حدیث شماره 94
(8) حَدَّثَنَا إِسْحَاقُ بْنُ مَنْصُورٍ، حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ نُمَيْرٍ، حَدَّثَنَا عُبَيْدُ اللَّهِ بْنُ عُمَرَ، عَنْ نَافِعٍ، عَنِ ابْنِ عُمَرَ قَالَ: اتَّخَذَ رَسُولُ اللَّهِ جخَاتَمًا مِنْ وَرِقٍ، فَكَانَ فِي يَدِهِ ثُمَّ كَانَ فِي يَدِ أَبِي بَكْرٍ، وَيَدِ عُمَرَ، ثُمَّ كَانَ فِي يَدِ عُثْمَانَ، حَتَّى وَقَعَ فِي بِئْرِ أَرِيسٍ؛ نَقْشُهُ: مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ.
94 ـ (8)... عبدالله بن عمربگوید: رسول خدا جانگشتری از نقره برای خود گرفتند؛ و آن انگشتر سیمین، در دستِ راست آن حضرت جبود؛ و پس از ایشان در دست ابوبکر و عمرببود؛ و آنگاه پس از آنها در اختیار عثمانسقرار گرفت و در انگشت وی بود؛ تا آنکه از دست عثمانسدر چاه «اَریس» افتاد. و نقش آن انگشتر: «محمد رسول الله» بود.
«بئر»: چاه عمیقی که از آن آب بیرون آورند.
«اَریس»: این واژه در لغت اهل شام، به معنای «فلّاح» [کشاورز] است. چاه اریس، در نزدیکی مسجد قباء در مدینهی منوّره قرار دارد و منسوب به مردی یهودی به نام «اریس» است.
عثمانسبعد از اینکه انگشتر در چاه افتاد، به مدت زیادی به جستجوی آن پرداخت ولی نتوانست آن را پیدا نماید.
انس بن مالکسگوید: انگشتر پیامبر جتا هنگام رحلت آن حضرت جدر دست خود ایشان بود و سپس تا هنگام مرگ ابوبکر و عمربدردست آن دو بود؛ و در شش سال اول خلافت عثمانسدر دست او بود، و در نیمهی دوم خلافت او، همراهش کنار چاه اریس نشسته بودیم و او انگشتر پیامبر جرا در دست خود حرکت میداد که در چاه افتاد؛ سه روز همراه عثمانسبه جستجوی آن پرداختیم ولی به آن دست نیافتیم و هر چه جستجو کردیم، نتوانستیم آن را بیابیم.