حدیث شماره 231
(6) حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مَنِيعٍ، حَدَّثَنَا مُعَاوِيَةُ بْنُ عَمْرٍو، حَدَّثَنَا زَائِدَةُ، عَنِ إِسْمَاعِيلَ بْنِ أَبِي خَالِدٍ، عَنْ قَيْسٍ، عَنْ جَرِيرٍ قَالَ: مَا حَجَبَنِي رَسُولُ اللَّهِ ج، وَلاَ رَآنِي مُنْذُ أَسْلَمْتُ إِلَّا تَبَسَّمَ.
231 ـ (6)... جریربن عبداللهسگوید: از هنگامی که مسلمان و حقگرا شدم، رسول خدا جمرا از ورود به خانه و از همنشینی و مصاحبت با خویش منع نفرمودند؛ و هیچگاه آن حضرت جمرا ندیدند و با من روبرو نشدند مگر آنکه به من لبخند زدند و تبسّم نمودند.