جریان ها و سازمان های سیاسی-مذهبی ایران

فهرست کتاب

۱۱- محمدتقی جعفری

۱۱- محمدتقی جعفری

محمدتقی جعفری [۲۰۵۲] از تحصیل کردگان تهران و نجف بود. وی به سال ۱۳۰۳ یا ۱۳۰۴ ش در تبریز متولد شد. مدرسه ابتدایی را پشت سر گذاشت و برای تحصیل علوم دینی وارد مدرسه طالبیۀ تبریز شد. وی در میان دروس طلبگی به مسائل معقول علاقۀ خاص داشت و بعدها نیز عمده کارهای پژوهشی خود را در این مسیر دنبال کرد. سپس به تهران و در آنجا به مدرسۀ مروی آمد و بعد از سه سال تحصیل، در سال ۱۳۲۵ عازم قم شد. وی سال ۱۳۲۷ برای ادامه تحصیل عازم نجف شد و در آنجا در درس علما و مراجع وقت از جمله آیت الله خویی و حاج شیخ کاظم شیرازی و غیره شرکت کرد. عالم اخیر الذکر و نیز آیت الله میلانی، که آقای جعفری پس از بازگشت از نجف مدتی شاگرد وی بود، به او اجازه اجتهاد دادند.

در واقع، امتیاز آن روزگار نجف آن بود که امکان دستیابی به کتاب‌های عربی چاپ مصر هم وجود داشت و از این طریق آقای جعفری، با معارف جدیدی که در بلاد عربی انتشار می‌یافت آشنا شد. [۲۰۵۳] البته درباره اندیشه‌های مارکسیستی، با وجود حزب توده در ایران از یک سو، و مقابلۀ علامه طباطبائی با آن از سوی دیگر، می‌توان تصور کرد که در ایران هم یک رشته فعالیت‌های فلسفی آغاز شده بود. به هر روی، آقای جعفری، با فهرست بلندی از استادان در هر زمینه، از تبریز تا تهران و از قم تا نجف، [۲۰۵۴] تحصیلات خود را تکمیل کرده و به مرور وارد عرصۀ نویسندگی و تحقیق شد. این مربوط به زمانی است که به سال ۱۳۳۶ ش به ایران بازگشت. گو اینکه در میان تألیفات وی یکی دو اثر هم مربوط به دوران نجف ایشان می‌شود. آقای جعفری ابتدا مدتی در مشهد و در محضر آیت الله میلانی، و سپس در تهران اقامت گزیده، در مدرسۀ مروی شروع به تدریس دروس فقه و فلسفه می‌کند، اما به تدریج درس فقه تعطیل شده و ایشان به طور خاص روی فلسفه تمرکز می‌کند. اگر اینکه بعد‌ها چندین سخنرانی فقهی هم داشت که حاصل آن کتاب منابع فقه بود.

کارهای علمی آقای جعفری در دو بخش سخنرانی و تألیف آغاز شد و یکسره ادامه یافت. طبعا نیمی از عمر علمی ایشان پس از انقلاب است که به نوشته حاضر مربوط نمی‌شود. درباره سخنران بودن وی آنچه قابل ذکر است اینکه در جریان نیاز به بازسازی فرهنگ اسلامی در دهه ۴۰ و نیز مقابله با افکار و اندیشه‌های الحادی، دانشگاه‌ها و گاه انجمن‌ها سخت نیازمند سخنرانان نیرومند بودند. در دو دهۀ پایانی حکومت پهلوی، یکی از کسانی که با زبان و قلم به این نیاز پاسخ می‌داد، آقای جعفری بود. زبان فلسفی تا حدودی دشوار وی می‌توانست سطح سخنرانی را از آنچه که در منابر تهران بود به جایی برساند که نوعی تازگی از یک سو و تکیه بر خرد از سوی دیگر در آن باشد. در واقع، قشر مذهبی در آن دوره، این امکان را داشتند که پس از بالا گرفتن نقش دین در تحولات سیاسی در دهۀ ۴۰ از افرادی مانند آقای جعفری برای سخنرانی دعوت کنند. یکی از نخستین مراکز دانشگاهی که از آقای جعفری برای سخنرانی دعوت کردند، دانشجویان دانشگاه نفت آبادان بودند. [۲۰۵۵] وی بعدها نیز مکرر برای سخنرانی به این دانشگا دعوت شد. [۲۰۵۶] ساواک در آن سال‌ها، مراقب سخنرانی‌های وی بوده و گاه و بی‌گاه گزارش آن‌ها توسط عناصر ساواک نوشته می‌شد. نخستین اشاره در پرونده وی در ساواک به دعوت وی برای سخنرانی مربوط به سال ۱۳۴۲ است. گزارش دیگر، مربوط به سخنرانی‌ وی برای انجمن اسلامی جوانان نهضت آزادی در دی ماه ۴۲ است. [۲۰۵۷] در آن زمان، ساواک نوشت که وی هیچ نوع پیشینه مضرۀ سیاسی ندارد. گزارش دیگر، دعوت انجمن مباحثه با بهائیان در شیراز از ایشان برای سخنرانی است. [۲۰۵۸] با شروع سخنرانی‌های وی در حسینیه ارشاد باز هم ساواک از وی مراقبت داشت و این به ظن آن بود که وی با سران نهضت آزادی ارتباط دارد. [۲۰۵۹] از سال ۴۷ـ ۴۸ به بعد، بر شمار سخنرانی‌های وی در دانشگاه‌های مختلف افزوده می‌شد. وی همچنین در منزل خود برای سال‌ها جلساتی داشت که ده‌ها بلکه صدها نفر که عمدتا از اقشار فرهنگی و به خصوص استاد و دانشجو بودند، شرکت می‌کردند. برخی از این افراد کسانی بودند که به اتهام عضویت در سازمان ماهدین دستگیر شدند. [۲۰۶۰] گفتنی است که دو داماد وی یکی فضل الله صلواتی و دیگری مهندس مصحف، از فعالان فرهنگی اصفهان به شمار می‌آمدند. یک گزارش از ساواک مروری است بر فعالیت‌های وی که قابل توجه است: محمدتقی جعفری یکی از روحانیون مطلع در امر فلسفه اسلامی است که مشی او از سال‌ها قبل دوری از هرگونه مسائل سیاسی (اعم از مخالف و موافق) می‌باشد و مطالب خلاف مصالح مملکتی در بالای منبر عنوان نمی‌کند و موضوعاتی که او به هنگام وعظ طرح می‌نماید صرفا تحلیلی فلسفی از احکام اسلام است... با توجه به مطالعه عمیق واعظ مذکور در این زمینه، همواره دانشجویان و افراد روشنفکری که زمینه‌های مذهبی آماده‌ای داشته‌اند، مشتاق به شرکت در جلسات مورد بحث بوده‌اند و گزارش‌های واصله حاکی از آن است که تعدادی از افراد شرکت‌کننده در جلسات مورد بحث را تقریبا پاره‌ای از دانشجویان ناراحت تشکیل می‌داده‌اند. [۲۰۶۱]

افزون بر دانشگا‌ه‌ها، آقای جعفری یکی از سخنرانانی بود که در مراکزی مانند حسینیه ارشاد و نیز در شهرها در برخی از مراکز حساس مذهبی به طور مرتب سخنرانی داشت. آقای حکیمی، از مطهری و جعفری به عنوان کسانی یاد می‌کند که «با نوشتن کتاب‌ها و رساله‌هایی و تشکیل مجالسی و طرح کردن بحث‌هایی و برگزار کردن سخنرانی‌های ی، ‌به بخش‌هایی از نیازهای شناخته شدۀ زمان پاسخ گفتند». [۲۰۶۲] یکی از کتاب‌های وی که در این تفسیر آقای حکیمی جای می‌گیرد کتاب منابع فقه آقای جعفری است که پیاده شدۀ نوار سخنرانی‌های ایشان در انجمن اسلامی مهندسین (در جلسات یک هفته در میان، ‌از اواسط سال ۴۷ تا اواخر ۴۸) است و مباحث فقهی چون طهارت اهل کتاب، ‌قاعدۀ لاضرر، ذبائح اهل کتاب و موارد اخذ زکات و... درآن بحث شده است. در مقدمۀ مفصلی که خود انجمن بر این کتاب نوشته است، درباره اهمیت جایگاه فقه در زندگی اجتماعی سخن گفته شده و آمده است:‌ فقه در جامعه متدین، ‌جانشین همان قوانین و مقررات حقوقی جامعۀ متمدن امروزی است و فقیه، خواه ناخواه، در همان جهتی کشانیده شده است که حقوقی‌ها و حرفه‌های قانون رفته‌اند.

آقای جعفری یک فرد سیاسی، به معنای مصطلح آن نبود، اما به صرف آنکه در حوزه اندیشه دینی می‌توانست نگره‌های تازه‌ای را ارائه کند، ‌مقبول نسلی متدین بود که می‌خواست بر جای استوارتری تکیه بزند و با اطمینان بیشتری به فعالیت سیاسی - دینی بپردازد.

در زمینۀ نگارش، بخشی از موضوعات مورد علاقۀ وی، مباحث فلسفی - اعتقادی بود که نیاز روز جامعه بود که از آن جمله می‌توان به این آثار اشاره کرد:

ارتباط انسان و جهان، ‌ج ۳، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۴۰ش.

وجدان، تهران، کتابفروشی اسلامی، ۱۳۴۴ش.

جبر و اختیار، تهران، شرکت سهامی انتشار، ۱۳۴۴ش.

آفرینش و انسان، تهران، شرکت سهامی انتشار، ۱۳۴۴ش.

طبیعت و ماوراءطبیعت، تهران، شرکت سهامی انتشار، ۱۳۴۴ش.

علم در خدمت انسان، ‌تهران، شرکت سهامی انتشارع ۱۳۴۴ ش.

اخلاق و مذهب، تهران، شرکت سهامی انتشار، ۱۳۴۴ش.

رابطۀ علم و حقیقت، تبریز، کتابفروشی سروش، ۱۳۴۵ش.

توضیح و بررسی مصاحبه برتراند راسل - تهران، شرکت سهامی انتشار، ۱۳۴۵ش.

منابع فقه، تهران، شرکت سهامی انتشار، ۱۳۴۹ش.

انسان در افق قرآن، کانون علمی - تربیتی جهان اسلام، اصفهان، ‌۱۳۴۹ ش.

نقد وبررسی برگزیده افکار راسل، شرکت سهامی انتشار، ۱۳۵۰ش.

ایده آل زندگی و زندگی ایده آل، تهران، حقیقت، ۱۳۵۲ش.

نگاهی به امام علی÷، تهران، نور، ‌۱۳۵۳ش.

حرکت و تحول، تهران، فجر، ۱۳۵۶ش.

مولوی و جهان‌بینی‌ها، ‌تهران، بعثت، ۱۳۵۷ش.

آقای جعفری طی یک دهه پیش از انقلاب، یک شرح پانزده جلدی هم بر مثنوی نوشت، چنانکه بعد از انقلاب شرحی عریض و طویل برای نهج البلاغه نوشت.

[۲۰۵۲] در گذشته در: ‌۲۵/۸/۱۳۷۷ درباره وی بنگرید: جاودان اندیشه، کریم فیضی تبریزی، قم، تهذیب، ۱۳۸۰؛ فیلسوف شرق، محمدرضا جوادی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۸؛ ابن سینای زمان، محمدرضا غیاثی کرمانی، قم، ‌چاپ دوم، پارسایان، ۱۳۸۰، تکاپوی اندیشه‌ها، عبدالله نصری، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، ۱۳۷۶؛ چراغ فروزان، مرکز بررسی اسناد تاریخی، تهران، ۱۳۷۷؛ شریعه خرد، یادنگار کنگره نکوداشت منزلت علمی استاد جعفری، ‌زیر نظر علی اکبر رشاد، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، ۱۳۷۶، ‌یادِ یار قادر فاضلی، قم، ۱۳۷۸. [۲۰۵۳] میراث ماندگار، ‌ج ۱، ‌ص ۱۰۲. [۲۰۵۴] بنگرید: جاودان اندیشه، فصل چهارم، ۹۵ـ ۱۷۸. [۲۰۵۵] شریعه خرد، ص ۴۴۰ـ ۴۴۱. [۲۰۵۶] چراغ فروزان، ص ۶۵. [۲۰۵۷] چراغ فروزان، ص۲. [۲۰۵۸] چراغ فروزان، ص ۹. بنگرید ص ۱۲ که ایشان به ساواک گفته است که باخود آن جمعیت هیچ نوع بستگی ندارد. [۲۰۵۹] چراغ فروزان، ص ۵۴. [۲۰۶۰] چراغ فروزان، ص ۱۵۴. [۲۰۶۱] چراغ فروزان، ص۱۸۶-۱۸۷(از سال ۱۳۵۳). [۲۰۶۲] تفسیر آفتاب، ص ۲۲۳.