ترجمه و شرح الشمائل المحمدیة (شمایل محمد صلی الله علیه و سلم)- جلد اول

فهرست کتاب

حدیث شماره 182

حدیث شماره 182

(32) حَدَّثَنَا مَحْمُودُ بْنُ غَيْلاَنَ، حَدَّثَنَا بِشْرُ بْنُ السَّرِيِّ، عَنْ سُفْيَانَ، عَنْ طَلْحَةَ بْنِ يَحْيَى، عَنْ عَائِشَةَ بِنْتِ طَلْحَةَ، عَنْ عَائِشَةَ، أُمِّ الْمُؤْمِنِينَ لقَالَتْ: كَانَ النَّبِيُّ جيَأْتِينِي فَيَقُولُ: «أَعِنْدَكِ غَدَاءٌ؟» فَأَقُولُ: لاَ . قَالَتْ: فَيَقُولُ: «إِنِّي صَائِمٌ» قَالَتْ: فَأَتَانِي يَوْمًا، فَقُلْتُ: يَا رَسُولَ اللَّهِ، إِنَّهُ أُهْدِيَتْ لَنَا هَدِيَّةٌ قَالَ: «وَمَا هِيَ؟» قُلْتُ: حَيْسٌ، قَالَ: «أَمَا إِنِّي أَصْبَحْتُ صَائِمًا» قَالَتْ: ثُمَّ أَكَلَ.

182 ـ (32) ... ام المؤمنین عایشهلگوید: گاهی اوقات اتفاق می‌افتاد که رسول خدا ج[در اوائل روز] به نزدم می‌آمدند و می‌فرمودند: آیا در نزد تو غذایی برای خوردن است؟ من می‌گفتم: خیر. آنگاه ایشان می‌فرمودند: پس من نیّت روزه می‌کنم.

روزی دیگر به نزدم آمدند؛ بدیشان گفتم: ای رسول خدا ج! امروز برای ما به رسم تعارف، هدیه‌ای پیشکش شده است. آن حضرت جفرمودند: آن هدیه و پیشکش چیست؟ گفتم: خرمایی است که با کشک و روغن و آرد آمیخته شده است. آن حضرتجفرمودند: امّا من امروز قصد روزه داشتم [از این رو از دیشب، نیّت روزه نمودم]. عایشهلگوید: آنگاه پیامبر اکرم جاز آن خرما که با کشک و آرد و روغن آمیخته شده بود، تناول فرمودند [و روزه‌ی مستحبّی خویش را افطار نمودند].

«غَداء»: طعام و خوراکی که در وقت چاشت خورده شود. طعام بامداد [صبحانه]. غذایی که صبح بخورند. مقابل «عَشاء» که غذای شب است. جمع: «اغدیة».

«انِّیصائمٌ»: [پیامبر اکرم جوقتی می‌دیدند که در اوائل صبح، غذایی برای خوردن نیست، می‌فرمودند:] من نیّت روزه نمودم.

و از این بخش از حدیث، معلوم می‌شود که نیّت روزه‌ی نفلی و مستحبّی، در روز [البته تا زوال] درست است.

«اُهدیت»: هدیه و پیشکش شده است.

«حَیسٌ»: خرمایی که با کشک و روغن و آرد، آمیخته شده باشد.

«اَما»: حرف استفتاح است به معنی «اَلا» [هان]؛ و بیشتر قبل از قسم قرار می‌گیرد: «اما والذي ابکی و اضحك: هان! سوگند به آنکه بگریاند و بخنداند». و نیز برای تحقیق سخنی است که پس از آن می‌آید و به معنی «حَقًا» است: «اما انّ زیداً عاقل و مهذَّب: زید، حقًا خردمند و تربیت شده است».

و به عنوان حرف عَرض و به معنی «لولا» نیز می‌آید و به فعل اختصاص می‌یابد: «اما تقعد: آیا نمی‌نشینی». که در این صورت، مرکب از همزه‌ی استفهام و ماء نافیه است.

«اَصبحتُ صائماً»: در حالی صبح کردم که از دیشب نیّت روزه نمودم.

«ثمَّ اَکَلَ»: آنگاه پیامبر جخوردند. از این بخش از حدیث معلوم می‌شود که درست است روزه‌ی مستحبّی را افطار نمود.