توجه محدثین به نقد و بررسی احادیث
امامان حدیث همان گونه که به جمعآوری و تدوین متون حدیث در کتابهای جامع توجه کردند از زاویههای دیگر که به سند و متن حدیث مربوط میشود هم به آن توجه فراوانی کردند زیرا قبول کردن یا رد متن و سند حدیث به آن وابسته است.
واقعاً بحث کردن در مورد حدیث از ناحیه سند و متن بسیار مهم و با ارزش است چرا که مشخص شدن پاک از ناپاک، صحیح از ضعیف و زدودن دروغ و حدیثهای ساختگیهای از این راه صورت میگیرد. با این روش میتوان آلودگیهایی که دامنگیر سنت شده است، زدود، و بدین وسیله شریعت از فساد در امان خواهد ماند.
این زوایایی که در مورد آن بحث و بررسی کردهاند شامل تحلیل و بررسی صحت و حسن و ضعف و تمامی احوال حدیث و همچنین اقسام حدیث ضعیف مانند منقطع و معضل و شاذ و مقلوب و منکر و مضطرب و موضوع [۲۱]و همچنین جستجو در احوال راویان حدیث مانند جرح و تعدیل، الفاظ روایت و نوع تحمل حدیث و شروط و کیفیات آن دو نوع، اداء حدیث و الفاظ آن. بیان علت و غرابت و اختلاف و ناسخ و منسوح حدیث، طبقات راویان، زادگاه و وفات آنها و سایر موارد میشود که در کتابهای علوم الحدیث مفصلاً بحث شدهاند.
در این اواخر متوجه شدم که تدوین عمومی حدیث در آخر قرن اول صورت گرفت، ولی فراموش نکنید که بحث روایت حدیث و شروط آن و صفات راویان و جرح و تعدیل آنها در آن دوران هنوز تدوین نشده بلکه در ذهن ناقدان و بزرگان حدیث وجود داشت و آنها را به کار میبردند. قواعد در صفحات قلب و ذهن وروان نوشته شده بود نه در کتابها و صفحات کاغذ، آنها قواعد را در اختیار داشتند و خیلی خوب میتوانستند آنها را به کار گیرند. نتیجه این دانش عمومی آنها روایاتی است که در کمال دقت و تثبت و احتیاط شدید آن را روایت و تدوین نموده، و نگذاشتند، احادیث موضوع و خطا و غلط وارد آن شود.
میتوانید این موضوع را در کتابهای نوشته شده قرن اول احساس کرد. متون کتابها با اصول و قواعد نقد و بررسی حدیث آمیخته شده است.
مانند الرساله امام شافعی (متوفی ۲۰۴ﻫ)، و آنچه شاگردانِ امام احمد (۲۴۱م) آن را در سؤالات و گفتگوهایشان نقل کردهاند، مقدمهای که امام مسلم (متوفی ۲۶۱) آن را نوشته است، و آنچه ابی داود در نامهاش به اهل مکه در بیان منهج کتابت کتاب مشهور سنن خود نوشته است، وآنچه امام ابوعیسی ترمذی (متوفی ۲۷۹ﻫ) در کتاب العلل خود که در فصل اخیر جامع خود، آن را نگاشته است، وآنچه امام بخاری (متوفی ۲۵۶ﻫ) در کتابهای تاریخ سهگانه ذکر نموده است.
اینجاست که برای ما روشن میشود که نقد روایات و جدا کردن صحیح از ضعیف همراه با جمعآوری آنها در کتابهای سنن و جوامع و مسانید صورت گرفته است. اگرچه بعضی از کتب حدیثی، احادیث منکر و ضعیف و حتی موضوع -بسیار کم- بدون ذکر ضعف آن روایت کردهاند، اما علت اصلی آن اختلاف دیدگاه ائمه جرح و تعدیل در جرح و تعدیل و شروط آنها در تصحیح و تضعیف احادیث است، برخی از آنها متشدد و سختگیر و برخی دیگر متساهل و گروهی هم معروف به میانه روی در جرح و تعدیل راویان بودند، وگاها برخی عللهای ضعف بر برخیها پوشیده میشد که بر دیگری پوشیده نبوده است، واین دلالت بر آزادی در بحث و تحقیق در اسلام دارد، چرا که آزادی منشأش علاقه به احقاق حق و ابطال باطل است، نه مبنای آن هوی و شهوت است.
[۲۱] منقطع: حدیثی که یک راوی یا بیشتر از آن افتاده باشد اما غیر متوالی باشد. معضل: حدیثی است که سقوط راوی در وسط سلسله دو یا بیشتر به صورت متوالی باشد. شاد: حدیثی که راوی آن در روایت حدیث با روایتهای صحیحتر از خودش مخالفت کرده باشد در متن باشد یا در سند. مقلوب: حدیثی که در کلمات متن یا در اسماء سند تقدیم و تأخیر صورت گیرد. منکر: حدیثی که راوی آن شخص ضعیفی باشد و با کسی که از او درجهاش بالاتر است مخالفت کرده باشد. مضطرب: حدیثی که در متن یا سند مخالف حدیث صحیح دیگری باشد که از نظر صحت در یک درجه قرار دارند در نتیجه نمیتوان حدیثی را بر دیگری ترجیح داد. موضوع: حدیث ساختگی و دروغین است