۳- گروه آرمان مستضعفین
گروه آرمان مستضعفین [۱۸۰۹]، براساس آنچه در آرم آن آمده، در تابستان سال ۱۳۵۵ ش بنیاد گذاشته شده؛ ولی بیشتر، پس از انقلاب در سالهای ۵۸ و ۵۹ به فعالیت فکری پرداخت. از رهبران اصلی این گروه فردی به نام محمد باقر (حسین) برزویی (از اهالی فسا) بود که از پیش از انقلاب در فعالیتهای فرهنگی شرکت داشت و پس از شیفتگی نسبت به شریعتی و تا حدی تأثر از آثار فرقانیها، خود با همکاری جمعی دیگر، فعالیت مستقلش را آغاز کرد. فعالیت این گروه تا سال ۶۰ ادامه داشت. در جریان روی آوردن منافقین به جنگ مسلحانه، در این سازمان نیز انشعابی روی داد. بسیاری از آنان در بهمن ۶۰ دستگیر شدند؛ برخی نیز به خارج از کشور رفتند. [۱۸۱۰]
این گروه در عین حال که در کلیت اندیشه و متد، مواضع فکری فرقان را داشت، [۱۸۱۱] همانند فرقانیها به برخورد فیزیکی با روحانیت معتقد نبود؛ به عکس تأکید میکرد که میبایست با روش شریعتی با روحانیت برخوردکرد. [۱۸۱۲] یعنی باید مردم را از آنان گرفت نه آنان را از مردم. [۱۸۱۳] برای این گروه، درست همانند فرقانیها، تفکر دینی روحانیت به هیچ روی مقبولیت نداشت؛ چرا که به نظر اینان «اسلام دگماتیسم حوزه، به هیچ روی صلاحیت و شایستگی آن را ندارد که به عنوان علم مبارزه وارد صحنۀ اجتماع شود و تودهها را به دنبال خود کشیده و خط مشیها و ایده آلهای انسانی - اجتماعی را برای آنها تبیین نماید. اسلام دگماتیسم، علم مبارزه و علم زندگی و حرکت نیست بلکه... عامل سکون و جمود و انحطاط فکری و فرهنگی تودههاست.» نویسندۀ همین نوشته با استثناء کردن امام خمینی و طالقانی مینویسد: «اسلام حوزهای، توانایی آن را ندارد که خمینی بسازد، بلکه تنها ساختن خوییها و شریعتمداریها از عهدۀ آن بر میآید.» [۱۸۱۴]
عناصری که در این سازمان فعالیت داشتند، طی دو سال، جزوات عقیدتی و سیاسی متعددی منتشر کردند که برخی از آنها عبارت بود از: وحی (جلد اول)؛ هجرت، بستری که از بعثت عاشورا آفرید؛ خلق کُرد ایران (۲ جلد)؛ پیام مستضعفین؛ مجموعۀ مقالات، که همۀ آنها در نشریۀ آرمان چاپ شده بود. لیلةالقدر، مرحلۀ ارزش آفرین تقدیر ساز، و شماری جزوۀ دیگر. بیشتر اینها، بیش از آنکه مطلب علمی باشد، عبارت پردازی بود. در عین حال که کوشش میشد تا از برخی اشتباهات گروههای دیگر پرهیز شود، [۱۸۱۵] اما خود این تفکر هم اساس استوار و تعریف شدهای نداشت. زیادهنویسی از یک سو، و ادعای اصلاحگری در همۀ زمینههای دینی، مذهبی، سیاسی و تاریخی - اعم از صدراسلام تا دورۀ معاصر - از سوی دیگر، دامنۀ کار آنان را به قدری توسعه داده بود که عملا امکان اظهار نظر تخصصی در آنها وجود نداشت. علاقۀ آنان به تفکر شریعتی در جزواتی مانند گامی فرا پیش در راه بارور ساختن متد هندسی او و جزوات چه نیازی به حرکت شریعتی، کاملا آشکار است. این آثار نشان میدهد که ارتباط فکری آرمان با اندیشههای شریعتی بسیار گسترده بوده و در این زمینه، حرکت اینان به هیچ روی با حرکت فرقان یکسان نبود. در این جزوات تصریح شده بود که بنای آن را دارند تا متدهای اسلام شناسی شریعتی را مبنای کار خود قرار دهند. [۱۸۱۶]
[۱۸۰۹] این عنوان، نام نشریۀ آنان است و نام اصلی گروه «سازمان رزمندگان پیشگام مستضعفین ایران» بوده است. [۱۸۱۰] با توجه به منابع موجود طبعا در این باره باید تحقیق بیشتری صورت گیرد. [۱۸۱۱] ارتباطی میان این دو گروه وجود داشت و شاهد آن این که، یکی از نوشتههای آرمانیها با نام «دشمنان بشر» که در سه جلد چاپ شده بود. پیش از چاپ در اختیار گودرزی قرار گرفت. وی بر آن حاشیه زده که با همان حواشی چاپ شد. [۱۸۱۲] به نظر میرسد فرقانیها بهجز آنچه که در قصۀ تشیع علوی و صفوی و ماجرای روحانیت تحت تأثیر دکتر بودند، در بقیه موارد بیدلیل ادعای پیروی از شریعتی را داشتند؛ چرا که نه افکارشان و نه روش سیاسی آنان، تناسب چندانی با افکار شریعتی نداشت. گروه آرمان ارتباط نزدیکتری با افکار شریعتی داشت. [۱۸۱۳] چه نیازی به حرکت شریعتی دفتر دوم، ص ۴۹. نویسندگان این اثر، مواضع شریعتی را در قبال روحانیت تحلیل کرده و در نهایت میکوشند تا آخرین دیدگاههای وی را دربارۀ روحانیت محک و معیار قرار دهند، طبعاً تکیۀ آنها بر تحلیلی است که دکتر در این اواخر بر اساس کتاب حسن و محبوبه دارد و روحانی و خان و ژاندارم را در دِه که مصداقی از شهر و کشور اسلامی است، همراه هم میبیند (همان، ص ۷۷ـ ۷۸) شبیه همین مطالب در جزوۀ «تخصص» دکتر نیز آمده که در کتاب پیشگفته از آرمانیها، (ص ۵۰ـ۵۲) همان مطالب نقل و مورد استناد قرار گرفته است. [۱۸۱۴] طالقانی سنگری که مستضعفین از آن بر امپریالیسم - ارتجاع شوریدند، ص ۴۳. [۱۸۱۵] برای مثال در پیام مستضعفین شماره ۲ ص ۷۸ از علم زدگی حاکم بر اندیشههای سازمان مجاهدین خلق سخت انتقاد شده است. در جای دیگری هم نوشتهاند: مجاهدین خلق نیز با اصرار و کوشش تمام سعی بر آن داشته و دارند که راه طالقانی، بازرگان را ادامه دهند. پذیرفتن مارکسیسم به عنوان علم از جانب ایشان، حاکی از بینش ساینتیستی و علم پرستی آنهاست. گامی فراپیش در راه بارور ساختن متد هندسی او... ص ۲۹. [۱۸۱۶] پس از انقلاب، بهجز گروههایی که در داخل کشور در این ارتباط فعال بودند، در برخی از کشورهای خارجی هم تلاشهایی صورت گرفت. از جمله در فرانسه گروه موحدین انقلابی پدید آمدند که چندین کتاب درباره اندیشههای شریعتی منتشر کردند. از آن جمله: محکم و متشابه (سدی توحیدی بر استفاده تزویری از مکتب) ناسخ و منسوخ (مکانیسم شناخت توحیدی قرآن و جهشی در رنسانس ایدئولوژیک) مکانیسم تبیین متدیک تضادهای تئوریک با ارتجاع، (متد عام: بینش، منبع، روش)، نگرشی بر طرح هندسی اسلام شناسی معلم شهید شریعتی. بیشتر این کتابها در سال ۱۳۶۵ در پاریس چاپ شده است. همچنین در سالهای اخیر در کانادا گروهی تحت عنوان «سوسیالیستهای پیرو خط شریعتی» از بقایای آرمانیها تشکیل شده که هدف خود را سیاسی و به طور خاص سرنگونی جمهوری اسلامی قرار دادهاند.