۶- تأثیر نهضتهای اسلامی سایر کشوورهای در ایران
ایجاد پیوند میان ایران و جهان اسلام، حرکتی بود که از دهۀ۲۰ آغاز شده بود. در این زمینه، انجمن تبلیغات اسلامی با ابتکار شهابپور، تلاش زیادی کرده بود. وی که خود هشت زبان خارجی میدانست، شبکهای از کارمندان وابسته به انجمن را در کشورهای اسلامی پدید آورده بود که مرتب از آن کشور برای وی خبر و مقاله میفرستادند و وی در سالنامۀ نور دانش و مجلۀ هفتگی به چاپ میرساند. فراوانی مقالاتی که مسائل جهان اسلام را در این نشریه منعکس میکرد، امری شگفت است. به علاوه، اتحادیۀ مسلمین حاج سراج و تشکلهای دیگری نیز بودند که ایران را با دنیای اسلام متحد میکردند. اتحادیه مسلمین به ویژه نسبت به مسائل هندوستان تلاش زیادی داشت و در این میان، به ویژه باید از نقش مرحوم غلامرضا سعیدی یاد کرد. ارتباط ایران و دارالتقریب مصر نیز که محور آن در ایران شیخ محمدتقی قمی بود، با مساعدت دارالتقریب مصر و فتوای تاریخی شلتوت در امکان عمل به فقه شیعه، راه را بیش از پیش باز کرد. در این زمینه، ماجرای فلسطین نیز که از اواخر سال ۲۶ و بیشتر در اوائل سال ۲۷ بالا گرفته بود، حساسیت ایران را به جهان اسلام بیشتر کرد، به طوری که پنج هزار نفر برای اعزام به سوی فلسطین ثبت نام کردند. فتوای مراجع تقلید از جمله آیت الله بروجردی و جدیتهای مرحوم کاشانی در این زمینه مؤثر بود. بیتردید این فهرستی کوتاه از مسائلی است که در دهۀ ۲۰ وجود داشت و ما در اینجا به آن اشاره کردیم. میان این مسائل، مسألۀ فلسطین همچنان ادامه یافت و بخصوص نواب صفوی با شرکت در کنفرانس بیتالمقدس باز هم بر این پیوند افزود. مرحوم طالقانی نیز گویا چندین بار در این قبیل کنفرانسها شرکت کرده و گزارش سفر خویش را در مطبوعات به چاپ رسانده بود.
به طور متقابل باید از تأثیر نهضت ملی ایران در مصر و برخی دیگر از کشورهای خاورمیانه نیز سخن گفت. [۹۹۴] نشریه منادی اسلام که از سوی جمعیت اتحاد اسلام در دی ماه ۱۳۳۰ انتشار یافت، اساسا هدف خود را «تقویت روح هماهنگی بین اقوام مسلمین دنیا» عنوان کرد و در همان شماره نخست خود، گزارشهای مفصلی اختصاص به پاکستان داد. در شمارههای بعدی آن نیز، این گرایش وجود دارد. حتی پیام آیت الله کاشانی و دکتر مصدق را به مناسبت سالروز ولادت محمد علی جناح درج کرد. در روزنامه اطلاعات به تاریخ چهارم دی ماه ۱۳۳۱ اطلاعیهای از جمعیت اتحاد ملل اسلامی با امضای فردی به نام رضا فقیه زاده آمده است: با کمال اهتمام از کلیه احزاب سیاسی و اجتماعات دینی تهران که فریاد مظلومیت و استغاثه پانزده میلیون مسلمان متعصب ممالک اسلامی از مراکش، تونس، الجزایر، را زیر رگبارهای مسلسل و آتشبارهای جابرانه دولت سابق ساقط فرانسه و در مقابل سکوت و خونسردی دول مدعی حمایت ملل ضعیف و نوع پروری شنیده و طبق مقررات مسلک و آیین پاک خود را موظف به ابراز همدردی و عکس العمل میدانند درخواست میشود... در نماینده معرفی نماینده تا پس از شور و تبادل افکار متفقا اقدام لازم وجدانی به عمل آید». [۹۹۵]
در حوالی سال ۴۰ که نیروهای مذهبی در ایران تقویت شدند، تحولات مربوط به شمال آفریقا، به ویژه مسأله الجزایر مطرح شده و تأثیر قابل ملاحظهای بر نهضت اسلامی ایران داشت. شیخ مصطفی رهنما در سال ۱۳۳۶ کتابچهای نوشت با عنوان کشور الجزایر را بشناسید و از جنبش استقلال طلبانۀ آن کشور قهرمان در سه سال اخیر مطلع شوید.
در حوالی سال۴۰ بود که حسن صدر [۹۹۶] کتاب الجزایر ومردان مجاهد را نوشت و وقتی نسخهای از کتابش را برای دکتر مصدق فرستاد، او نوشت: خواستهاید برسانید که در دنیا ملتی هم هست که به خاطر آزادی از همه چیزش میگذرد. در همان حوالی، کتاب چهرههای درخشان انقلاب الجزایر از یوسف سعدی توسط منصور تاراجی به فارسی درآمد (تهران، فرخی). آیت الله طالقانی هم در سخنرانیهای خود در مسجد هدایت میگفت: مبارزات پی گیر ملت الجزایر جهت کسب آزادی کامل هنوز ادامه دارد و جوانان کشور ما باید از مبارزات آنها پند بگیرند و خود را نفروشند. [۹۹۷] بعد از پیروزی انقلاب الجزایر هم آیت الله طالقانی گفت: آقای(غلامرضا) سعیدی و من میخواستیم برای یادبود شهدای مسلمان الجزایر که مردانه در مقابل تجاوز جنگیدهاند ختم بگذاریم، ولی بیچاره سعیدی را گرفته شش ماه حبس بود. [۹۹۸] از یوسف سعدی هم کتابی تحت عنوان الجزایر استقلال و آزادی در سال ۵۶ در تبریز چاپ شد. کتابی هم تحت عنوان دفاع از فلسطین و الجزایر که توسط احمد شقیری نوشته شده و ابراهیم یوسفی آن را ترجمه کرده بود، در سال ۵۱ توسط امیرکبیر در تهران به چاپ رسید.
در تاریخ ۲۸/۹/۱۳۳۹ در تهران، مجلس یادبودی برای شهدای الجزایر [۹۹۹] با حضور آیت الله کاشانی، آیت الله علوی، آیت الله سید محمدمیرباقری و عدهای دیگر از علما و سیاسیون و شماری از طرفداران فدائیان تشکیل شد که در آن محفل، حاج شیخ عباسعلی اسلامی منبر رفت و از روابط دولت ایران با دول کافر سخت انتقاد کرد و افزود: همۀ قانون و زور و آقایی ما را بردند و شمشیر ما را گرفتند و به جای آن وافور و تریاک و هروئین و شراب و ساز و آواز و خواننده و رقاص بازی آوردند. وی در ادامه از ملت الجزایر و مبارزات آنها بر ضد دولت استعمارگر فرانسه ستایش کرد. وی افزود: باید از اول شخص مملکت که اعلیحضرت همایونی است تا آخرین فرد این مملکت در مکتب دین بیایند و درس بخوانند تا به قانون و سیاست اسلام آشنا شوند. [۱۰۰۰] پس از پیروزی مبارزان الجزایری بر دولت استعمارگر فرانسه، جشن استقلال الجزایر در مسجد فخرالدولة تهران به صورتی بسیار باشکوه برگزار شد. پس از آن متن سخنرانیهای ارائه شده در آنجا توسط شرکت انتشار تحت عنوان الجزایر پیروز، پرچمدار فداکاری در ۵۸ صفحه به چاپ رسید. یکبار هم هاشمی رفسنجانی در سال ۴۷ در مسجد هدایت گفت: چندی قبل یک نفر از طرف نهضت الجزایر به ایران آمده بود. من او را ملاقات کردم. او گفت: فرانسویها به تمام شؤون ما دست انداخته بودند غیر از مسجد، ما هم از مسجد استفاده کردیم یواش یواش موفق شدیم. [۱۰۰۱]
این جریان تا سالهای نزدیک به انقلاب ۵۷ ادامه داشت. کتاب رنجها و نبردهای جمیله بوپاشا دختر پیکارجو و مبارز الجزایری از سیمون دوبوار در سال۴۱ (و چاپ دوم سال ۴۸) توسط منصور تاراجی به فارسی ترجمه و چاپ شد. چنانکه تألیف آثاری درباره جمیله بوپاشا و یا کتاب داستانی زنده باد آزادی (با مقدمۀ غلام رضا سعیدی) از علی وافی، همچنان مورد استقبال قرار میگرفت. سید هادی خسروشاهی هم کتاب الجزایر سرزمین قهرمانان اسلامی را نوشت. این تأثیر به حدی بود که بر ذهنیت انقلابیون مسلمان ایرانی کاملا تأثیر گذاشته بود. به طوری که پس از پیروزی انقلاب در بهمن ۵۷ گفته میشد: دیروز الجزایر، امروز ایران، فردا فلسطین.
در اینجا باید تأکید کرد که نه تنها انقلاب فلسطین و الجزایر بلکه دیگر انقلابها و تحرکاتی که جنبشهای رهایی بخش - و حتی غیر اسلامی - بودند، ولو اندک، در ایران تأثیر داشتند.
یک نمونه قابل بررسی آثار منظوم آقای عبدالعلی ادیب برومند (از وابستگان به جبهۀ ملی و زنده تاکنون) است که حاوی قصایدی است که وی میان سالهای ۱۳۲۹ تا ۱۳۵۶ به مناسبت همین انقلاب سروده است. از آن جمله قصایدی است که درباره انقلاب هند، مصر میگوید: «ملت ایران که مصر از کار او الهام یافت/ خواستار فتح مصر، از کردگار غافر است».
اشعار دیگری درباره مصر، الجزایر، پاکستان، فلسطین و ویتنام در این مجموعه که تحت عنوان پیام آزادی در اردیبهشت سال ۱۳۵۷ چاپ شده، آمده است. مضمونهای بکار رفته در این اشعار، میتواند روشنگر برخی از ریشههای حس اسلامی - انقلابی پدید آمده در نسلی باشد که انقلاب اسلامی را آفرید. اثر یاد شده به لحاظ اشتمال آن بر پرداختن به بیشتر جریانهای انقلابی معاصر جهان به ویژه از زاویۀ ادبی و نگاه یک ایرانی مسلمان به آنها، منحصر به فرد است. [۱۰۰۲] اخیرا مجموعهای از اشعار وی با عنوان پژواک ادب چاپ شده که بخشی از آن تحت عنوان سرود رهایی اختصاص به اشعار سیاسی وی درباره مسائل سیاسی دوره شاه دارد. بخش دیگری هم با عنوان پیام آزادی، گویا همان مجموعه پیشین است که یاد آن گذشت. [۱۰۰۳] برخی از عناوین آن اشعار عبارت است از: حریق مسجد الاقصی، آوارگان فلسطین، تجاوز استعمارگران، آزادی هند و جز آن. البته شعر گفتن درباره این جنبشها، منحصر به ادیب برومند نبود، بلکه شاعران مسلمان دیگری مانند امیری فیروزکوهی(م ۱۳۶۳ش) نیز اشعاری در این زمینه داشت که نمونۀ آن شعر وی درباره جنگ اعراب مسلمان با یهودیان صهیونیست در سال ۱۹۷۳ میلادی است: «ای مسلمانان شما را فتح و نصرت یار باد/ فتح و نصرت یارتان در صلح و در پیکار باد». وی قصیدهای هم تحت عنوان نشید شادی در ستایش یک زن فداکار فلسطینی در ۵۳ بیت سرود. [۱۰۰۴]
موضوع فلسطین طی تمامی این سالها، یکی از موضوعات حساس در سخنرانیهای مذهبیها بود. این سخنرانان از یک سو با توجه به مسائل فلسطین به استعمار حمله میکردند و از سوی دیگر رژیم را که حامی اسرائیل بود، مورد حملات شدید قرار میدادند. مرحوم غلامرضا سعیدی، حاج سراج، آیت الله طالقانی، آیت الله کاشانی، شیخ مصطفی رهنما و بسیاری دیگر در پراکندن اطلاعات مربوط به فلسطین در میان ایرانیان نقش برجستهای داشتند.
مراجعه به متن سخنرانیهای عبدالکریم هاشمی نژاد طی سالهای متوالی که گزارش آنها در پروندۀ وی در ساواک محفوظ مانده است، میتواند دامنۀ این حساسیت را نشان دهد. وی در سال ۵۱ روی منبر گفت: متأسفم، تمام منافع این کشور را در اختیار اسرائیل قرار دادهاند و در کلیۀ شؤون، تلاش مملکت در حفظ منافع اسرائیل و به نفع این کشور کافر است؛ و انسان باید رنج برده و خون دل بخورد و دیگر علاقهای برای زندگی در این مملکت باقی نمیماند؛ بهتر همان که ما ترک تابعیت این آب و خاک را بنماییم. [۱۰۰۵] از دعاهای معمول وی در پایان منبر این بودکه «به حقیقت قرآن مسجد الاقصی و قبلۀ مسلمین را به ما برگردان» «مسلمانان فلسطین را به وطنشان برگردان». [۱۰۰۶] مانند همین موضع را که در بیشتر سخنرانیهای شهید محلاتی بوده میتوان در اسناد وی ملاحظه کرد. [۱۰۰۷] چاپهای مکرر از کتاب حماسۀ فلسطین [۱۰۰۸] از علیرضا نوری زاده و همینطور کتاب سرگذشت فلسطین از اکرم زعیتر ترجمۀ آقای هاشمی رفسنجانی (چاپ اول در سال ۱۳۴۳) و بسیاری از آثار دیگر در این زمینه، نمونهای از کارهای فرهنگی دربارۀ فلسطین در این دوره است. [۱۰۰۹] در واقع، هاشمی رفسنجانی، افزون بر ترجمه کتاب یاد شده، در سخنرانیهای خود، به تشریح اوضاع فلسطین میپرداخت و از اینکه آنان مانند الجزایریها مذاکرات را کنار گذاشته و دست به اسلحه بردهاند، از آنان ستایش میکرد. وی به ویژه بر این نکته پافشاری داشت که الجزایریها بر این باور بودندکه فرانسویها همه را تصرف داشتند، به جز مسجد که ما از همان برای مبارزه بر ضد فرانسویها استفاده کردیم. [۱۰۱۰]
شاید مناسب باشد اشاره کنیم که افکار اقبال لاهوری هم در مجموعه، تأثیر خاصی بر اندیشههای مذهبی - سیاسی دو دهۀ اخیر پیش از انقلاب اسلامی درایران داشته است. نشانهای از این تأثیر را در کنگره بزرگداشت اقبال در حسینیه ارشاد تهران میتوانیم ببینیم که مجموعه مقالات آن تحت عنوان علامه اقبال در سال ۱۳۵۲ توسط حسینیه ارشاد به چاپ رسید. البته این اقدام، از سوی برخی اهل تدین مورد انتقاد قرار گرفت. در پرسشی که در سال ۵۰ از دکتر شریعتی شد گفته شده بود که چرا برای اقبال لاهوری در حسینیه ارشاد هفته اقبال تشکیل دادهاید، او زندیق و دشمن اهل بیت بوده و اطلاع دارید که در دیوان شعرش صریحا به امام جعفر صادق÷ رئیس مذهب شیعه بدگویی و هتاکی کرده است. دکتر در پاسخ با اشاره به شخصیت جهانی اقبال و اینکه او در کنار کانت و برگسن مطرح است، روی نقش بیدارگرانه وی تأکید کرد و اینکه نه تنها مرد تفکر، که مرد ادب و سخن نیز هست. «شاعر فیلسوف، مبارز، مجاهد بیدار، اهل خلوت، و دعا و تأملهای روحی». درباره علاقه او به اهل بیت هم، شعر اقبال را درباره امام علی÷ آورد: بانوی آن تاجدار هل اتی/ مرتضی مشگل گشا شیر خدا. بعد هم این نکته را که اقبال به امام صادق÷ توهین کرده شرح داد که مقصود اقبال از «جعفر از بنگال» و «صادق از دکن» اصلا ربطی به آن حضرت ندارد و اشاره به دو شخص در تاریخ هند است که ارتباط با انگلیسیها داشتهاند [۱۰۱۱] به هر روی، شریعتی و غلامرضا سعیدی نقش زیادی در معرفی اقبال و مطرح کردن او در جامعه ایران داشتند.
مرحوم مشایخ فریدنی هم کتاب اسرار خودی و رموز بیخودی اقبال را چاپ کرد و در مقدمه شرحی از نقش اقبال در تحولات اسلامی اخیر در دنیای اسلام ارائه کرد. [۱۰۱۲] تحولات اندونزی هم بیتأثیر در تحولات ایران نبود، به طوری که دکتر شریعتی میگفت که تئوری دمکراسی هدایت شده را از سوکارنو گرفته است. جعفری ضمن بیان این مطلب میگوید: ما نسل جوان آن روز همگی تحت تأثیر کشورهای تازه استقلال یافته بودیم، خصوصا کشورهای اسلامی برای ما، مصر، اندونزی، الجزایر، تونس، و مراکس واقعا الهام بخش و تأثیر گذار بود. [۱۰۱۳]
[۹۹۴] دکتر مصدق و همراهانش پس از بازگشت از لاهه به قاهره رفتند و در آنجا مورد استقبال فراوان مقامات مصری و شخصیتهای دینی قرار گرفتند. در این سفر آقای علوبه رئیس وقت دارالتقریب نیز با دکتر مصدق دیدار کرد. [۹۹۵] روزنامه اطلاعا، ۴ دی ماه ۱۳۳۱، ص ۲. [۹۹۶] حسن صدر از نویسندگان ملی - مذهبی است که علائق سوسیالیستی - اسلامی دارد. از کتابهای خوب او «علی مرد نامتناهی» بود که چاپ پنجم آن در سال ۱۳۴۴ توسط انتشارات امیرکبیر چاپ شد. پرداختن به حکومت امام علی÷ در این کتاب میتوانست تأثیرمثبتی در گرایشهای سیاسی - اسلامی این دوره داشته باشد. در زمینه گرایشهای ملی وی کتاب «دفاع دکتر مصدق از نفت در زندان زرهی» را نوشت که سال ۱۳۵۷ چاپ شد. همچنین مبحث حقوق زن از مباحث مورد علاقۀ وی بود که در زمینه حقوق نیز تحصیل کرده بود. کتاب«حقوق زن در اسلام و اروپا» در سال ۱۳۵۷ به چاپ هفتم رسیده بود. مجموعه مقالات او هم تحت عنوان «دست چینی از نوشتههای حسن صدر» که در جایهای مختلف چاپ شده بوده، در سال ۵۷ چاپ شد. این مقالات، در سه بخش اجتماعی، سیاسی و مذهبی دسته بندی شده است. «استعمار جدید» (تهران، عطائی، ۱۳۴۹) هم عنوان کتاب دیگر اوست که علائق وی را نسبت به پژوهش درباره جریان سرکوبگر استعمار و جنبشهای خلقی در برابر آن نشان میدهد. [۹۹۷] بازوی توانای اسلام، ج ۱، ص ۶۱. [۹۹۸] همان، ج ۱، ص ۲۱. [۹۹۹] آقای شیخ مصطفی رهنما به بنده گفت: که من و آقای طالقانی و میرزا خلیل کمرهای به همراه سید احمد طیبی وسید ضیاء الدین حاج سید جوادی این مجلس را برگزار کردیم. [۱۰۰۰] بنگرید: جامعۀ تعلیمات اسلامی، ص ۱۷۵ـ ۱۷۶؛ قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک، ج ۱، ص ۲۳۶ـ ۲۳۷. [۱۰۰۱] مسجد هدایت، ج ۱، ص ۴۲۷. [۱۰۰۲] اشعار مؤلف در ارتباط با تحولات سیاسی داخلی در کتاب «سرود رهایی» به سال ۱۳۶۷ در تهران (نشر پیک دانش) به چاپ رسیده است. متأسفانه راجع به همه چیز شعر سروده شده غیر از قیام پانزدهم خرداد. اخیرا هم مجموعهای دیگر از اشعار وی تحت عنوان حاصل هستی به چاپ رسیده که آنها نیز به نوعی مناسبت تاریخی دارد و بیشتر به سالهای پس از انقلاب مربوط میشود. [۱۰۰۳] پژواک ادب، (تهران، نگاه ۱۳۸۹) صص ۳۰۱ـ ۴۰۸. [۱۰۰۴] بنگرید: حاصل اوقات، ص ۶۹۴. [۱۰۰۵] یاران امام به روایت اسناد ساواک، شهید حجت الاسلام هاشمی نژاد، ص ۴۸۴. [۱۰۰۶] همان، : ص ۴۹۶، ۵۰۶. [۱۰۰۷] بنگرید: یاران امام، ... قامت استوار، ج ۱ و ۲ فهرست اعلام، ذیل کلمۀ اسرائیل، و بسیاری از موارد دیگر. [۱۰۰۸] تهران، انتشارات بعثت، ۱۳۴۹، از ص ۱۳۹ کتاب به بعد، اشعاری از شاعران پارسی زبان ایرانی در باره فلسطین آمده که خود مجموعه جالبی است. محمدعلی سپانلو، م. آزاد، علی موسوی گرمارودی، و عدهای دیگر سرایندۀ این اشعار هستند. [۱۰۰۹] این کتاب در مطالعات درون گروهی سازمان مجاهدین هم مورد استفاده قرار میگرفت، بنگرید: سازمان مجاهدین خلق از درون، ص ۳۴. [۱۰۱۰] برای گزراش سخنرانی وی در مسجد هدایت در این باره بنگرید به: ابوذر زمان، ج ۲، ص ۳۹۱. [۱۰۱۱] میزگرد حسینیه ارشاد، ص ۶۳ـ ۶۷. [۱۰۱۲] اسرار خودی و رموز بیخودی، علامه شیخ محمد اقبال لاهوری، محمد حسین مشایخ فریدنی، ۱۳۵۸ش. شعرهای فارسی اقبال که به نوعی با جنبش اسلامی پیوند میخورد، فراوان است. [۱۰۱۳] سازمان مجاهدین خلق از درون، ص ۴۲.