جایگاه سنت در دین اسلام
قرآن کریم اولین اصل و اساس اسلام، و سنت پاک، اصل دوم. و جایگاه آن نسبت به قرآن، بیان کننده و توضیحدهندهی آن است. مجملهای قرآن را تبیین و مسائل مشکل آن را بیان و مطلقها را مقید و عامها را تخصیص و مختصرهای آن را بسط میدهد.
خداوند در آیه ۴۴ سوره نحل میفرماید:
﴿بِٱلۡبَيِّنَٰتِ وَٱلزُّبُرِۗ وَأَنزَلۡنَآ إِلَيۡكَ ٱلذِّكۡرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيۡهِمۡ وَلَعَلَّهُمۡ يَتَفَكَّرُونَ ٤٤﴾[النحل: ۴۴].
«(که آنها را) با دلایل روشن و کتابها (فرستادیم) و (ما این) قرآن را بر تو نازل کردیم تا برای مردم روشن سازی، آنچه را که بهسوی آنها نازل شده است، و باشد که آنها بیندیشند».
و همچنین آیه ۵۲-۵۳ سورهی شوری میفرماید:
﴿وَإِنَّكَ لَتَهۡدِيٓ إِلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِيمٖ ٥٢ صِرَٰطِ ٱللَّهِ ٱلَّذِي لَهُۥ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِي ٱلۡأَرۡضِۗ أَلَآ إِلَى ٱللَّهِ تَصِيرُ ٱلۡأُمُورُ ٥٣﴾[الشوری: ۵۲-۵۳].
«قطعا به راه راست رهنمود میسازی. راه خدایی که همه چیزهایی که در آسمانها و زمین هست مال اوست. آن! همه کارها به خدا باز میگردد».
پیامبر خدا جگاهی با گفتار و گاهی با کردار و گاهی با هر دو، قرآن را بیان میفرمودند. ثابت شده که پیامبر لفظ «ظلم» را در آیهی ۸۲ سورهی انعام به شرک و انباز تفسیر نمودهاند: ﴿ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَلَمۡ يَلۡبِسُوٓاْ إِيمَٰنَهُم بِظُلۡمٍ أُوْلَٰٓئِكَ لَهُمُ ٱلۡأَمۡنُ وَهُم مُّهۡتَدُونَ٨٢﴾[الأنعام: ٨٢]. ترجمه: «کسانی که ایمان آورده باشند و ایمان خود را با «ظلم»(شرک) نیامیخته باشند، امن و امان ایشان را سزا است و آنان راه یافتگان هستند».
همچنین «حساب يسير» را در آیهی:
﴿فَأَمَّا مَنۡ أُوتِيَ كِتَٰبَهُۥ بِيَمِينِهِۦ ٧ فَسَوۡفَ يُحَاسَبُ حِسَابٗا يَسِيرٗا ٨﴾[الانشقاق: ٧-٨]. ترجمه: «پس اما کسیکه نامه (اعمالش) به دست راستش داده شود. بزودی به حسابی آسان، محاسبه میشود».
را به نشان داده شدن اعمال تفسیر [۷]نمودهاند.
و همچنین پیامبر جفرمود: «صَلُّوا كَمَا رَأَيْتُمُونِي أُصَلِّي». «آنچنان که من نماز میخوانم، نماز بخوانید». [امام بخاری آن را روایت کرده است].
و در حجة الوداع رسول خدا جفرمود: «لِتَأْخُذُوا مَنَاسِكَكُمْ، فَإِنِّي لَا أَدْرِي لَعَلِّي لَا أَحُجُّ بَعْدَ حَجَّتِي هَذِهِ». «مناسک حج را از من بگیرید. چون نمیدانم شاید سالی دیگر با شما حج نکنم» و در روایتی دیگر میفرماید:
«خُذُوا عَنِّي مَنَاسِكَكُمْ». «مناسک حج را از من بگیرید». [امام مسلم و ابوداود و نسائی آن را روایت کردهاند].
امام مسلم و احمد و ابو داود و ترمذی و نسائی و ابن ماجه از عباده بن صامت در مورد آیهی ۱۵ سورهی نساء: ﴿أَوۡ يَجۡعَلَ ٱللَّهُ لَهُنَّ سَبِيلٗا﴾«تا خداوند برای آنها راهی قرار دهد». روایت کردهاند که رسول خدا جفرمود: «خُذُوا عَنِّي، خُذُوا عَنِّي، قَدْ جَعَلَ اللهُ لَهُنَّ سَبِيلًا، الْبِكْرُ بِالْبِكْرِ جَلْدُ مِائَةٍ وَنَفْيُ سَنَةٍ، وَالثَّيِّبُ بِالثَّيِّبِ جَلْدُ مِائَةٍ، وَالرَّجْمُ». «از من بگیرید (سه بار) خداوند برای آنها راهی قرار داد و آن هم این است حکم بکر (دختر و پسر) صد ضربه شلاق و یک سال تبعید و حکم ثیت (متاهل و صاحب همسر) صد ضربه شلاق و سنگسار است» [۸].
[۷] منظور این است که رسول الله «حساباً یسیرا» را تفسیر کرده که اینان فقط حسابشان برایشان عرضه میشود. (مترجم). [۸] برخی از فقها ظاهر حدیث را گرفتهاند و برخی دیگر نظرشان نسخ شدن حکم تبعید برای بکر و شلاق برای متأهل است.