حدیث شماره 167
(17) حَدَّثَنَا وَاصِلُ بْنُ عَبْدِ الأَعْلَى، حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ فُضَيْلٍ، عَنْ أَبِي حَيَّانَ التَّيْمِيِّ، عَنْ أَبِي زُرْعَةَ، عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ قَالَ: أُتِيَ النَّبِيُّ جبِلَحْمٍ، فَرُفِعَ إِلَيْهِ الذِّرَاعُ وَكَانَتْ تُعْجِبُهُ فَنَهَسَ مِنْهَا.
167 ـ (17) ... ابوهریرهسگوید: [به رسم تعارف و هدیه] مقداری گوشتِ [پخته شده] برای رسول خدا جآوردند؛ بازو و سردست آن گوشت را به آن حضرت جدادند؛ زیرا [میدانستند] که پیامبراکرم جاز آن حصّه از گوشت، خوششان میآید؛ آنگاه پیامبر جگوشت را با دندانهای پیشین خویش گرفتند و کندند و از آن تناول فرمودند.
«بلحمٍ»: مقداری گوشت. تنوین در «لحمٍ» برای تقلیل است؛ یعنی مقداری گوشت.
«الذراع»: بازو و سردست حیوان.
«تُعجبه»: بازو و سردست حیوان، پیامبر جرا به اِعجاب و تحسین وا میداشت. او را شادمان و خوشحال میکرد و به آفرین و شگفتی وا میداشت. او را به نیکو شمردن و پسندیدن وا میداشت.
«فنهس»: پس گوشت را با دندانهای پیشین خود گرفت و کَند و از آن خورد.