جریان ها و سازمان های سیاسی-مذهبی ایران

فهرست کتاب

۱۴- سید عبدالکریم هاشمی نژاد

۱۴- سید عبدالکریم هاشمی نژاد

عبدالکریم هاشمی نژاد در سال ۱۳۱۱ در بهشهر به دنیا آمد. مدتی در همان شهر تحصیل کرده سپس به قم آمد و تا سال ۱۳۴۰ در این شهر بود. پس از درگذشت آیت الله بروجردی و به هوای استفاده از درس آیت الله میلانی و فعالیت‌های تبلیغی به مشهد رفت. هاشمی نژاد از فعالان نهضت روحانیت بود و در همان شب پانزده خرداد همراه شمار زیادی از علما دستگیر و برای بیش از چهل روز در تهران زندانی شد. بعد از آن هم به طور مداوم زیر نظر ساواک بود و بارها و بارها به زندان افتاد تا آنکه انقلاب پیروز شد. پس از انقلاب، عضو برجستۀ مجلس خبرگان قانون اساسی و مسؤول دفتر حزب جمهوری اسلامی در مشهد بود. وی روز هفتم مهر سال ۶۰ در مشهد توسط اعضای سازمان مجاهدین خلق به شهادت رسید.

نوشته‌های مرحوم هاشمی نژاد، گرچه معدود بود، اما از جمله نوشته‌های تأثیر گذار در دو دهۀ پیش از انقلاب بود. کتاب مناظره دکتر و پیر در سال ۱۳۴۴ به چاپ نهم رسید و بعدها انتشارات فراهانی که آثار او را منتشر می‌کرد، در پشت جلد کتاب قرآن و کتاب‌های دیگر آسمانی که آن هم از هاشمی نژاد بود ودر سال ۵۲ چاپ شد نوشت: کتاب مناظره دکتر و پیر بیش از ۱۵ بار به چاپ رسیده و اکنون به عللی! نایاب است. دفعات چاپ این کتاب تا انقلاب، به ۲۵ بار هم رسید. [۲۰۸۶] سال‌ها پیش از آن کتاب مناظرۀ دهقان پیر و جوان دانشجو توسط نویسنده‌ای با نام جلال کاشانی درباره حجاب نوشته شده بود. [۲۰۸۷] ناصر مکارم هم کتاب فیلسوف نماها را در قالب چنین گفتگویی تنظیم کرده بود. [۲۰۸۸] اما اکنون در ادامه همان روش، کتاب تازه‌ای توسط یک روحانی ۲۸ ساله در قم نوشته شد. زمانی که به سال ۱۳۳۹ چاپ نخست آن انتشار یافت، هنوز آیت الله بروجردی زنده بود و شفاها از وی تقدیر کرد. مؤلف در مقدمه خود بر چاپ دوم که تنها یک ماه پس از چاپ اول صورت گرفت، از تقدیر ایشان یاد کرد. این کتاب که در قالب یک گفتگو و مناظره میان یک دکتر و یک پیر صورت گرفته، مروری است بر مهم‌ترین دیدگاه‌های اسلامی درباره مسائل اجتماعی، نظام اسلامی، نظام قضائی، دیدگاه دانشمندان اروپایی درباره اسلام و پیامبر ج، تمدن اسلامی، علل پیشرفت مسلمانان در یک دوره و عقب‌ماندگی در دورۀ دیگر، خدمات روحانیت، و در نهایت حقوق زن در اسلام. آنچه برای این کتاب مشکل سیاسی پدید آورد، انتقادات گزندۀ آن نسبت به وضعیت اجتماعی و اخلاقی جامعه در آن دوره بود. زبان ساده کتاب، خواندن آن را آسان می‌کرد و همین امر، به علاوه مواضع سیاسی موجود در آنکه پس از نهضت روحانیت زمینه سیاسی فراخ‌تری را در جامعه فراهم کرده بود، بر محبوبیت آن می‌افزود. مؤلف در مقدمۀ خود بر چاپ نخست کتاب، چنان حملات تندی بر وضعیت موجود در جامعه کرده و آن را بر دوش حاکمیت انداخته بود که آشکارا توجه هر خواننده‌ای را جلب می‌کرد: «سینماها و تئاترها به جای مسجد، و آواز زنان فواحش و رقاصه‌ها «هنر پیشگان» جای صوت روحبخش قرآن و اذان را اشغال نموده است. جوانان مسلمین به جای تشکیل صفوف جماعت و رفتن به مکتب فضیلت «مسجد» روی صندلی‌های سینما و تئاترها لمیده‌اند. کارگردانان مراکز شکنندۀ سد عفت «سینماها و تئاترها» هم از این موقعیت سوء استفاده کرده و هرچه بیشتر فیلم‌ها و پرده‌ها را برای افزودن بر تعداد مشتریان خود مهیج‌تر و پیکر زنان رقاصه و بدکاره را به نام هنرپیشگان، عریان‌تر نشان داده‌اند.»

چنان که مؤلف در همان مقدمه اشاره کرده است، هدف پاسخ‌دادن به برخی از شبهات مطرح شده میان جوانان درباره اسلام بوده است. با این حال، این اثر را باید در زمرۀ آثاری آورد که تلاش می‌کند اسلام را در قالب یک نظام حکومتی با ویژگی‌های ایده آل نشان دهد. کتاب دیگر وی، با عنوان درسی که از حسین÷ باید آموخت تحلیلی تازه و متناسب با شرایط مبارزه و ادبیات آن درباره نهضت امام حسین÷ بود. این کتاب که در سال ۱۳۴۷ نوشته شد، به لحاظ تحقیقی اثری ممتاز نبود، اما به دلیل روان‌بودن نثرآن و همگامی‌اش با فضای سیاسی، کمابیش مورد استقبال واقع شد.

اثری دیگری که از وی چاپ شد کتاب مسائل عصر ما بود که انتشارات آیین جعفری آن را چاپ کرد. این اثر حاوی مطالبی بود که هاشمی‌نژاد تحت عنوان قسمتی از مشکلات بزرگ نسل ما در انجمن اسلامی مهندسین ایراد کرد. بخش دیگر آن، مطالبی بود با عنوان راه سوم بین کمونیزم و سرمایه‌داری که آن هم سخنرانی بود و پیش از آن در سال ۴۳ توسط کتابفروشی جعفری در مشهد چاپ شده بود. این دو متن در سال ۱۳۴۸ برای بار دوم به چاپ رسید. بخش عمدۀ مبحث اول، بحث درباره علل عقب ماندگی مسلمانان آن هم در قیاس با مسیحیان است؛‌ موضوعی که در تمام این صد سال برای مسلمانان نهایت اهمیت را داشته است. بخش دوم آن اثر هم در قیاس با مطالبی که تحت عنوان «مکتب واسطه» در آن دوره نوشته می‌شد و بعدها در شعار «نه شرقی و نه غربی» در فرهنگ انقلاب آمد، تلاشی است برای نشان دادن اسلام به عنوان راهی در میان آنچه که شرق یا غرب گزینش کرده‌اند.

کتاب قرآن و کتاب‌های دیگر آسمانی مجموعه سخنرانی‌های هاشمی نژاد در حسینیۀ ارشاد است که پس از پیاده شدن از نوار تدوین شده، به صورت کتاب درآمده و در آذر سال ۱۳۴۶ توسط انتشارات فراهانی چاپ شده است. این اثر به نوعی رد مسیحیت و فرهنگ مسیحی و مقایسۀ فرهنگ قرآنی با آن است. پاسخ ما به مشکلات جوانان و کتاب اصول پنجگانه اعتقادی دو اثر دیگر وی است که مباحث آن‌ها هم در جلسات دانشجویی و مردمی ارائه و سپس چاپ شده است. وی سال‌ها در مشهد جلسات کانون بحث و انتقاد دینی را اداره می‌کرد و بخشی از آنچه چاپ شد، مباحثی بود که ایشان در آن جلسات طرح کرده بود. سید حسن ابطحی شوهر خواهر هاشمی‌نژاد و همدرس وی در سال‌های اقامت در قم [۲۰۸۹] نیز از فعالین همین کانون بود. انتشار ماهنامه سؤال شما و پاسخ ما از جمله نشریات کانون بود که به همت هاشمی نژاد منتشر می‌گشت. در سال ۱۳۵۱ ساواک شرکت وی را در جلسات کانون ممنوع اعلام کرد. زان پس گه‌گاه جلسات به صورت پنهانی در منازل برگزار می‌شد.

هاشمی نژاد بیش از آنکه یک نویسنده باشد، یک خطیب بود و به همین دلیل، نوشته‌های وی هم برخی متن سخنرانی‌های اوست. وی در تهران، مشهد و برخی از شهرهای دیگر، ‌برنامه‌های سخنرانی فراوانی داشت که ساواک به طور کامل از آن مراقبت کرده گزارش تهیه می‌نمود. از جمله برنامه‌های منظم وی، شرکت در جلسات مجمع هفتگی جوانان بود که از اواخر دهه ۳۰ تا اوائل نهضت روحانیت در سال ۴۲ برنامه سخنرانی داشت. [۲۰۹۰]

با مروری بر آنچه که وی در سخنرانی‌های خود مطرح می‌کرده، می‌توان گفت: مبارزۀ وی با غرب‌گرایی و مظاهر فساد، یکی از شاخصه‌های اصلی نوشته و سخنرانی‌های اوست. یکی از مهیج‌ترین سخنرانی‌های وی در ۲۲ مهر سال ۱۳۴۲ در مسجد فیل مشهد بود که به دستگیری وی منجر شد و طی جریان دستگیری وی، سه نفر از مردم کشته شدند. آنچه ساواک از سخنرانی‌های هاشمی نژاد گزارش کرده، آینه‌ای است که می‌تواند نگاه‌ها و دیدگاه‌های رایج در منبرهای مذهبی - سیاسی این دوره را نشان دهد. آن مطلب باید در جای دیگری مرور شود. [۲۰۹۱]

[۲۰۸۶] فریادگر شهادت، ص۵۳ بیشتر مصاحبه‌هایی که در این کتاب درباره شهید هاشمی نژاد آمده، از تأثیر گسترده این کتاب سخن گفته است. از جمله در مصاحبۀ آقای الهی خراسانی، همان، ص ۲۹۸. [۲۰۸۷] سید جلال کاشانی مدیر نشریه نهضت اسلام و بخشی از این کتابش را هم در شماره ۶ آن نشریه (۲۷ اسفند ۱۳۳۱) چاپ کرده است. [۲۰۸۸] نمونه‌هایی دیگری هم از این سبک وجود داشت که برای مثال می‌توان به کتاب «گفت و شنود علمی و دینی» از نصر الله حاج سید جوادی یاد کرد که توسط شرکت سهامی انتشار در سال ۱۳۴۸ چاپ شد و گرایش آن، شناخت دین، از طریق علمی، برای نسل تحصیل کرده جدید و در قالب مناظره و گفتگو بود. [۲۰۸۹] بنگرید: فریادگر شهادت، ص ۲۴۹-۲۵۰. وی در ص ۲۵۴ می‌گوید در سال ۴۸ که در نجف خدمت امام رسیدم، ایشان اول از همه از آقای هاشمی نژاد پرسید و فرمود که او شمشیر بران اسلام است. [۲۰۹۰] فریادگر شهادت، ص ۳۰۵ (برگرفته از مصاحبه آقای لولاچیان که از فعالان برگزاری این مجمع بوده است.) [۲۰۹۱] آقای مهدوی راد درباره ایشان برای بنده چنین نوشتند: شهید هاشمی نژاد در حوزه رسائل و مکاسب و کفایه تدریس می‌کرد وحوزه درسی پرشور و پرورنقی داشت. وی در مبارزه فردی، متهور، بی‌باک و صریح بود. او پناهگاه طلبه‌های جوان مبارز و نیز دانشجویان مبارز بود. راه و رسم رویارویی با گزمه‌های حکومت را بدون هیچ مجامله و پرده پوشی در اختیار جوانان می‌گذاشت. من خود یک‌بار با راهنمایی آن شهید عزیز از جنگ ساواک رَستم و بار دیگر با هدایت او از مشهد به قم هجرت کردم. سالی در دهه فاطمیه در منزلش روضه داشت. خطیبی به صورت سنتی منبر می‌رفت و روضه می‌خواند و آنگاه خود آن بزرگوار بر صندلی می‌نشست و در حالی که قطعا خبرچینان و جاسوسان حکومت در جلسه حضور داشتند، از ضرورت مبارزه و راه و روش رویارویی با عمال حکومت از لحظه دستگیری تا محاکمه و زندان سخن می‌گفت. در یکی از سال‌ها در حالی که ممنوع المنبر بود به ایشان اجازه دادند در دو سرا هرکدام هشت شب منبر برود. موضوع بحث او ضرورت حکومت اسلامی و ابعاد آن بود. فراموش نمی‌کنم که در شب اول گفت بحث از حکومت اسلامی و ابعاد و چگونگی‌هایش را تا بدانجا پیش می‌بریم که به لانه زنبورها نزدیک نشویم. در اولین سالی که به قم آمدم در میدان نو در خود میدان منبر می‌رفت. از تکیه صریح و روشن او به امام خمینی و بیان راه و روش او گویا برخی از بیوت ناراحت شده و پیغام‌هایی داده بودند. در یکی از شب‌ها در آغاز منبر گفت: گوینده به مباحث اسلام آشناست و بنیادهای بحث را با توجه به مبانی دقیق و قابل دفاع مطرح می‌کند. اگر کسی از شنوندگان و عالمان در موردی از آنچه گوینده می‌گوید، تردید دارند و جای اِن قُلتَ و قُلتُ می‌بیند، بنده به گفتگو و مباحثه و مناظره حاضرم.