آیت الله حاج آقا حسن قمی
شخصیت دیگر مشهد در ارتباط با فعالیتهای سیاسی روحانیت، آیت الله حاج سید حسن قمی - فرزند آیت الله حاج آقا حسین قمی - بود که از وی نیز طی دو سه دهه، اعلامیههای مذهبی - سیاسی فراوانی در دست است. او نفوذ مرجعیتی گستردهای نداشت، اما در مشهد به طور خاص و همچنین سایر نقاط، صاحب نفوذ زیادی بود و در سخن گفتن شهامت داشت. وی در جریان پانزده خرداد بسیار فعال بود و سخنرانیهای آتشین میکرد. یک بار در صحبت گفته بود: «شاه یا کافر است یا مسلمان. اگر کافر است برود؛ اگر مسلمان است، یا مجتهد است یا مقلد. مجتهد که نیست، پس مقلد است. اگر مقلد است یا باید از من تقلید کند یا یکی دیگر از مراجع. اما این کارهایی که میکند. هیچ مرجعی نمیکند، پس کافر است». [۲۹۴]
مناسبات آقای قمی با آیت الله میلانی نیز گرم بود. [۲۹۵] منزل آیت الله قمی در سالهای پیش از انقلاب، پایگاه اصلی روحانیون مبارز و دیگر اقشار متدین و مخالف رژیم بود. در سال ۵۰ ساواک از قوال آقای شجونی نقل کرده است که آقای حاج آقا حسن قمی، موضع موافقی نسبت به آیت الله خمینی ندارد و کمک کردن به او را حرام میداند. [۲۹۶] این نتیجه بالا گرفتن مسائل مربوط به شهید جاوید و شریعتی بود. آقای قمی هم در مشهد مثل آقای میلانی مدافع ولایت بود [۲۹۷] و بر سر این ماجرا، مواضعش تا حدودی تغییر کرد.
[۲۹۴] بنگرید: خاطرات آیت الله محمدعلی گرامی، ص ۲۵۲. [۲۹۵] به گزارشی که یکی از عوامل ساواک در این باره و ارتباط علمای مشهد با نجف نوشته بنگرید در: آیت الله العظمی میلانی به روایت اسناد ساواک، ج ۲، ص ۳۴ـ۳۵. آیت الله خامنهای در حاشیه چاپ سوم این کتاب در کنار این مطلب نوشتهاند: «مطلقا این طور نبود و عکس این بوده». و در ادامه درباره فعالیتهای علما و مراجع در سال نخست نهضت نوشتهاند: «در این بخش جای فعالیت انبوه فضلا و مراجع نجف در یک سال اول نهضت و به خصوص تلاش مرحوم امینی و سید عبدالله شیرازی خالی است». [۲۹۶] آیت الله محمدرضا مهدوی کنی به روایت اسناد ساواک، ص ۲۰۵. [۲۹۷] بنگرید: خاطرات سید محمدرئیسی، ص ۲۹۶.