ترجمه و شرح الشمائل المحمدیة (شمایل محمد صلی الله علیه و سلم)- جلد اول

فهرست کتاب

حدیث شماره 60

حدیث شماره 60

(7) حَدَّثَنَا سُوَيْدُ بْنُ نَصْرٍ، حَدَّثَنَا عَبْدُاللَّهِ بْنُ الْمُبَارَكِ، عَنْ سَعِيدِ بْنِ إِيَاسٍ الْجُرَيْرِيِّ، عَنْ أَبِي نَضْرَةَ، عَنْ أَبِي سَعِيدٍ الْخُدْرِيِّ قَالَ: كَانَ رَسُولُ اللَّهِ جإِذَا اسْتَجَدَّ ثَوْبًا سَمَّاهُ بِاسْمِهِ ثُمَّ يَقُولُ: اللَّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ كَمَا كَسَوْتَنِيهِ، أَسْأَلُكَ خَيْرَهُ وَخَيْرَ مَا صُنِعَ لَهُ، وَأَعُوذُ بِكَ مِنْ شَرِّهِ وَشَرِّ مَا صُنِعَ لَهُ.

60 ـ (7) ... ابوسعید خدریسگوید: عادت رسول خدا جبود که هرگاه لباس جدید و نوی می‌پوشیدند، نام جامه را [که بر تن می‌کردند] به زبان می‌آوردند و آنگاه می‌فرمودند: «اللَّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ كَمَا كَسَوْتَنِيهِ، أَسْأَلُكَ خَيْرَهُ وَخَيْرَ مَا صُنِعَ لَهُ، وَأَعُوذُ بِكَ مِنْ شَرِّهِ وَشَرِّ مَا صُنِعَ لَهُ »؛ «بار خدایا! سپاس و آفرین تو را سزاست که این جامه را بر تنم کردی و به من پوشاندی؛ از تو خیر و برکت آن را خواهانم و از تو می‌خواهم که به بهترین وجه، مورد استفاده قرار گیرد و به تو از بدی آن پناه می‌برم و اینکه به بدترین وجه، استفاده شود [و موجب طغیان و سرکشی و کفران نعمت گردد.]»

«إِستَجَدَّ»: آن چیز را نو و تازه کرد. «اِستجَدَّ ثوباً»: لباس را نو و تازه و جدید کرد.

«سماه باسمه»: اسم لباس را می‌برد و بر زبان می‌آورد. یعنی هرگاه، پیامبر ججامه‌ی نوی و تازه به تن می‌کردند، چه پیراهن، چه رداء، چه عمامه، چه ازار و ... نامش را می‌بردند و پس از آن، دعا را با خود زمزمه می‌کردند. یعنی اگر پیراهن نوی به تن می‌کردند، می‌فرمودند: «این پیراهن است، پس پروردگارا ! تو را سپاس که آن را به من پوشاندی و ارزانی کردی...».

و اگر عمامه‌ی جدید به سر می‌کردند، می‌فرمودند: «این عمامه است؛ پس پروردگارا ! ...»؛ و اگر رداء نوی می‌پوشیدند، می‌فرمودند: «این رداء است؛ پس پروردگارا ! ...».

خلاصه، هرگاه که جامه‌ی نوی[چه عمامه، چه پیراهن، چه ازار، و...] می‌پوشیدند، نامش را می‌بردند و پس از آن دعای «اللهم لك الحمد ...» را می‌خواندند.

«کَما»: همچانکه، مانند اینکه، همان طورکه، انگارکه، بدین خاطرکه.

جمله‌ی «اللهم لك الحمد کما کسوتنیه» را می‌توان به دو گونه ترجمه کرد:

1- کاف «کما» را برای «تعلیل» بگیریم؛ در این صورت معنی حدیث می‌شود: «اللهم لك الحمدُ علی کسوتك لی ایّاه»؛ «پروردگارا ! سپاس و ستایش تو را سزاست که این جامه را به من پوشاندی و ارزانی فرمودی».

2- کاف «کما» را برای «تشبیهاختصاص» بگیریم؛ در این صورت معنی چنین می‌شود: «اللهم لك الحمدُ مختصّ بك، کاختصاص الکسوة بك»؛ «بارخدایا ! حمد و ستایش مخصوص تو است، همچنان‌که پوشاندن لباس و ارزانی کردن آن به بندگان، مختص تواست».

«خیرُ ما صُنِعَ له»: بهترین و برترین آنچه که این لباس برای آن ساخته شده است؛ یعنی شکر و سپاسگزاری خداوند متعال. یعنی از تو می‌خواهم که این لباس را باعث شکر و سپاسگزاری تو شود.

«شرّ ما صُنِعَ له»: بدترین آنچه که این لباس برای آن ساخته شده است؛ یعنی طغیان و کفران نعمت؛ یعنی به تو پناه می‌برم از اینکه این لباس باعث طغیان و سرکشی من از راه حق و موجب کفران نعمت توشود.

«اسألك»: از تو می‌خواهم.

«اَعوذُ بك»: به تو پناه می‌برم.