حدیث شماره 159
(9) حَدَّثَنَا السِّنْجِيُّ وَهُوَ أَبُو دَاوُدَ سُلَيْمَانُ بْنُ مَعْبَدٍ المَروَزیُّ السِّنْجِيُّ، حَدَّثَنَا عَبْدُ الرَّزَّاقِ، عَنْ مَعْمَرٍ، عَنْ زَيْدِ بْنِ أَسْلَمَ، عَنْ أَبِيهِ، عَنِ النَّبِيِّ جنَحْوَهُ وَلَمْ يَذْكُرْ فِيهِ: عَنْ عُمَرَ.
159 ـ (9) ابوداود سلیمان بن معبد مروزی سِنجی، از عبدالرزاق، از معمر، از زید بن اسلم، از پدرش، از پیامبر جنیز نظیر حدیث پیشین را برای ما روایت کرده است؛ ولی عبدالرزاق در طول سلسلهی سند این حدیث، عمر بن خطابسرا ذکر نکرده است، [و حدیث را به صورت مرسل روایت نموده است.]
«قال ابوعیسی: و عبدالرزاق کان یضطرب فی ...»: ترمذی در پی حدیث شمارهی 158 اظهار نظری دربارهی اضطراب عبدالرزاق کرده است؛ و سپس با اسناد دیگری [حدیث شمارهی 159] که در آن از عمربن خطابسنامی برده نشده است، روایت را آورده است؛ و ترمذی به این طریق خواسته تا بفهماند که عبدالرزاق، در حدیث «کلوا الزیت و ادّهنوا به...»، دچار اضطراب شده است؛ زیرا که گاهی حدیث را به صورت مُسند و متّصلنقل نموده و عمر بن خطابسرا در سلسلهی سند حدیث ذکر نموده [مانند حدیث شمارهی 158]؛ و گاهی نیز حدیث را به صورت مرسلروایت نموده و نامی از عمربن خطابسدر سلسلهی سند حدیث نبرده است [مانند حدیث شمارهی 159].
خاطر نشان میشود که «مُضطرب» به حدیثی گفته میشود که: از لحاظ متن یا سند مختلف نقل شده باشد؛ که اگر این اختلاف، در معنی یا وثاقت سلسلهی سند، خدشه رساند، از درجهی اعتبار ساقط میباشد وگر نه مورد عمل قرار میگیرد؛ مگر در صورتی که یکی از دو روایت به واسطهی حافظ بودن راوی بر دیگری رجحان داشته باشد که حدیث راجح مورد عمل است.
و اضطراب از حیث سند، چنان است که راوی، حدیثی را به واسطهی پدر از محدثی نقل کند و دیگر بار همین حدیث را بدون واسطه از جدّش روایت کند؛ مانند حدیث بالا که زید بن اسلم آن را از پدرش، از عمربن خطابسروایت نموده؛ و دیگر بار همین حدیث را بدون عمربن خطابساز پدرش نقل نموده است. و این اضطراب از عبدالرزاق است.
و حدیث «مُسند»: حدیثی است که به وسیلهی یک زنجیرهی منظّم و متّصل راویان، به پیامبر جمیرسد.
و حدیث «مرسل»: حدیثی است که شخصیّتی که خود حدیث را از پیامبر جنشنیده، بدون وساطت صحابی، از پیامبر جنقل کند. به عبارت دیگر، مُرسل: حدیثی است که آخرین راویِ حدیث، مذکور یا معلوم نباشد.