ردی بر گمان او مبنی بر تدلیس ابو هریره س
در صفحهی ۱۶۴ میگوید: «ابوهریره تدلیس میکند و سپس تدلیس را شرح داده و حکمش را بیان میکند».
جواب:
عقیده و نظر بزرگان مخالف ابوریه است، چون ابوهریره ساز هر گونه تدلیسی پاک و مبری میباشد. تنها گروه کمی و در نهایت کوچکی که شعبه /یکی از آنها است چنین گفتهاند. اما هدف آنها از تدلیس، همان معنی متعارف محدثین [۸۶]نیست که مذموم و بد است. هدف آنها معنی دیگری است، یزید بن هرون میگوید از شعبه شنیدم که گفت: ابوهریره تدلیس میکرد، یعنی هم از کعب روایت میکرد و هم از رسول خدا و آنها را از هم جدا نمیکرد».
اعمش از ابراهیم نخعی /روایت کرده که گفته «تمام احادیث ابوهریره را قبول نمیکردند».
ظاهر کلام شعبه بیان میکند که هدف او تدلیس به معنای معروف آن نزد بزرگان حدیث نیست، بلکه مراد او از تدلیس چیز دیگری است که در واقع تدلیس نیست.
ابن کثیر در «البداية» میگوید: «ابن عساکر به دفاع از ابوهریره سشتافته و کلام نخعی را رد کرده است» .
گفته «کلام نخعی عقیدهی گروهی از کوفیان است و جمهور مخالف آن هستند».
سپس نویسنده کلام ابن کثیر را نقل میکند که: «گویی شعبه به این حدیث اشاره میکند «کسی شب را به صبح برساند در حالی که جنب است، روزه او پذیرفته نمیشود» است چون از ابوهریره سپرسیدند و او را به تحقیق وادار کردند گفت: کسی به من خبر داد. «آن را از رسول خدا جنشنیدم».
من میگویم: نهایتاً این است که ابوهریره ساز بعضی یاران رسول روایت میکرده ولی اسمی از آنها نمیبرد. چنین کاری در اصطلاح محدثین به «مرسل صحابی» معروف است و با اتفاق همه عالمان قابل استناد است، چون غالبا صحابه جز از صحابهی دیگری روایت نمیکند و همهی آنها عادل هستند.
نویسنده برای تأیید دعوایش به روایت مسلم از بشر بن سعید استناد میکند که میگوید: «از خدا بترسید، در روایت حدیث احتیاط کنید، ما با ابوهریره مینشینیم و ایشان از پیامبر و کعب روایت میکرد. سپس بلند میشد و میرفت، بعضی از ما دقت نمیکردند وحدیث رسول الله را به کعب وحدیث کعب را به رسول الله منتسب میکردند. در روایت دیگر آمده: آنچه رسول الله جگفته بود را از کعب وآنچه کعب گفته بود از رسول الله جروایت میکردند، پس تقوای خدا پیشه کنید و حدیث را خوب حفظ کنید».
«این روایت ابوهریره را تبرئه میکند، چون اشتباه از طرف افرادی صورت میگرفت که از او میشنیدند، ابوهریره سدر مورد اشتباه آنها چه کاری میتواند انجام دهد».
خداوند به هیچکس حتی به انبیاء هم این قدرت را نداده تا دخل و تصرفی در شنوایی و فهم افراد داشته باشند، گناه ابوهریره سدر این مورد چیست.
کار ابوریه علیه ابوهریره سمرا به یاد این بیت شاعر میاندازد که میگوید:
غَيرِی جَني وأنا الـمُعَذِبُ فِيكُمُو
فَكأنُّنِي سبَّابَةُ الـمتندِّمِ
دیگران جنایت میکنند و شما مرا سرزنش میکنید وسزا میدهیى، مثل اینکه من در میان شما همچون انگشت سبابهی انسان پشیمان هستم.
[۸۶] تدلیس یعنی: از کسی روایت کند که او را ندیده یا با او معاصر نبوده است و چند نوع دارد. بدترین آنها تدلس تسویه است: حذف راوی ضعیف از میان افراد قوی. برخی از علما حدیث شخص تدلیس کننده را به صورت کامل رد میکنند و برخی تنها زمانی که شخص به صراحت بگوید شنیدهام حدیث او را قبول میکنند و شعبه یکی از علمایی است که به شدت از تدلیس بیزار بوده و از وی روایت شده که گفت: اگر زنا کنم برایم بهتر از این است که تدلیس کنم.