حجت بودن سنت
علمایی که اقوالشان قابل اعتماد است بر حجت بودن سنت اتفاق نظر دارند، چه سنت بیانی و چه سنتهایی که مستقلا قانون میگذارند، امام شوکانی میفرماید: «حجیت سنت و استقلال آن در قانون گذاری از ضروریات دین است، تنها کسی منکر آن است که از اسلام بهرهای نبرده باشد» [۱۲].
شوکانی درست فرموده چون تنها خوارج و رافضه منکر آن هستند، فقط ظاهر قرآن را گرفته و سنت را رها نموده و با این عقیده هم خود گمراه شدند هم موجب گمراهی دیگران گشتهاند و از راه مستقیم اسلام به در رفتهاند.
قرآن و سنت صحیحِ ثابت مملو از دلائلی هستند که به آنچه از رسول اکرم به صورت صحیح روایت شده است اذعان دارند و آن را حجت میدانند.
[استدلال به آیات قرآنی راجع به حجیت سنت]
۱- الله متعال میفرماید:
﴿قُلۡ إِن كُنتُمۡ تُحِبُّونَ ٱللَّهَ فَٱتَّبِعُونِي يُحۡبِبۡكُمُ ٱللَّهُ﴾[آلعمران: ٣١]. «بگو اگر خدا را دوست دارید از من پیروی کنید شما را دوست خواهد داشت».
۲- همچنین درآیهی ۵۹ سورهی نساء میفرماید:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ أَطِيعُواْ ٱللَّهَ وَأَطِيعُواْ ٱلرَّسُولَ وَأُوْلِي ٱلۡأَمۡرِ مِنكُمۡۖ فَإِن تَنَٰزَعۡتُمۡ فِي شَيۡءٖ فَرُدُّوهُ إِلَى ٱللَّهِ وَٱلرَّسُولِ إِن كُنتُمۡ تُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِ وَٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِۚ ﴾[النساء: ۵۹]. «ای مومنان از خدا و از پیامبرش اطاعت کنید و از کاردانان و کارداران فرمانبردای نمایید و اگر در چیزی اختلاف داشتید آن را به خدا و رسولش برگردانید اگر به خدا و روز رستاخیز ایمان دارید».
میمون بن ممران میگوید: «برگرداندن به خدا یعنی رجوع به قرآن و برگرداندن به رسول جیعنی رجوع به ایشان در حال حیات مبارکشان و رجوع به سنت مطهرش بعد از فوت آن حضرت ج».
۳- آیهی ۶۵ سورهی نساء:
﴿فَلَا وَرَبِّكَ لَا يُؤۡمِنُونَ حَتَّىٰ يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيۡنَهُمۡ ثُمَّ لَا يَجِدُواْ فِيٓ أَنفُسِهِمۡ حَرَجٗا مِّمَّا قَضَيۡتَ وَيُسَلِّمُواْ تَسۡلِيمٗا ٦٥﴾[النساء: ۶۵]. «اما نه، به پروردگارت سوگند که آنان مؤمن به شمار نمیآیند تا تو را در اختلاف و درگیریها خود به داوری نطلبند و سپس ملالی در دل خود از داوری تو نداشته و کاملاً تسلیم باشند».
قضاوت رسول جشامل قرآن و سنت میشود. آیه به این امر نیز دلالت دارد که تسلیم ظاهری کافی نیست بلکه باید قلباً دستورات رسول اکرم را با اطمینان قبول کرد.
۴- آیهی ۸۰ سورهی نساء:
﴿مَّن يُطِعِ ٱلرَّسُولَ فَقَدۡ أَطَاعَ ٱللَّهَۖ﴾[النساء: ۸۰]. «هرکس از رسول پیروی کند در حقیقت خدا را اطاعت کرده است».
خداوند پیروی از رسول را مانند پیروی از خودش قرار دادهاست. و برحذر داشته از مخالفت با او.
۵- آیهی ۶۳ سورهی نور:
﴿فَلۡيَحۡذَرِ ٱلَّذِينَ يُخَالِفُونَ عَنۡ أَمۡرِهِۦٓ أَن تُصِيبَهُمۡ فِتۡنَةٌ أَوۡ يُصِيبَهُمۡ عَذَابٌ أَلِيمٌ ٦٣﴾[النور: ۶۳]. «آنان که با فرمان او مخالفت میکنند، باید از این بترسند که بلایی گریبانگیرشان گردد، یا این که به عذاب دردناکی دچار گردند».
اگر دستورات ایشان دلیل و واجب الاطاعه نمیبود، مخالفان دستورات رسول جچنین تهدید نمیشدند.
۶- آیهی ۲۱ سورهی احزاب:
﴿لَّقَدۡ كَانَ لَكُمۡ فِي رَسُولِ ٱللَّهِ أُسۡوَةٌ حَسَنَةٞ لِّمَن كَانَ يَرۡجُواْ ٱللَّهَ وَٱلۡيَوۡمَ ٱلۡأٓخِرَ وَذَكَرَ ٱللَّهَ كَثِيرٗا ٢١﴾[الأحزاب: ۲۱]. «سرمشق و الگوی زیبایی در پیغمبر خدا برای شما است برای کسانیکه جویای خدا و قیامت باشند و خدای را بسیار یاد کنند».
۷- آیهی ۷ سورهی حشر:
﴿وَمَآ ءَاتَىٰكُمُ ٱلرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَىٰكُمۡ عَنۡهُ فَٱنتَهُواْۚ﴾[الحشر: ۷]. «چیزهایی که پیامبر برای شما آورده را بگیرید (و اجرا کنید) و از چیزهایی که شما را از آن بازداشته است دست بکشید».
خداوند دستورات پیامبر را واجب الاجرا و منهیاتش را واجب الاجتناب قرار دادهاست.
[۱۲] ارشاد الفحول: ص ۲۹