ترجمه و شرح الشمائل المحمدیة (شمایل محمد صلی الله علیه و سلم)- جلد اول

فهرست کتاب

حدیث شماره 223

حدیث شماره 223

(1) حَدَّثَنَا حُمَيْدُ بْنُ مَسْعَدَةَ الْبَصْرِيُّ، حَدَّثَنَا حُمَيْدُ بْنُ الأَسْوَدِ، عَنِ أُسَامَةَ بْنِ زَيْدٍ، عَنِ الزُّهْرِيِّ، عَنْ عُرْوَةَ، عَنْ عَائِشَةَ رَضِی الله تعالی عنها، قَالَتْ: مَا كَانَ رَسُولُ اللَّهِ جيَسْرُدُ کسرْدِكُمْ هَذَا، وَلَكِنَّهُ كَانَ يَتَكَلَّمُ بِكَلاَمٍ بَيِّنٍ فَصْلٍ، يَحْفَظُهُ مَنْ جَلَسَ إِلَيْهِ.

223 ـ (1)... عایشهلگوید: رسول خدا جاینگونه که شما تند و پیاپی سخن می‌گویید سخن نمی‌گفتند؛ بلکه ایشان با گفتاری شمرده و واضح و با فاصله سخن می‌فرمودند؛ به گونه‌ای که هر کس در محضر ایشان نشسته بود، آن را حفظ می‌کرد.

«یَسردُ»: پیاپی و تند سخن می‌گفت.

«بکلامبیّنفصل»: با گفتاری شمرده و با فاصله؛ یعنی گفتار رسول خدا جشیرین و دلچسب بود. به اندازه سخن می‌گفت؛ نه کم و نه زیاد؛ و چنان بود که گویی گفتارش، رشته‌های مروارید و گوهر بودند که سرازیر می‌شدند؛ و ایشان از جهت شیوایی بیان و رسایی سخن از همگان ممتاز بودند؛ و از این حیث جایگاهی والا و پایگاهی غیر قابل انکار داشتند. از سلامت طبع، اصالت سخن، قاطعیّت گفتار، درستی مضامین و دوری از تکلّف برخوردار بودند. جوامع کلم در اختیار آن حضرت جبود و حکمت‌های بدیع به ایشان ارزانی شده بود و به زبان‌های گوناگونِ رایج در جزیره العرب آشنا بودند. با مردم هر قبیله به زبان خودشان سخن می‌گفتند و با هر طایفه از آنان، به لهجه‌ی خودشان گفتگو می‌کردند. بدیهه گویی و حاظر جوابی بادیه نشینان و لفظ قلم و نطق و بیان شهرنشینان را با هم یکجا داشتند؛ و در کنار همه‌ی این‌ها، از تأیید الهی و سرچشمه‌ی وحی نیز برخوردار بودند.

ایشان هرگز بیهوده سخن نمی‌گفتند؛ سکوت‌های طولانی داشتند؛ سخنان خود را از آغاز تا پایان با تمامی فضای دهانشان ادا می‌کردند؛ و با گوشه‌ی دهان سخن نمی‌گفتند؛ سخنانشان همواره عبارت از کلمات جامع (جوامع الکلم) بود؛ و کلام آن حضرت جقول فَصل بود؛ نه افزونی داشت و نه کاستی.

و سخن آن حضرت جقول فصل و سخن آخر بود؛ نه زیاد و نه کم.