ترجمه و شرح الشمائل المحمدیة (شمایل محمد صلی الله علیه و سلم)- جلد اول

فهرست کتاب

حدیث شماره 107

حدیث شماره 107

(3) حَدَّثَنَا أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ صُدْرَانَ الْبَصْرِيُّ، حَدَّثَنَا طَالِبُ بْنُ حُجَيْرٍ، عَنْ هُودٍ ـ وَهُوَ ابْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سَعْيدٍ ـ، عَنْ جَدِّهِ قَالَ: دَخَلَ رَسُولُ اللَّهِ جمَكَّةَ يَوْمَ الْفَتْحِ وَعَلَى سَيْفِهِ ذَهَبٌ وَفِضَّةٌ.

قَالَ طَالِبٌ: فَسَأَلْتُهُ عَنِ الْفِضَّةِ؟ فَقَالَ: كَانَتْ قَبِيعَةُ السَّيْفِ فِضَّةً.

107 ـ (3) ... هود بن عبدالله بن سعید، از جدّش [پدر بزرگ مادری‌اش به نام «مَزیدة» یا «مزبُدة»] روایت می‌کند که وی گفت: رسول خدا جدر حالی در روز فتح مکه، وارد مکه‌ی مکرمه شدند که شمشیرشان آراسته به طلا و نقره بود.

طالب بن حُجیر [که راوی این حدیث است] گوید: از هودبن عبدالله بن سعید پرسیدم: کجای شمشیر آن حضرت جآراسته به نقره بود؟ وی در پاسخ گفت: دستگیره‌ی شمشیر، سیم اندود بود.

«یوم الفتح»: روز فتح مکه. مکه‌ی مکرمه در رمضان سال هشتم هجری، فتح شد. ابن قیّم درباره‌ی فتح مکه‌ی مکرمه می‌گوید: «فتح مکه، فتح اعظم مسلمانان بود که خداوند به واسطه‌ی آن، دین خود و رسول خود و لشکر خود و حزب خود را که حامل امانت او بودند، عزّت و شوکت بخشید و شهر خود و خانه‌ی خود را که آن را مشعل هدایت برای جهانیان قرار داده بود، از چنگ کافران و مشرکان بدرآورد. این فتح چندان با عظمت بود که اهل آسمان برای آن فریاد شاد باش سردادند و خیمه‌های اعزاز و اکرام آن را بر شاخه‌های بُرج جوزاء زدند؛ و در پرتو این فتح و پیروزی، مردمان فوج فوج و گروه گروه به دین خدا درآمدند و براثر تابش نور این فتح بزرگ، سراسر روی زمین غرق در روشنایی و شادمانی گردید.» [زاد المعاد ج2 ص 160]

«وعلی سَیفه ذهبٌ و فضةٌ»: شمشیر پیامبر جآراسته به سیم و زر بود.

علماء و صاحب نظران اسلامی در صحّت این حدیث، مطمئن نیستند و بسیاری از محدثان، این حدیث را ضعیف و غیر قابل اعتماد دانسته‌اند و گفته‌اند که اسناد این حدیث، قوی نیست؛ و این حدیث را با شگفتی نقل کرده‌اند و ابراز داشته‌اند که این حدیث، قابل اعتماد نمی‌باشد. «والله اعلم».