هیئتهای مذهبی - سیاسی
در ادامۀ بحث از هیئتهای مؤتلفه، اشاره به این نکته لازم است که طی سالهای ۴۳ـ۵۷ در بسیاری از مساجد تهران، هیئتهایی پدید آمد که گرایش سیاسی داشتند و ساواک برای بیشتر آنان، پرونده سیاسی تشکیل داده بود. [۷۸۷] یکی از هیئتها، هیوت اتفاقیون بود که جلسات مکرری در خانههای افراد مختلف برگزار میکرد و شهید محلاتی و وعاظ دیگری مانند سید احمد جبرئیل در سال ۴۳ و ۴۴ یکی از سخنرانان رسمی آن جلسات بود که نوعا مطالب سیاسی عنوان میکرد و گزارش آن مطالب را ساواک حفظ کرده است. [۷۸۸] نمونه دیگر هیئت متحده انصار القرآن بود که محلاتی در آن سخنرانی میکرد. [۷۸۹] از دیگر هیئتهای سیاسی، هیئت انصار الحسین [۷۹۰] بود که از فعالترین هیئتهای سیاسی به شمار میآمد و به جز محلاتی، آقایان هاشمی رفسنجانی و با هنر هم در جلسات هفتگی آنها سخنرانی میکردند. [۷۹۱]
این حرکتها که بر محور روحانی - مسجد با حضور جوانان و پیران متدیّن و بیشتر در ایام محرم و رمضان برگزار میگشت. به نوعی تأمینکنندۀ نیروی انقلاب بود. [۷۹۲] کار اصلی آنان افزون بر مراسم سوگواری، تشکیل محفل سخنرانی، و قرائت و تفسیر قرآن بود که به آسانی رنگ سیاسی به خود میگرفت. البته در برابر این جماعت از روحانیون انقلابی، عدهای از روحانیون در تهران با آنان سخت مخالفت میکردند و میکوشیدند تا با تحریک ساواک و مردم، منبر آنان را از رونق بیندازند. [۷۹۳] این افراد، یکبار هم به امام خمینی نامه نوشته، از موضع افراطی این روحانیون و اینکه گهگاه به مراجع توهین میکنند، گلایه کردند. [۷۹۴] کسانی از آنها هم برخی از مؤمنین بازار را که افرادی مانند شهید محلاتی را برای سخنرانی دعوت میکردند، توبیخ مینمودند. ازجمله در گزارش ساواک آمده است که سید ابراهیم میلانی، محمدتقی مجتهدزاده، محمد مرندی و شیخ ناصرالدین ابطحی دربارۀ دعوت محلاتی به مسجد سنگی، امام جماعت این مسجد عبدالعلی تقوی را سخت مورد بازخواست قرار دادند. [۷۹۵]
در گزارش دیگری از ساواک طرز فکر جماعتی از این دست روحانیون انعکاس یافته است. ترس آنان از روی کار آمدن کمونیستها و اینکه «خدا نکند مملکت ایران کمونیستی شود، اول پدر آخوندها را در میآورند» یکی از حساسیتهای اصلی آنان بود. برخی از آنان هم فریب شعارهای شاه را در تلفیق سلطنت و دین خوردهاند. یکی از آنان پس از اشاره به این مطلب میگوید: «اعلیحضرت نیز باید عدهای از آخوندهایی را که محبوب اجتماع و ملی هستند نگهدارند تا در وقت حساس از وجود آنها بهره برداری کنند». در این گزارش نام برخی از چهرههای معروف منبری که این طرز تفکر را داشتند آمده است. [۷۹۶]
[۷۸۷] فهرستی از پروندههای تشکیل شده برای این هیئتها را در تهران و شهرستانها بنگرید در: مجلۀ یاد، ش ۲۱، (زمستان ۶۹)ص ۱۶ـ۱۹؛ ش ۲۴ (بهار ۷۰)ص ۲۴ـ۳۲، (تابستان ۷۰)، ص ۹ـ۱۰، (پاییز ۷۰)، ص ۱۲ـ ۲۰. [۷۸۸] برای نمونه نگاه کنید به: یاران امام... قامت استوار، ج ۱، ص ۹۲، ۱۱۰، ۱۱۴، ۱۱۹، ۱۲۰، ۱۲۵، ۱۲۸ (و صفحات دیگر) درباره بازجویی از محلاتی دربارۀ هیأت اتفاقیون و اطلاعاتی دربارۀ آن بنگرید: همان، ص ۲۴۹. [۷۸۹] بنگرید: یاران امام... قامت استوار، ج ۱، ص ۲۸۴ـ۳۱۴ و بسیاری از صفحات دیگر. [۷۹۰] در چاپ نخست از این هیئت من یاد نکرده بودم و آیت الله خامنهای در حاشیه مطلب این صفحه چنین نوشتند: مهمترین هیئت در میان اینها، هیئت انصار الحسین÷ بود که زبدهترین عناصر مبارزه مذهبی و متدین در آن گرد میآمدند. من و هاشمی رفسنجانی جزو سخنرانهای این هیئت بودیم. [۷۹۱] یاران امام... قامت استوار، ج ۱، ص ۴۰۸ (متن و حاشیه)، ۴۱۳، ۴۱۸. [۷۹۲] برای نمونه، آقای طاهری از فعالیت هیئتی با نام هیأت حسین مظلوم÷ تأسیس سال ۱۳۳۷ با مسؤولیت حسین صدری یاد میکند که «گرچه خط مشی سیاسی نداشتند ومذهبی محسوب میشدند اما در هنگام ضرورت با قدرت تمام وارد عرصه سیاسی میشدند.» خاطرات رجبعلی طاهری، ص ۲۳. [۷۹۳] در این باره برای یک سند مهم بنگرید: یاران امام... قامت استوار، ج ۱، ص ۵۶۲. [۷۹۴] یاران امام... قامت استوار، ج ۲، ص ۵۰ و بنگرید: ۱۷. [۷۹۵] همان، ج ۲، ص ۲۹۶. [۷۹۶] همان، ج ۲، ص ۳۴۹.