۲۳- عبدالکریم بیآزار شیرازی
عبدالکریم بیآزار شیرازی (متولد چهاردهم بهمن ۱۳۲۳ فرزند حسین شاغل در اداره راه، و مادر از خاندان امامی - امام جمعههای فارس - که نام اصلی آنان جابری بود) از طلاب فاضل و فعال است که دو سال در حوزه علمیه شیراز (حوالی ۱۳۳۵) تحصیل کرده، و در ضمن تحصیلات جدید را ادامه داد. حوالی سال ۴۲ به قم آمده و تا سال ۱۳۴۴ مشغول تحصیل شده، دروس سطح را نزد اساتید خواند. در جریان نهضت پانزده خرداد فعال بوده و یک ماهی را هم در شیراز زندانی شده است. [۲۱۹۵] سپس به نجف رفت و چنانکه خود اظهار کردند روزی که وارد نجف شدند، امام هم از تبعید ترکیه وارد کاظمین شدند. ایشان که در قم با آقای عمید زنجانی در مدرسه خان، همحجره بوده، آنجا به همراه ایشان و شماری دیگر به استقبال امام به کاظمین رفته و طی یک ماه همراه امام بوده و گزارشهایی از استقبال برای دوستانش در ایران میفرستاده است. آقای بیآزار شیرازی چند سالی در نجف بوده و از درس امام بهره میبرده است. در قم نیز در درسی که امام درباره مسائل مستحدثه در منزل داشته شرکت میکرده است. پس از سه سال اقامت در نجف به تهران برگشته و مدتی بعد، با توصیه مرحوم بهشتی که خواسته بوده به یکی از دانشگاههای خارج برود، عازم دانشگاه مک گیل شده است. وی از سال ۱۳۵۴ تا ۱۳۵۷ در آنجا بوده و پس از آن نزدیکی پیروزی انقلاب به ایران بازگشته است.
فعالیتهای علمی - فرهنگی آقای بیآزار در سه جهت تازگی داشته است:
الف- وحدت اسلامی: آقای بیآزار از سال ۱۳۴۸ به مباحث وحدت اسلامی علاقهمند شده است. ماجرا از این قرار بوده است که اخبار دارالتقریب و فتوای شیخ شلتوت در مجله مکتب اسلام منتشر شده و روی ایشان اثر گذاشته است. زمانی که به نجف رفته، در طول یک سال، به سامرا رفت و آمد داشته و با اهل سنت و معلمین سنی گفتگو میکرده است. این مسأله زمینهای شده است تا با آقای محمدتقی قمی ارتباط برقرار کند. ایشان به بنده گفتند: «وقتی از نجف برگشتم، آقای قمی بر آن بود که مقالات برگزیده مجله الاسلام را که درباره تقریب بود جدا کرده، به فارسی ترجمه نموده و منتشر کند. مقالات برگزیده را به چند نفر مترجم دادند تا ترجمه شده و در صورت قبول چاپ شود. بنده هم در این کار شرکت کردم و چند مقاله را گرفتم و ترجمه کردم. ایشان ترجمههای من را پسندید و این همان دو کتاب همبستگی مذاهب اسلامی، (مقالات دارالتقریب قاهره) (تهران، امیرکبیر، ۱۳۵۰ با مقدمه حسن صدر و به احتمال به توصیه سید جعفر شهیدی) و کتاب اسلام آئین همبستگی شد. بنده مدتها به منزل آقای قمی (خیابان ولی عصر، نزدیک چهار راه ولی عصر، خیابان رشت، کوچه قمی) میرفتم و این مقالات را مرور میکردیم تا آماده نشر شود. خاطرات بنده با آقای محمدتقی قمی را آقای دکتر آذر شب ضبط کرده و آنها را به عنوان مقاله ذکریات در مجله التقریب چاپ کرد. سپس این مطالب را به صورت مستقل با عنوان ملف التقریب همراه با اسناد و مدارک دیگر منتشر کرد که به فارسی هم درآمد». به هر حال، فعالیت وحدت گرایانه او بعد از انقلاب نیز ادامه داشت و به طور مشترک کتاب مشعل اتحاد را با آقای محمدرضا حکیمی منتشر کرد. اکنون شانزده سال است که ریاست دانشگاه مذاهب اسلامی را دارد.
ب- قرآنیات: زمینه دیگر فعالیت آقای بیآزار انتشار آثاری با عنوان قرآن و طبیعت بود که بیشتر در سطح کودکان و نوجوانان بود. آقای بیآزار گفتند: «طی سفرهایی که به خارج داشتم کارهای مسیحیها را دیدم که تا چه اندازه کتابهای دینی را با تصویر چاپ میکنند. خودم هم حساس بودم که این کارها را بکنم. اولین کتاب من که جهان دیگر بود، در موضوع معاد بود. بحث معاد را از شیراز از یادداشتهای پدرم از درس مرحوم سید نورالدین شیرازی دارم. من با استفاده از این یادداشتها علاقهمند به بحث معاد شدم و در قم نیز روی آن کار میکردم تا آماده شد. آقای مکارم برای جهان دیگر مقدمه نوشت و پس از چاپ مورد استقبال قرار گرفت (چاپ فراهانی، ۱۳۴۵). همان زمان، کتاب یاد شده مصور و رنگی بود. بعدها نام این کتاب به گذشته و آینده جهان (انتشارات بعثت) تبدیل شد و پیش از انقلاب چهل و دوبار با تیراژ بالا چاپ شد.»
همین زمینه فعالیت بود که به سری قرآن و طبیعت منجر شد. تاریخ مقدمه کتاب اول آن با عنوان آدم و حوا ۱۳۵۴ ش است. در این آثار آیاتی از قرآن به ضمیمه تصاویری از مناظر طبیعی مرتبط و گاه توضیحاتی در هماهنگی میان قرآن و علم منتشر میشد. این آثار توسط دفتر نشر فرهنگ اسلامی انتشار مییافت. در خبرها آمده است که در سال ۱۳۸۶در نمایشگاه قرآن در یک سخنرانی اعلام کرد: تحقیقات ناسا معجزه شق القمر را تأیید میکند. بنابراین باید گفت ایشان همچنان در این زمینه فعال است.
ج- فقه نوین: زمینه دیگر فعالیت او، بازنگری در نوع نگارش رسالههای عملیه و پرداختن به مسائل مستحدثه بود. وی میگوید که بعد از بازگشت امام از زندان و حصار تهران، یک روز برای عدهای صحبت میکردند، فرمودند که آرزو دارم رسالهای مشتمل بر مسائل مستحدثه بنویسیم. رسالههای موجود شامل مسائل سیاسی و اقتصادی و همینطور امر به معروف ونهی از منکر نیست». از فردای آن روز هم یک درس خصوصی در منزل گذاشتند که بنده هم شرکت کردم و دوازده بحث را مرتب نوشته و تقدیم امام کردم که در یورش به منزل امام از بین رفت. [۲۱۹۶] به نظر میرسد همین احساس است که او را به تدریج به این سمت وسو کشانده است. وی میگوید که در وقت ورود امام به نجف من آنجا بودم. به هر روی نتیجه این گرایش آن بود که در حوالی انقلاب رساله عملیه امام با عنوان رساله نوین در ابواب عبادی و اقتصادی و سیاسی به تفکیک و هرکدام در یک مجلد، و با شیوهای مدرن به نگارش درآمد و چاپ شد (به گفته ایشان، اینها درسهایی بود که برای جوانان منحرف در اوین داشتم). این رساله نوین، پیشینهای هم داشت وآن آثاری بود با عنوان راز نماز، حفاظت محیط زیست (درباره طهارت) وحج کانون همبستگی به صورت مصور و رنگی چاپ شده بود. وی را باید بنیانگذار روش نوین رساله نویسی دانست که البته جز در برخی از زمینهها، ادامه نیافت. این کار با شرکت ایشان در درس امام در منزل ایشان بود که مسائل مستحدثه را تدریس میکرد. ایشان وقتی به نجف رفت، امام از ایشان خواست تا آن نوشتهها را نزد ایشان ببرد که برد. خود آقای بیآزار فرمودند که به جز آن درس، من تحت تأثیر آثار محمد جواد مغنیه هم بودم و کتاب ایشان با عنوان فقه الامام جعفرالصادق÷ روی من اثر گذاشت. مرحوم محمدباقر صدر در مجلۀ رسالة الاسلام چاپ بغداد، مقالهای درباره همین کتاب مغنیه نوشت و آن را ستایش کرد. من دریافتم که آن کار مهمی است».
ایشان افزودند که در حال حاضر کتاب الفقه التقریبی و المقارن را در شش جلد نوشته و سه مجلد آن را چاپ کردهاند. که جمع میان گرایش تقریبی و فقه نونویسانه است. در این کتاب متن، لمعه است و مسائل مستحدثه با رعایت اقوال مذاهب دیگر لحاظ شده است. بعد از فتوای شلتوت، نزدیک به پنجاه قانون از قوانین شرعی بلاد اسلامی، مطابق فقه شیعه تغییر کرده که آنها را در این کتاب آوردهاند. این کتاب نیز مصور بوده و فقه المقاصد نیز در آن لحاظ شده است.
از دیگر آثار ایشان کتاب خودسازی با جمهوری اسلامی اثری است که در اردیبهشت ۵۸ درباره توحید و عدل و سپس رهبری و معاد و آنگاه نظام و حکومت اسلامی نوشته شده و توسط انتشارات بعثت چاپ شده است. در مقدمه گفته است: جمهوری اسلامی نه به معنای کنار گذاشتن فرهنگ و تمدن جهان و بازگشت به قرون وسطی، بلکه وارث و ادامه دهند و تکمیل کننده تمام فرهنگها و تمدنهای گذشته از طریق اصول اساسی اسلام است. وی در بخش سیاسی این کتاب، از نظارت فقها در نظام اسلامی سخن گفته است. [۲۱۹۷]
آقای بیآزار، همچنین در حوزه تفسیر قرآن فعال بوده وهست و در این زمینه به جز تفسیر کاشف (که با همکاری آقای دکتر محمدباقر حجتی نوشتهاند) آثاری هم درباره موضوعاتی چون باستان شناسی و جغرافیای تاریخی قصص قرآن دارند که در شمار کارهای پس از انقلاب ایشان است.
روزگاری هم که در دانشگاه مک گیل بودند، کاری روی ارتباط آیات هر سوره انجام دادند که به انگلیسی نوشته و پیش از انقلاب چاپ شد. پس از انقلاب آن را به فارسی درآورده و پس از کاری که آقای دکتر حجتی روی آن انجام دادند، به اسم مشترک آنان با عنوان میثاق در قرآن منتشر شد.
آثار ترجمه شده سید محمدباقر صدر: ترجمه آثار سید محمدباقر صدر به فارسی، گرچه محدود، اما مؤثر بود. نخستین بار کتاب «اقتصادنا» و «فلسفتنا» وی که ردی بر اندیشههای اقتصادی و فلسفی مارکسیسم بود، تحولی در قم پدید آورد. این کتاب، پیش از انقلاب، در محفل درس آقای مصباح یزدی در مؤسسه در راه حق تدریس میشد و نسل نخست شاگردان وی در آن مؤسسه، کاملا از این کتاب متأثر بودند. ابراز این نکته که نخستین گامهای جدی برای ارائه تصویری از اقتصاد اسلامی توسط شهید محمدباقر صدر برداشته شد، نباید غیر عادی تلقی شود. گرچه تا آن زمان آثار متعددی با عناوینی نزدیک به آن، در قم و تهران انتشار یافته بود و خود مبحث مستقلی برای پژوهش است. طبعا تأثیر فکری شهید صدر بیش از همه در عراق و بر روی نسل جدید تحصیل کرده و شیعه عراق و عمدتا حزب الدعوه و برخی از شاگردان نزدیک او مانند سید کاظم حائری و سید محمود شاهرودی و سید علی حائری و محمدمهدی آصفی بود که بعد از انقلاب در ایران مؤثر بودند.
یک نمونه ناشناخته دیگر، نویسندهای با نام سید جمال الدین استرآبادی است که چندین کتاب متنوع در دهه چهل درباره مسائل اسلامی به سبک نوین نوشت. کتاب خداشناسی یا یکتاپرستی (تهران، ۱۳۴۶ش) او با مقدمهای در نقد تمدن غربی و اینکه فاقد معنویت و روحانیت است، از آن جمله است. بخش دوم همان کتاب عنوانش «توحید استدلالي» است که در پایان همان کتاب، وعده انتشار آن داده شده است. کتاب «المهدي المنتقم» در پشت همان کتاب معرفی شده و هدف آن ارائه کتابی «با سبکی نوین در پیرامون دوازدهمین امام... با ذکر شبهات و اشکالات و پاسخ آنها با اسلوبی خاص» نوشته شده است. ناشر این کتابها «مجمع تحقیقات و تبلیغات اسلامی» عنوان شده است. طبیعی است که تأثیرگذاری این قبیل افراد، بسیار اندک بوده است.
[۲۱۹۵] خاطرات ۱۵ خرداد، ج ۱، ص ۳۴ (مصاحبه وی درباره رویدادهای پانزده خرداد در همانجا آمده است). [۲۱۹۶] خاطرات ۱۵ خرداد، ج ۱، ص ۳۵. [۲۱۹۷] خودسازی با جمهوری اسلامی، ص ۸۱ - ۸۲.