پاسداری راستین از سنت پیامبر صلی الله علیه و سلم

فهرست کتاب

حدیث وقت برپا شدن قیامت

حدیث وقت برپا شدن قیامت

نویسنده روایتی را از مسلم از انس نقل کرده بدین مضمون که مردی از رسول ‌خدا جپرسید قیامت کی فرا می‌رسد؟ رسول خدا مدتی ساکت شد. پس به بچه کوچکی از قبیله أزد شنوءة نگاه کرده فرمود: «إِنْ عُمِّرَ هَذَا لَمْ يُدْرِكْهُ الْهَرَمُ حَتَّى تَقُومَ السَّاعَةُ». «اگر این کودک زنده بماند پیش از آنکه پیر شود قیامت برپا می‌شود». انس می‌گوید: آن بچه هم سن و سال من بود.

بعد از نقل حدیث با لحن مسخره‌آمیزی می‌گوید: «بندگان اسناد حدیث چه می‌گویند؟ شاید بگویند که تا بحال آن بچه پیر نشده است»؟

در جواب او می‌گوییم:

تنها کوته‌فکران و تنگ‌نظران به این حدیث اعتراض می‌گیرند که عقلشان به معنی آن پی نبرده است.. منظور رسول اکرم جدر این حدیث و امثال آن روز قیامت نیست، بلکه منظورش زمان مخصوصی است که پایان قرن و نسلی است، چون «الساعة» دو معنی عام و خاص دارد. معنی عام آن فرا رسیدن قیامت است و معنی دوم مرگ یک نسل یا نهایت یک قرن است، و «الساعة» همچنان که به همه دنیا اطلاق می‌شود، بر ساعة به معنی خاص نیز اطلاق می‌شود. ودر این حدیث منظور دومی است. چون در حدیث دیگری که در صحیح مسلم روایت شده، آمده است، که رسول الله جفرمودند: «أَرَأَيْتَكُمْ لَيْلَتَكُمْ هَذِهِ؟ فَإِنَّ عَلَى رَأْسِ مِائَةِ سَنَةٍ مِنْهَا لَا يَبْقَى مِمَّنْ هُوَ عَلَى ظَهْرِ الْأَرْضِ أَحَدٌ» «آیا امروز خود را می‌بینید، صد سال دیگر هیچ انسانی که امروز روی زمین است باقی نمی‌ماند».

راوی حدیث می‌گوید: «مردم در معنی حدیث اشتباه کرده‌اند، در حالی که هدف رسول اکرم جاز بین رفتن این نسل بود».

در حدیث صحیح دیگری روایت شده مردی از رسول الله جسؤال کرد «مَتَى السَّاعَةُ؟»؛ یعنی «الساعة» چه وقت است؟ رسول الله جمشغول سخن گفتن بود، چون از سخنش فارغ شد، گفت: سؤال کننده کجا رفت؟ مرد گفت: منم ای رسول خدا! پیامبر فرمود: «إِذَا ضُيِّعَتِ الْأَمَانَةُ فَانْتَظِرِ السَّاعَةَ». «هر گاه در امانت خیانت شد، منتظر «الساعة» باشید»، مرد گفت: «كَيْفَ إِضَاعَتُهَا يَا رَسُولَ اللَّهِ؟» «چگونه امانت خیانت می‌شود ای رسول خدا؟» فرمود: «إِذَا أُسْنِدَ الْأَمْرُ إِلَى غَيْرِ أَهْلِهِ فَانْتَظِرِ السَّاعَةَ». «اگر امارات به دست افراد نا‌اهل افتاد منتظر «الساعة» باشید».

منظور از «الساعة» دراینجا، پایان عمر یک ملت است، ملتی که اسباب قوت و عزت و شوکت وبقا را نگرفته است، موضوع حدیث یکی از معتبرترین مسائل جامعه شناسی حکومتی است.

اینگونه روشن شد کسانی که ابو ریه، آنها را متهم به «عبّاد السند» (بندگان سند) کرده است، دارای عقلی قویتر وفقهی وسیعتر از او و بندگان شیطانِ مثل او و تابعان هوا و درهم و دینار و دست پرورده‌های دشمنان اسلام بودند.

بعد از این نویسنده می‌گوید: احادیث دیگری هم وجود دارند ولی به خاطر فرصت کوتاه و به درازا نکشیدن سخن، از ذکر آنها صرف نظر می‌کنیم و إلا آنها خیلی از این احادیث بدتر هستند، امام طحاوی در کتاب چهار جلدی بزرگ، تمام احادیث جنجال برانگیز را جمع‌آوری کرده است. می‌توانید به آن مراجعه کنید».

می‌گویم: بله: از خوانندگان می‌خواهم به کتاب طحاوی مراجعه کنند تا روش عالمان دینی در تعامل و فهم احادیث و احترام گذاشتن به راوی و متن حدیث و ادب آنها با سلف صالح برای عزیزان روشن شود و فرق عالم واقعی و عالم دروغین و مدعی علم را ببینند.