حدیث شفا با «خرمای عجوه»
میگوید: بخاری در باب «الدواء بالعجوة للسحر» از عامر از پدرش روایت کرده که پیامبر فرموده: «هر کس صبح زود مقداری خرمای عجوه بخورد، از سموم محافظت میشود و هیچکس نمیتواند او را سحر کند و تا شامگاه به او زیان نمیرساند».
و در ورایت دیگر آمده است: «اگر هفت خرما بخورد». و در روایت مسلم از سعد بن ابی و قاص و نسائی ذکر شده است: «خرمای عجوه از بهشت است، شفاء است برای سم».
میخواهم خوانندگان عزیز را آگاه کنم که نویسنده در این اعتراض، از احمد امین در «ضحی الاسلام»، تبعیت کرده است. که او نیز دنباله رو مستشرقین است.
اما در جواب به این اعتراض باید گفت:
۱- بزرگان دین -خداوند آنان را مأجور فرماید- فرمودهاند: منظور از خرما، نوعی از خرمای مدینه است، و عدد هفت برای تکثیر است نه تحدید، چنین روشی در لغت عرب به وفور دیده میشود.
و همچنین گفتهاند: بعضی از میوهها و بَرها و نباتات به نوع خاکی که در آن رشد میکنند بستگی دارند و در یک خاک دارای ویژگیها و آثاری هستند که در خاک دیگر چنین ویژگیها را ندارند، و علم جدید هم این نظر را تایید کرده، حالا چه مانع عقلی وجود دارد که نوعی از خرمای مدینه برای بهبودی سموم مفید باشد؟ یا جسم و نفس انسان را در مقابل سم و سحر تقویت کند؟
هیچ کس حق ندارد بگوید: بیایید امتحان کنیم و مقدار زیادی خرما به فردی بدهیم و بعداً سم را به او میدهیم تا ببینم آیا نتیجه کار حدیث را تصدیق میکند یا نه؟ چون حدیث نوع سم را مشخص نکرده است.
همچنین دوست دارم اثرات طب نبوی بر جسم و روح را توضیح دهم، هر انسانی اگر با نیت شفا خرما بخورد، قدرت روحی و جسمی به دست میآورد که تأثیرات سحر را باطل میکند.
بر ما هم پوشیده نیست که قدرت روحی در مداوای بیماری خیلی موثر است، بعضی از بیماریها با قدرت روحی بهبود مییابند و بعضی از انسانهای سالم، ضعف روحی آنها موجب بیماری میشود. ضمناً حدیث از امور غیبی است، لازم است بدان اذعان داشته باشیم چون از رسول خدا جبه صحت رسیده و هرگاه حدیث ثابت گردد ایمان آوردن به آن واجب است.
برای توضیحات بیشتر به کتاب [«زاد الـمعاد» ابن القیم باب خواص عجوة و فتح الباری ابن حجر ج ۱۰ ص ۱۹۶] مراجعه فرماید.
۲- این حدیث یکی از معجزات نبوی به شمار میآید، من از مطلب با ارزش دکتر محمود سلامه در مورد فوائد خرمای عجوة در مجله «الدکتور» با خبر شدم، ایشان گفته بود که این نوع خرما در دفع سموم بدن بسیار قوی عمل میکند. دیگران نیز بر این مطلب تأیید کرده بودند. بعد از شنیدن این مطلب با خود گفتم: سبحان الله!! رسول الله جاین موضوع را گفته است در حالی که نه پزشک بوده ونه طبابت کرده است، و تا آن موقع پژوهش علمی و پزشکی در این زمینه صورت نگرفته بود، ای صاحبان خرد آگاه باشید، و اندرز گیرید!!!.
حال باید گفت چرا معترضین به این حدیث اعتراض میگیرند در حالی که علم امروز نیز به خواص عجوه اذعان دارد.
اگر گروهی از پزشکان مسلمان در مورد احادیث طب نبوی با توجه به احادیث صحیح تحقیق و بررسی به عمل بیاورند، و با ایمان راسخ و صبری پایدار به این تحقیق بپردازند، من ضمانت میکنم که نظریههای فراوان و پر برکتی برای انسانیت به بار میآید، و اسرار معجزه رسول اکرم جبرای ما نمایان میشود، آیا کسی هست این دعوت را اجابت کند؟
بله برخی از اطباء در این میدان مبارک دست به کار شدهاند و مقالات مفیدی را منتشر کردهاند، ولی منظورم این است که یک پژوهش بسیار گسترده که مرجعی در این موضوع (طب النبوی) باشد.