از طریق وحی وارد شدهاند، خداوند راست میفرماید که:
﴿وَمَا يَنطِقُ عَنِ ٱلۡهَوَىٰٓ ٣ إِنۡ هُوَ إِلَّا وَحۡيٞ يُوحَىٰ ٤﴾[النجم : ٣-٤]. «و از روی هوا و هوس سخن نمیگوید. آن، چیزی نیست مگر وحی و پیامی که نازل میشود».
۴- نمیشود از طریق آزمایش، به صحت یا سقم این حدیث و امثال آن پی برد، زیرا مقصود حدیث به صورت یقینی مشخص نیست، چون بر آن نص نگذاشته که هر گونه قارچی دارو است، چه ممکن است پیامبر آن را دربارهی قارچی مخصوص یا نوعی از آن گفته باشد و همچنین اشارهای به این امر نکرده که برای همهی بیماریهای چشم مفید است یا برای تمام دورانها و یا نسبت به همهی انسانها یکسان باشد.
این مسأله از جمله قوانین دینی به شمار نمیآید که تا روز آخرت ثابت و تغییر ناپذیر باشند، چه امکان دارد قارچ مخصوصی در زمان پیامبر ج، در منطقهای و برای بیماری معینی دارو بوده باشد، پس اگر آزمایش موفق از آب در نیامد دال بر عدم صحت حدیث و مطابقت نکردن با واقعیت نمیباشد. چون ممکن است آن بیماری که آزمایش روی آن انجام شده از بیماریهایی نباشد که قارچ در درمان آن مفید است، و یا نوع قارچی که مورد استفاده قرار گرفته، همان قارچی نباشد که مورد نظر حدیث بوده است. و نیز جایز است موفقیتآمیز نبودن آزمایش بخاطر علتی خارج از طبیعت قارچ باشد.
خود ما در عصر پیشرفت لجام گسیخته علوم پزشکی میبینیم یک نوع عمل پزشکی که جزو حقایق علمی ثابت قرار گرفته شده، گاهی موفقیتآمیز نمیباشد. و گاهی نیز بخاطر شرایط بیرونی یا طبیعت دارو، یا وجود پارهای آلودگیهای جوی، یا نقص خود دستگاهها، یا اشتباهات پزشک در تشخیص دارو و یا به دلیل قرار نگرفتن دارو در نقطهی بیماری موفقیت نخواهد داشت. برادران پزشکِ کار آزموده و ورزیده بیشتر از من در این راستا اطلاع و آگاهی دارند، پس چطور میتوان گفت: آزمایش تنها راه تشخیص صحت یا سقم حدیث است؟
علاوه بر آن، گیاهان دارویی گاهی خاصیتشان از بین میرود، قارچ و دیگر مخلوقات در اصل بدون مضرات آفریده شدهاند، پس از آن آفات و مضرات به سبب عوامل دیگری از قبیل مجاورت با محیط پیرامون، ترکیب شدن با دیگر گیاهان و یا اسبابی دیگر، عارض میشوند، از این رو اگر امروز قارچی را به زیر آزمایش ببریم، موفقیتآمیز نبودنش برای حکم بر دروغ بودن حدیث کافی نیست، چه ممکن است خواصش را ازدست داده باشد، و بیشتر گیاهان خواص داروییشان را به مرور زمان یا تغییر محیط از دست میدهند:
مقالهای که در روزنامهی «الاهرام» قاهره روز جمعه ۶/۱۰/۱۹۶۱ ص ۱۴ تحت عنوان: «حدیقة النباتات الطبیة» «باغ گیاهان دارویی»، به چاپ رسید، گفتههای مرا تأیید میکند که میگوید: نظریههای پزشکی اعتراف میکنند که گیاهان پزشکی بسیار حساس هستتد و خواص خود را با تغییر خاک، یا حرارت و گرما، یا رطوبت و یا اندازهی ارتفاع از سطح آب از دست میدهند. و گاهی گیاهان عناصر دیگری را به بار میآورند که به علت انتقال از محیطی به محیطی دیگر دارای ویژگیها و خواص تازهای هستند. برخی مناطق کشاورزی ایتالیا کوشیدند شاهدانه را برای تهیه داروی مسکن بکارند، ولی گیاه مورد نظر خاصیت تسکین دهندگی نداشت و رشتهها و الیافی ضخیم برای ساخت بادبان کشتیهای بادبانی به بارآورده در حالیکه این الیاف به هیچوجه در پرورشگاه اصلی گیاه وجود نداشت.
[۱۷۸] من و سلوی که خداوند بر بنی اسرائیل نازل نمود. [۱۷۹. - صحیح بخاری: کتاب الطب، باب: الـمن شفاء للعین. صحیح مکتب الاشربة، باب: فضل الکمأة ومداراة العین بها. [۱۸۰] زاد الـمعاد: ۴/۳۵۹. [۱۸۱] شرح صحیح مسلم نووی در حاشیهی قسطلانی: ۸/۳۱۲. فتح الباری شرح صحیح بخاری: ۱۰/۱۶۵.