ترجمه و شرح الشمائل المحمدیة (شمایل محمد صلی الله علیه و سلم)- جلد اول

فهرست کتاب

حدیث شماره 151

حدیث شماره 151

(1) حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ سَهْلِ بْنِ عَسْكَرٍ وَعَبْدُ اللَّهِ بْنُ عَبْدِ الرَّحْمَنِ، قَالاَ: حَدَّثَنَا يَحْيَى بْنُ حَسَّانَ، حَدَّثَنَا سُلَيْمَانُ بْنُ بِلاَلٍ، عَنْ هِشَامِ بْنِ عُرْوَةَ، عَنْ أَبِيهِ، عَنْ عَائِشَةَ، أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ جقَالَ: «نِعْمَ الإِدَامُ الْخَلُّ».

قَالَ عَبْدُ اللَّهِ فِي حَدِيثِهِ: «نِعْمَ الإِدَامُ» أَوِ: «الْأُدْمُ الْخَلُّ».

151 ـ (1) ... عایشهلگوید: رسول خدا جفرمودند: سرکه، چه نیکو خورشی است.

[ترمذی گوید:] عبدالله بن عبدالرحمن[که یکی از راویان حدیث است] در حدیثش گفته است: پیامبر جفرموده است: «نعم الاُدم الخلّ»؛ یا «نعم الادام الخلّ»؛ [سرکه، چه خورش خوبی است].

«نِعمَ»: فعل غیر متصرف و برای مدح است: «نعم العبد انّه اوّاب: نیکو بنده‌ای است، همانا او بسیار بازگشت کننده به سوی خدا است». گاهی به آخر آن، حرف «ما» افزوده می‌شود؛ مثل: «ان تُبدوا الصدقات فنعماهي: اگر صدقه‌ها را آشکارا بدهید، پس نیکو است».

«الاِدام»: خورش، نان خورش، آنچه با نان خورده شود.

«اَلخَلُّ»: سرکه. و سرکه مایع ترشی است که از انگور یا موز یا خرما یا انجیر و بعضی میوه‌های آبدار دیگر به دست می‌آید؛ و بهتر از همه، سرکه‌ی انگور است که آب انگور را بگیرند و در خُم کنند، یا خوشه‌ها و دانه‌های انگور را در خُم لعابدار بریزند و سرش را ببندند و در آفتاب یا جای گرم بگذراند تا برسد؛ اگر قبلاً مقداری سرکه یا مایه‌ی سرکه در آن نریزند، ممکن است تبدیل به شراب شود؛ هرگاه بخواهند شراب را تبدیل به سرکه کنند، کمی سرکه در آن می‌ریزند و در سر ظرف، سوراخی برای داخل شدن هوا باز می‌کنند؛ چندی بعد، شراب تبدیل به سرکه می‌شود. سرکه‌ی مخلوط با آب، از عوامل مبرده است، و در داروسازی نیز برای حل کردن بعضی داروها به کار می‌رود.

«قال عبدالله في حدیثه: «نعم الاُدم» یا «الادام الخل»: مقصود ترمذی از این عبارت، آن است که عبدالله بن عبد الرحمن [که یکی از راویان حدیث بالا است] در نقل حدیث شک دارد که آیا پیامبر ج«نعم الاُدمُ» گفته یا «نعم الاِدامُ»؛ و احتمال دارد که این شک از دیگر راویان باشد.

آیا سرکه، بهترین خورش است؟

همه می‌دانند که گوشت، یا عسل یا شیر، از سرکه بهتر است؛ اما اینکه پیامبر جفرموده‌اند: «سرکه، چه خورش خوب و پسندیده‌ای است»، خود معلولِ علّتی خاص است؛ و گرنه همه می‌دانند که ارزش غذایی گوشت و شیر و عسل، از سرکه بیشتر است؛ و پیامبر اکرم جبر حسب مقتضای حال چنین فرمودند؛ چرا که به حضور ایشان نان آوردند. آن حضرت جپرسیدند: آیا خورشی هم موجود است تا با آن، این نان را بخوریم؟ اهل خانه گفتند: فقط سرکه است. و پیامبر جبه خاطر اینکه دل آن‌ها را نشکنند و از آن‌ها دلجویی و تشکر کرده باشند، فرمودند: «سرکه، چه خورش خوبی است»؛ و این جمله‌ی پیامبراکرم جصرفاً برای خوش کردن اهل خانه و تشکر و دلجویی از آن‌ها بود، نه اینکه، سرکه از گوشت و شیر و عسل و غیره، بهتر و برتر است.