حدیث شماره 142
(6) حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مَنِيعٍ، حَدَّثَنَا الْفَضْلُ بْنُ دُكَيْنٍ، حَدَّثَنَا مُصْعَبُ بْنُ سُلَيْمٍ قَالَ: سَمِعْتُ أَنَسَ بْنَ مَالِكٍ يَقُولُ: أُتِيَ رَسُولُ اللَّهِ جبِتَمْرٍ فَرَأَيْتُهُ يَأْكُلُ وَهُوَ مُقْعٍ مِنَ الْجُوعِ.
142 ـ (6) ... مصعب بن سُلیم/گوید: از انس بن مالکسشنیدم که میگفت: برای پیامبر اکرم جاندکی خرما آوردند و دیدم که رسول خدا جاز آن خرما میخوردند در حالی که از شدّت گرسنگی بر سرین خویش نشسته و پشت به دیوار داده بودند.
«اُتِی»: آورده شد؛ به رسم تعارف و هدیه، پیشکش شد.
«بتمر»: تمر: میوهی خرما. تنوین «تمرٍ» بیانگر تقلیل و کمی است؛ یعنی مقدار اندکی از خرما.
«مُقعٍ»: در حالی که پیامبر جبر سرین خود نشسته و پشت به دیوار داده بود. «اقعاء»: یعنی بر پایین پشت خود تکیه زدن، یا بر گوشت سرین نشستن و دو ساق و دو ران خود را بالا آوردن و به دیوار تکیه زدن.
«منالجوع»: یعنی پیامبر جاز شدّت گرسنگی و ضعف، به آن حال نشسته بودند و پشت به دیوار داده بودند.