پاسداری راستین از سنت پیامبر صلی الله علیه و سلم

فهرست کتاب

افتراء به اصحاب مبنی بر اینکه آنها به جمع احادیث عنایت نداشتند

افتراء به اصحاب مبنی بر اینکه آنها به جمع احادیث عنایت نداشتند

در پاورقی صفحه ۲۱۹ باب: «تدوین القرآن» می‌گوید: «چیزی که نظر را جلب می‌کند، این است که عمر سوقتی به شهادت رسیدن اصحاب را در جنگ یمامه مشاهده کرد، با شتاب به‌سوی ابوبکر رفت تا به سرعت قرآن را جمع‌آوری کند، عمر نگفت آنها حافظان حدیث هستند بلکه گفت آنهایی که شهید شدند حافظان قرآن بودند، و عمر خواستار جمع‌آوری حدیث نبود بلکه خواستار جمع‌آوری قرآن بود، همه آنها به حفظ و جمع‌آوری قرآن اهتمام کردند، هیچ کدام توجهی به جمع‌آوری حدیث نداشتند این قوی‌ترین دلیل برای اثبات توجه نکردن به احادیث و جمع‌آوری نکردن آن مانند قرآن است».

آیا این قوی‌ترین دلیل بر نیت بد نویسنده نیست؟ آیا این دلیل بر این نیست که او قصد بی‌اهمیت جلوه دادن و کم ارزش کردن مقام سنت حتی نزد نسل ممتاز اول امت اسلامی و اصحاب نامدار و پاسدار شریعت را دارد؟ و برای اثبات این ادعا ، کلام و حوادث را به گونه‌ای ناهنجاری تفسیر می‌کند که آن کلمات ظرفیت چنینآن تفسیری را ندارد؟!!.

حکمت و مصلحت در آن دوران مقتضی جمع‌آوری قرآن در یک مصحف بود تا چیزی از آن نابود نشود یا با مرگ جمهور حافظان قرآن از بین نرود، ولی نیازمند جمع‌آوری سنت نبودند مخصوصاً که امت اسلامی به حفظ الفاظ حدیث مانند الفاظ قرآن مکلف نبودند، بلکه در حفظ سنت تنها بر معنی آن اعتماد می‌کردند تا الفاظ، و همچنین آنها از نوشتن حدیث نهی شده بودند، تا اینکه حدیث با قرآن مخلوط نشود.

صحابه حدیث را جمع‌آوری نکردند چون مشغول کار مهم‌تری یعنی جمع قرآن بودند. زیرا اهتمام دادن به مهم‌تر و اصل، بر مهم و فرع، مقدم است وقتی حکمت و مصلحت ایجاب نمود که حدیث جمع‌آوری شود. خلیفه راشد عمر بن عبد العزیز/برای این کار مهم و خطیر آستین همت را بالا زد، و تدوین عمومی حدیث صورت گرفت و إلا تدوین خصوصی در دوران اصحاب و تابعین و حتی پیامبر جشروع شده بود.

افزون بر مطالب گذشته چیزی که نقشه دروغین و افترائات ابو ریه را بر ملا می‌کند و کاخ فریبنده ابو ریه را فرو می‌ریزد و دهانش را می‌بندد، روایت امام بیهقی از عروه زبیر است که عمر بن ‌خطاب تصمیم به جمع‌آوری سنت(حدیث) گرفت. در این مورد با اصحاب مشورت کرد و آنها نیز به جمع‌آوری نظر دادند، عمر شروع به استخاره کرد و یک ماه این کار را ادامه داد. سپس تصمیم گرفت و گفت: خواستم سنت را جمع‌آوری کنم اما امتی را به یاد آوردم که قبل از شما بودند، بیانات پیامبر خود را نوشتند ولی کتاب خدا را رها کردند سوگند به خدا من کتاب خدا را با هیچ چیز آمیخته نمی‌کنم [۱۴۸].

آیا بعد از این روایت رواست که بگویم اصحاب به احادیث اهتمام نورزیدند و در این زمینه کتابی نداشتند؟!!!.

[۱۴۸] اعلام الـمحدثین: بحث تدوین حدیث.